پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گزینش اوقات فراغت به‌وسیلهٔ شرایط شناخته شده


   گزينش اوقات فراغت به‌وسيلهٔ شرايط شناخته شده
گزينش اوقات فراغت افراد با شمارى از شرايط شناخته شده محدود مى‌گردد. اين شرايط بازتاب زمان، فضا، پول و توانائى‌هاى فردى است و با شرايط شخصى تفاوت دارد.
شرايط در مورد افراد مختلف است. عده‌اى از مردم وقت آزاد زيادى دارند (مانند بيکار يا کهنسال) ولى درآمد آنان اندک است يا در مورد اخير دچار کاهش توانائى‌هاى جسمى هستند. برعکس پاره‌اى افراد، به‌علت اشتغال به کارهاى سنگين و يا گرفتارى‌هاى خانوادگى وقت آزاد زيادى ندارند، ولى از منابع مالى لازم براى پرداختن به طيف گسترده‌اى از فعاليت‌ها برخوردار هستند. به همين سان، گزينه‌هاى موجود براى افرادى که در نقاط روستائى زندگى مى‌کنند ممکن است به‌طور عمده بر اثر در دسترس نبودن فيزيکى بسيارى از فعاليت‌هاى اوقات فراغت محدود گردد حال آنکه ساکنان نواحى در حال ويرانى درون محدودهٔ شهرى ممکن است تجربيات متفاوتى داشته باشند و باز موضوعى که به همين اندازه قابل انتقاد است مشکلات دسترسى به اين فعاليت‌ها است چرا که بسيارى از تسهيلات اوقات فراغت در کرانهٔ شهر / روستا واقع شده است. عوامل؛ زمان، فضا، پول و توانائى براى کسانى که کار نوبتى دارند، مادران شاغل با کودکان وابسته (خردسال)، افراد جوان بيکار، اشخاصى که کار شخصى دارند، معلولين و ساير گروه‌هاى قابل شناسائي، متفاوت است.
با کنار هم قرار دادن اين دو پيشنهاد چنين برمى‌آيد که شرکت در اوقات فراغت به مفهوم برآمد گزينش شخصى در مجموعهٔ محدوديت‌هائى است که افراد از آنها آگاهى دارند. گزينش از آن جهت محدود است که پاره‌اى از فعاليت‌ها بسيار گران تمام مى‌شود، وقت بيش از اندازه‌اى مى‌گيرد و در محل زندگى شخص در دسترس نيست يا در دسترسى به آنها از توان مشخص بيرون است.
بيشتر بررسى‌هائى که به‌طور رايج در مورد تفريح و سرگرمى‌ انجام مى‌گيرد حول اين مسائل دور مى‌زند. خواننده بايد براى آگاهى از نيمرخ شاخص شرکت‌کنندگان در اوقات فراغت به بروشورهاى مراکز اوقات فراغت براى کاربردان، بروشورهاى تسهيلات هنري، کتابخانه‌ها يا مراکز محلى مراجعه نمايد. براى نمونه ادعا مى‌شود که استفاده از بسيارى از مراکز ورزشى گرايش به اختصاص به جوانان، سفيدپوستان يا افراد مذکر طبقات متوسط دارد، بنابراين سياست‌هائى در پيش گرفته شده است که بتوان جذابيت اين مراکز را گسترش داد، و محدوديت‌هائى را که بر غير شرکت‌کنندگان اعمال مى‌شود، کاهش داد. اين محدودتى‌ها منحصر به تدارک و تأمين اوقات فراغت از طرف بخش دولتى نيست. براى نمونه، باشگاه‌هاى فوتبال حرفه‌اى کوشيده‌اند که امکانات خود را گسترش دهند و در اختيار خانواده‌ها قرار دهند تا بتوانند تصويرى که به‌عنوان جايگاه‌هائى بدون قانون از خود پرداخته‌اند را تعديل دهند و ميزان درگيرى خود در جوامع محلى را افزايش دهند. اين اقدامات مبتنى بر نياز به بهبود سيماى ورزش در مقابل پردهٔ سياه اوباشى و افت شمار شرکت‌کنندگان (حضار) است. به تعبير عملي، بخش دولتى چندين سياست تعيين قيمت را طرح‌ريزى کرده، تسهيلات پرورشگاهى فراهم آورده است، جلساتى براى کسانى که تاکنون در اين فعاليت‌هاى مختلف شرکت نداشته‌اند برگزار مى‌کند، و با قرار دادن تسهيلات در نزديکى شبکهٔ حمل و نقل عمومى نشان مى‌دهد که از مشکلات دسترسى به مکان‌هاى اوقات فراغت آگاه است. هدف کلى اين سياست‌ها کاهش محدوديت‌ها، بيشينه‌سازى فرصت‌ها و از اين رهگذر کمتر انحصارى کردن فعاليت‌ها از ديدگاه اجتماعى است.
