شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
تاجر و غلام سیاه
تاجرى بود غلام سياهى داشت. در يکى از سفرهاى خود به بندرى رسيدند و متوجه شدند که وضع شهر غير عادى است. کنجکاو شدند و به داخل شهر رفتند. از اين بپرس و از آن بپرس فهميدند که پادشاه شهر مرده است و امروز قرار است براى انتخاب پادشاه جديد باز را پرواز دهند. تاجر و غلام سياه براى تماشا بهسوى ميدان شهر راه افتادند. غلام سياه از تاجر پرسيد: اگر باز بر سر شما بنشيند و پادشاه شويد چهکار مىکنيد؟ |
تاجر گفت: طورى با مردم رفتار مىکنم که در آسايش و رفاه و امنيت بهسر ببرند. اگر باز بر سر تو بنشيند چهطور رفتار مىکني؟ غلام سياه گفت: مردم هيچ وقت مرا به پادشاهى قبول نمىکنند. تاجر گفت: آمديم و باز بر سر تو نشست. چه مىکني؟ غلام سياه گفت: کارى مىکنم که روزگار مردم سياه شود، طورىکه هر هفت خانه يک چراغ داشته باشد. تاجر گفت: با من چهطور رفتار مىکني؟ |
غلام سياه گفت: بهترين خانه و بهترين وضع را برايت درست مىکنم و تو همچنان ارباب من خواهى بود. ولى اگر براى شفاعت مردم بيابى تو را مىکشم. تاجر و غلام سياه روى سکوئى کنار ميدان نشستند. مردم باز را رها کردند. باز در آسمان چرخى زد و آمد و آمد و روى سر غلام سياه نشست. مردم هياهو کردند و گفتند: ما هيچوقت نمىگذاريم يک غلام سياه پادشاه ما بشود. حتماً باز اشتباه کرده است. اين بود که دوباره باز را به پرواز درآوردند. باز در آسمان چرخى زد و دوباره روى سر غلام سياه نشست. مردم عصبانى شدند و غلام سياه را به حمامى انداختند و در آن را بستند و براى بار سوم باز به پرواز درآمد، چرخيد و چرخيد و روى نورگير بالاى حمام نشست. مردم ناچار پذيرفتند که غلام سياه پادشاه شود. پادشاه جديد از همان روز کارى کرد که هنوز مدتى نگذشته مردم به بيچارگى و بدبختى افتادند و هر هفت خانه يک چراخ داشت. |
روزى غلام سياه براى اينکه مطمئن شود مردم آه در بساط ندارند کنيز زيباروئى را بهدست مأموران خود سپرد و خواست که او را در شهر بگردانند و به بهاى يک سکه او را بفروشند. مأموران هر چه کنيز را در شهر گرداندند و جار زدند کسى حتى يک سکه هم نداشت تا او را بخرد. پسر جوانى عاشق کنيز شد به خانه آمد و از مادر خود يک سکه خواست. مادر گفت: تو که مىدانى آه در بساط ندارم. اما موقعى که پدرت مرد يک سکه در کفن او گذاشتهام، مىخواهى برو آن را بردار. پسر به قبرستان رفت و قبر پدرش را شکافت و سکه را بيرون آورد و رفت سراغ مأموران که: من کنيز را مىخرم. مأموران او را گرفتند و به بارگاه پادشاه بردند. پادشاه پرسيد: اين سکه را از کجا آوردي؟ پسر ماجرا را شرح داد. به دستور پادشاه مأموران به قبرستان رفتند و همهٔ گورها را شکافتند و کفن مردهها را گشتند. مردم ديگر به تنگ آمده بودند. تاجر که تا آن زمان شفاعت مردم را نکرده بود. |
از وضع مردم خيلى ناراحت بود، تصميم گرفت نزد پادشاه برود و شفاعت کند. وقتى به بارگاه رسيد ديد غلام سياه مشغول نماز خواندن است و پس از نماز از خدا خواست که کسى براى شفاعت نزد او برود، تاجر شفيع مردم شد و غلام سياه پذيرفت و از آن بهبعد روش خود را تغيير داد. مردم اوضاع خوبى پيدا کردند. تاجر از غلام سياه پرسيد: حکمت اين کار چه بود؟ غلام سياه گفت: خدا مرا مأمور کرد تا به اين مردم ظلم کنم تا قدر آسايش و رفاه را بدانند. و اگر غير از اين بود باز بر سر تو مىنشست که مىخواستى به آنها خدمت کني، پس اين خواست خدا بود که من با آن عقيدهاى که داشتم به پادشاهى برسم. حالا مردم بدى را ديدند و از اين به بعد قدر خوبى را مىدانند. |
- تاجر و غلام سياه |
- چهل گيسو طلا - ص ۱۴۶ |
- گردآورنده، سيد حسين ميرکاظمي |
- نشر مرکز - چاپ اول ۱۳۷۴ |
کتاب: فرهنگ افسانههاى مردم ايران - جلد سوم-على اشرف درويشيان، رضا خندان (مهابادي) |
همچنین مشاهده کنید
- کاکائی که دختر اربابش رو به سلطنت رسوند
- مروارید خوشه، دُرّ دو گوشه
- غوزه
- فرجام
- میراث برای سه پسر
- شاهزاده ابراهیم و دیو
- سلطان ابراهیم
- درویش جادوگر(۲)
- سیب خندان و نار گریان
- درخت سیب و دیو(۲)
- خِجِه چاهی
- مستهٔ کارد (دسته کارد)
- پشمالو(۲)
- دله مختار
- قصهٔ خواب (۲)
- گل مرجان
- تبر
- گربهٔ سبز نقاره
- شهر مشکیپوشها
- کَل از کدو، چماق به دست، بیرون بیا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سیل سلامت قتل کنکور تهران سردار رادان سازمان سنجش آتش سوزی شهرداری تهران پلیس اصفهان زنان
قیمت دلار دلار سایپا خودرو قیمت خودرو تورم قیمت طلا بازار خودرو ارز مسکن بانک مرکزی ایران خودرو
کیومرث پوراحمد خودکشی تلویزیون سینمای ایران فیلم ترانه علیدوستی سریال گردشگری موسیقی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل الماس همراه اول ناسا فیلترینگ
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل