پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
فصلی از کتاب رگ تألیف ابنسینا
'به اول بايد دانست که آفريدگار ما که حکمت وى داند و مر دانشجويان را از آن اندکى آگاهى داده است، چهار گوهر اصل که اندرين عالم زير آسمان است بيافريد يکى آتش و يکى هوا و يکى آب و يکى خاک، تا از ايشان به کمابيش آميزشي، چيزهاى ديگر آفريند چون ابر و باران و سنگ و گوهر گداختن پذير و گوهر روينده و گوهر شناسانده به حس و گوهر مردم، هر يکى را وزنى ديگر از آن چهار گوهر اصل و آميزش ديگرگونه. و آتش را گرم آفريد و از خشکى بهره داد و خاک و زمين را خشک آفريد و از سردى بهره داد. |
معتدل آميزش از اين چهاران، مردم بُود، و مردم را از گرد آمدن سه چيز آفريد يکى تن که وى را به تازى بَدَن خوانند و جسد، و ديگر جان که وى را روح خوانند، و سوم روان [که وى را] نفس خوانند. |
جسد کثيف است، و روح لطيف و نفس چيزى است بيرون از اين سه گوهرها، و لطيفى ولى جز لطيفى روح که معنى لطيفى روح تُنُک (ظ: تنکى است بهدليل 'باريکگوهرى و روشنسرشتي' و تنکى به ضم اول و دوم يعنى لطافت و رقّت مادي. مراد آن که روح جسمى است لطيف و شفّاف و رقيق کام هو المصطلح) است و باريکگوهرى (در اصل نسخهٔ باريات گوهرى و در نمونهٔ سخن فارسى در حاشيهٔ اصلاح شده و ما آن را وارد اصل کرديم) روشنسرشتي، چنانکه هواى روشن، و لطيفى [نفس] ديگر است اکاندرين تنکى بهکار نيايد و ماننده است به لطيفى سخن و لطفى معنى - و آفريدگار تن را از اندامها ساخت و اندامها از کثافتِ خلطها، و اما روح را از لطافت و بخار آفريد - و خِلطها چهاراند: يکى خون پاکيزه - خون اصل - و ديگر بلغم که نيم خون است [و سوم صفرا که کفک خون است] چهارم [سودا] که دُرد و سفل خون است - اين چهار از آن چهار گوهر پيشين آفريد به آميزشها و وزنهاى مختلف باز [از] اين چهار هم به آميزشها و وزنهاى مختلف اندامهاى مختلف آفريد - يکى را خون بيشتر چون گوشت و يکى را سودا بيشتر چون استخوان و يکى را بلغم بيشتر چون مغز و يکى را صفرا بيشتر چون شُش، و جان را نيز از لطيفى خِلطها آفريد، و هر جانى را وزنى و آميزشى ديگر - و پرورش اصل جان اندر دل است و جانها کاهشتمن (ظ: جايگاهش) دل و شريانهاست و از دل به ميانجى شريانها به اندامهاى رئيس [شود] چون مغز و جگر [و] چون اندامهاى منى و از آنجا به ديگر اندامها شود و به هر جاى طبع روح ديگر شود - تا اندر دل بُوَد به غايت گرمى بُوَد و طبع آتش و لطافت صفرا بر وى غلبه دارد، پس آن بهره که از او به مغز شود تا مغز بدو زنده باشد و فعلهاى خويش بکند سردتر و ترتر شود و اندر آميزش او لطافت آبى و بخار بلغم بيشتر افتد و آن بهره که به جگر شود تا جگر به وى زنده باشد و فعلهاى خويش بکند نرم و گرمتر شود و اندر آميزش او لطافت هوا و بخار خون بيشتر شود و بالجمله روحهاى اصلى چهاراند: يکى روح حيوانى که اندر دل بُوَد و وى اصل همهٔ روحهاست، ديگر روح نفسنى به لفظ پزشکان که اندر مغز بُوَد، و سوم روح طبيعى به لفظ پزشکان که اندر جگر بُوَد، چهارم روح توليد - يعنى زايش که اندر خايه بُوَد و اين چهارروحها ميانجىاند ميان نَفس به غايت پاکى و ميان تن به غايت کثيفي، و قوتهاى نفس چون قوة حس و قوة جنبش و ديگر قوتها به ميانجى روح به همهٔ اندامها رسد. |
و علم نبض که رَگْ خوانند علم حال روح است - و علم آب (اصل: اورا علم آب) که تَفْسره خوانند علم حال خلطها است، و بيشتر دليل بودن نبض (اصل: نفس) بر حالت دل است زيرا که دل جايگاه زايش روح است و بيشتر دليل بودن آب بر حال (اصل: آب و خاک جگرست) جگر است زيرا که جگر جايگاه زايش خلطها است' . |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل روز معلم معلمان رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس حجاب شهید مطهری
تهران هواشناسی سلامت شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سازمان هواشناسی قتل دستگیری
بانک مرکزی خودرو ارز قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا بازار خودرو کارگران تورم
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین آمریکا چین روسیه حماس نوار غزه عربستان اوکراین نتانیاهو
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه قهوه صبحانه بارداری