دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تولید صنعتی شدن


در شيوهٔ زندگى کشاورزى توليد و مصرف هيچ‌گونه فاصله‌اى مکانى يا زمانى با يکديگر ندارد. توليد فاقد هدف اقتصادى است در واقع توليدکننده در همان‌جا که محصول را به‌دست مى‌آورد به مصرف آن مى‌پردازد، از اين‌رو مفهوم بازار و سوداگرى و سودجوئى در فرهنگ آن جائى ندارد، اما صنعتى‌شدن وحدت توليد و مصرف را در هم ريخت و توليدکننده و مصرف‌کننده را از يکديگر جدا ساخت و اقتصاد مرکب و آميختهٔ کشاورزى را به دو جزء جدا از يکديگر تقسيم کرد، که خود زمينهٔ پيدايش بحران‌ها و مسائل عمدهٔ سياسى و اقتصادى و اجتماعى در کشورهاى مختلف جهان گرديد.
گسترش بازار سطح زندگى مردم را در قياس وسيعى افزايش داد و در پى آن، وضع فرهنگ جوامع انسانى را دگرگون ساخت. ارزش‌هاى کهن مورد تهاجم قرار گرفتند و ارزش‌هاى جديدى جايگزين آن شدند. مارکس در بخشى از مانيفست آورده است: 'ديگر بين انسان با انسان هيچ رابطه‌اى به جزء منافع شخصى عريان و پرداخت نقدى عارى از احساس و عاطفه باقى نمانده است' اين دگرگونى فرهنگى عمدتاً ريشه در نظام اقتصاد بازارى و سوداگرى دارد، که فرآيند اقتصادى نظام توليد صنعتى است در واقع بخش اساسى از سيستم تکنولوژى جديد است.
در نظام بازارى همه چيز قابل معامله و خريد و فروش است. روح، قلم، کلام، هنر، نقاشى و... همه را سودگران و منفعت طلبان معامله مى‌کنند. از اين‌رو مى‌گوئيم خصوصيات نظام صنعتى به‌گونه‌اى است که حتى در عمق روان و شخصيت آدمى اثر مى‌گذارد. انگيزه عمده همه رفتارها سود است و رابطه ارتباط انسان‌ها با يکديگر براساس نوعى داد و ستد است. به سخن ديگر صنعت و پيامدهاى آن تمدنى را به‌وجود آورده است که در آن روابط مبتنى بر تعلق خاطر به اطرافيان از جمله دوست، خانواده، خويشاوندان و غيره به نوعى معامله تبديل شده است.


همچنین مشاهده کنید