سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

صنما چگونه گویم که تو نور جان مایی


صنما چگونه گویم که تو نور جان مایی    که چه طاقت است جان را چو تو نور خود نمایی
تو چنان همایی ای جان که به زیر سایه تو    به کف آورند زاغان همه خلقت همایی
کرم تو عذرخواه همه مجرمان عالم    تو امان هر بلایی تو گشاد بندهایی
تویی گوهری که محو است دو هزار بحر در تو    تویی بحر بی‌کرانه ز صفات کبریایی
به وصال می‌بنالم که چه بی‌وفا قرینی    به فراق می‌بزارم که چه یار باوفایی
به گه وصال آن مه چه بود خدای داند    که گه فراق باری طرب است و جان فزایی
دل اگر جنون آرد خردش تویی که رفتی    رخ توست عذرخواهش به گهی که رخ گشایی


همچنین مشاهده کنید