دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آهنگساز رمانتیک و مخاطبانش


جایگاه اجتماعی آهنگساز، در دوران زندگی بتهوون (۱۸۲۷ - ۱۷۷۰) دگرگونی بنیادی یافت. پیش از آن، آفرینش آثاری برای مناسب‌ها و شنوندگان ویژه بخشی از وظایف آهنگساز بود. از این رو بود که باخ به مناسبت آئین‌های هفتگی کلیسای لایژزیگ، کانتات می‌نوشت و هایدن برای کنسرت‌های قصر خاندان استرهازی سنفونی می‌ساخت. اما چنانکه دیده‌ایم، بتهوون یکی از نخستین آهنگسازان برجسته‌ای بود که به‌عنوان موسیقیدانی مستقل، خارج از نظام حمایت اشراف یا کلیسا به‌کار پرداخت.
بتهوون به‌عنوان 'هنرمند آزاد' الهام‌بخش و سرمشق موسیقیدانان نهضت رمانتیک بود، موسیقیدانانی که بیشتر برای برآوردن نیاز درونیشان، و نه انجام سفارش، به‌کار می‌پرداختند. آهنگسازان رمانتیک نه فقط مشتاق ارضاء معاصران خود، که به محبوبیت نزد آیندگان نیز علاقه‌مند بودند. برلیوز جوان در نامه‌ای به پدرش می‌نویسد، 'می‌خواهم در این جهان خاکی نشانی از موجودیتم برجا بگذارم' آفرینش آثار حجیم، بی‌امید به اجراء بی‌درنگ آنها، در میان آهنگسازان رمانتیک متداول بود. اینگونه بود که واگنر اپرای ۵/۲ ساعتی طلای راین (Das Rheingold) را ساخت و ناگزیر برای نخستین اجراء آن پانزده سال انتظار کشید.
آهنگساز رمانتیک گاه نیز نه به خواستهٔ خود که بنابه ضرورت یک 'هنرمند آزاد' بود. بسیاری از اشراف به سبب انقلاب فرانسه و جنگ‌های ناپلئون (از ۱۷۸۹ تا ۱۸۱۴) قادر به تأمین مخارج تالارهای خصوصی اپرا و 'آهنگسازان در التزام رکاب‌' نبودند. هنگامی‌که بسیاری از حاکم‌نشین‌های آلمان به‌عنوان واحدهائی سیاسی از میان برداشته و یا قلمروهای مجاور یکی شدند، شماری از آهنگسازان شغلشان را از دست دادند. (در شهر بُن آلمان، دربار و ارکستر آن منحل شد؛ بتهوون حتی اگر می‌خواست نیز نمی‌توانست به منصب پیشین خود بازگردد). بسیاری از آهنگسازان که پیش از آن درآمدهای ناچیز اما مطمئن داشتند برای گذران زندگی ناگزیر از تکاپوی فراوان بودند و گاه اثاثه‌شان را نیز می‌فروختند.
آهنگسازان رمانتیک در وهلهٔ نخست برای مخاطبانی از طبقهٔ متوسط، که به سبب انقلاب صنعتی شمار افزون‌تر و توان مالی بیشتری یافته بودند، به آفرینش موسیقی می‌پرداختند. در سدهٔ نوزدهم، شهرها گسترشی چشمگیر یافتند و شمار درخور توجهی از مردم خواستار شنیدن و نواختن موسیقی شدند.
در دورهٔ رمانتیک، نیازهای طبقهٔ متوسط شهرنشین سبب شکل‌گیری بسیاری از گروه‌های ارکستری و اپرائی شد. در سدهٔ هجدهم، کنسرت‌های همگانی پدید آمده بود اما در سدهٔ نوزدهم بود که کنسرت‌های پولی رواج یافت. انجمن فیلارمونیک لندن در ۱۸۱۳، انجمن کنسرت‌های کنسرواتورا پاریس در ۱۸۲۸ و کنسرت فیلارمونیک وین و فیلارمونیک نیویورک در ۱۸۴۲بنیان گذاشته شدند.