عواملى که بر شرکت در اوقات فراغت تأثير دارد بى‌نهايت پيچيده است. تورکيلدسن (Torkildsen; (۱۹۸۵ فهرستى را برمى‌شمارد که در آن به بيش از ۴۶ عامل مؤثر بر گزينش اوقات فراغت اشاره شده است.
اين عوامل به سه گروه عمده تقسيم شده است:
- عوامل شخصى و خانوادگى شامل؛ سن، وضعيت شخص در چرخهٔ زندگى خانوادگي، جنس و سطح تحصيلات.
- شرايط موقعيتى و اجتماعى از لحاظ درآمد، اشتغال، ردهٔ اجتماعي
- عوامل مرتبط با فرصت‌ها از بابت استنباط شخص از اوقات فراغت، دسترسى و سياست‌هاى تدارک و مديريت اوقات فراغت
بررسى‌هاى عمومى خانوار‌ها مربوط به سال‌هاى ۱۹۸۷،۱۹۸۹،۱۹۹۱ اين فهرست را به اين شکل تاييد مى‌کند که نشان مى‌دهد گزينش اوقات فراغت و تقاضا براى تسهيلات و امکانات ماتريس پيچيده‌اى از عوامل در هم تنيدهٔ فردى اجتماعى است.
فهرست عواملى که بر شرکت در اوقات فراغت تأثير مى‌گذارد گسترده است. ليکن خواننده بايد بپرسد که کدام‌ يک از اين عوامل از همه مهمتر است و کدام يک حالت فرعى و حاشيه‌اى دارد؟ رابرتز (Roberts; (۱۹۸۴ استدلال مى‌کند که فعاليت‌ اوقات فراغت رشته داده‌هائى به‌دست مى‌دهد که همهٔ فعاليت‌هاى اوقات فراغت به‌گونه‌اى ظريف به شرايط اجتماعي، اقتصادى و فرهنگى ويژه‌اى بستگى دارد. بنابراين رابرتز و ساير جامعه‌شناسان برآن‌ هستند که درک چگونگى مشارکت در اوقات فراغت فقط از طريق تمرکز توچه به آن دسته از عوامل مؤثر بر زندگى افراد امکان‌پذير است که هم‌ گزينش را ميسر و هم آن را محدود مى‌سازد. افزون بر اين، آنان اعتراف مى‌کنند که جامعه فقط آميزه‌اى تصادفى از افراد مختلف نيست، بلکه با توجه به تقسيمات اجتماعى به‌ويژه در طبقات اجتماعي، جنس، نژاد و سن ساختار يافته است. هر يک از اين عوامل داراى طيفى از تأثيرات قادرکننده و محدود سازنده است و بنابراين مبنائى براى توضيح ناهمگونى و نابرابرى‌هاى فعاليت‌هاى اوقات فراغت به‌دست مى‌دهد.
بنابراين، براى پذيرش جمله‌اى از کارل‌ماکس، شخص بايد توجه داشته باشد که درست است که افراد خودشان فعاليت‌هاى اوقات فراغت خويش را برمى‌گزينند، ليکن آنان اين کار را نمى‌توانند در مورد گزينش شرايطى که چنين گزينشى را در آن انجام مى‌دهند عملى سازند. چنين شرايطى را مى‌توان به شکل مفيد به‌عنوان شرايط زندگى فرد توصيف کرد. به‌صورتى قشرى‌تر اين شرايط را مى‌توان به‌عنوان محدوديت‌هاى زمان، دسترس، درآمد، قابل مصرف، و توان شخص تعبير کرد. اما اين فقط بخشى از توضيح است چرا که چنين محدوديت‌هائى ريشه در ژرفاى تقسيمات اجتماعى دارد.


همچنین مشاهده کنید