پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تا برآید نفس از عشق دمی باید زد


تا برآید نفس از عشق دمی باید زد    بر سر کوی محبت قدمی باید زد
چهره برخاک در سیمبری باید سود    بوسه برصحن سرای صنمی باید زد
هر دم از کعبه‌ی قربت خبری باید جست    خیمه برطرف حریم حرمی باید زد
هر شب از دفتر سودا ورقی باید خواند    وز جفا بر دل پر خون رقمی باید زد
هر نفس ز آتش دل خاک رهی باید شد    هر دم از سوز جگر ساز غمی باید زد
گر نخواهد که برآشفته شود کار جهان    دست در حلقه زلف تو کمی باید زد
کام جان جز ز برای تو نمی‌شاید خواست    راه دل جز بهوای تو نمی‌باید زد
گر چه ما را نبود یک درم اما هر دم    سکه مهر ترا بر در می‌باید زد
خیز خواجو که چو افلاس شود دامن گیر    دست در دامن صاحب کرمی باید زد


همچنین مشاهده کنید