نیمهٔ نخست سدهٔ نوزدهم شاهد بنیان‌گذاری کنسرواتوارهای موسیقی در سراسر اروپا بود. در دههٔ ۱۸۶۰ در ایالات‌متحد نیز کنسرواتوارهائی در شیکاگو، کلیولند، بوستون، آبرلین (اوهایو) نو فیلادلفیا بنیان گذاشته شدند. شمار مردان و زنان جوانی که به تحصیل حرفه‌ای موسیقی می‌پرداختند بی‌سابقه بود. در آغاز، زنان فقط در رشتهٔ نوازندگی پذیرفته می‌شدند، اما با فرا رسیدن سال‌های پایانی سدهٔ نوزدهم، آنها می‌توانستند به تحصیل در آهنگسازی نیز بپردازند.
موسیقی دوستان در سدهٔ نوزدهم، شیفتهٔ مهارت و چیره‌دستی نوازندگان بودند. فرانتز لیست پیانیست و نیکولو پاگانینی ویولونیست از قهرمانان موسیقائی دههٔ سوم سدهٔ نوزدهم بدهند که با سفر به سراسر اروپا، شنوندگان را مسحور نوازندگی بی‌همتای خود می‌کردند. چیره‌دستی در نوازندگی، پیشتر هیچ‌گاه چنین ستوده نمی‌شد. نجبای مجار در پایان یکی از کنسرت‌های لیست در بودایست، شمشیری جواهرنشان به او تقدیم و هزاران تن از مردم مشعل به‌دست او را تا اقامتگاهش همراهی کردند. نوازندگان دیگری نیز مانند کلارا شومان پیانیست و یوزف یو آخیم ویولونیست به پیروی از لیست علاوه بر همنوازی متداول با ارکستر به اجراء رسیتال‌های یک‌نفره پرداختند.
اجراء موسیقی در محفل‌های خصوصی نیز در دورهٔ رمانتیک افزایش یافت. پیانو، ساز ثابت تمام خانه‌های طبقهٔ متوسط شد و آوازهائی با همراهی این ساز و نیز قطعه‌هائی برای پیانوی سولو خواهان بسیار یافت. حتی آثار اپرائی و ارکستری برای اجراء بر پیانوهای خانگی برگردان و تنظیم می‌شدند.
خاستگاه آهنگسازان دورهٔ رمانتیک همان طبقه‌ای بود که بیشتر شنوندگانش نیز به آن تعلق داشتند: برلیوز فرزند یک پزشک، شومان فرزند یک کتاب‌فروش و مندلسون پسر یک بانکدار بود. چنین وضعیتی تازگی داشت. در دوره‌های پیشین، موسیقی نیز حرفه‌ای مانند دیگر حرفه‌ها بود که از پدر به پسر واگذار می‌شد. باخ، موتسارت و بتهوون همگی پدرانی موسیقیدان داشتند، اما موسیقیدانان رمانتیک برای آنکه بتوانند به موسیقی بپردازند، اغلب باید پدر و مادر خود را متقاعد می‌کردند تا اجازهٔ این کار به آنان داده شود. برلیوز در نامه‌ای به پدرش می‌نویسد: 'من به ارادهٔ خود به‌سوی حرفه‌ای شکوهمند گام برمی‌دارم (هیچ واژهٔ دیگری نمی‌تواند گویای کار هنرمند باشد) و به هیچ‌رو به کام دوزخ نمی‌روم ... این شیوهٔ اندیشیدن و شیوهٔ بودن من است و هیچ چیز در جهان مرا تغییر نخواهد داد' .
پدران و مادران طبقهٔ متوسط برای مخالفت با فرزندان موسیقی دوستشان دلیلی معقول داشتند؛ تعداد انگشت‌شماری از آهنگسازان فقط از راه آهنگسازی قادر به گذران زندگی بودند. فقط اپرانویسان بسیار موفقی مانند وردی می‌توانستند با فروش آثارشان به تالارهای اپرا و ناشران موسیقی ثروتمند شوند. بسیاری از آهنگسازان، ناگزیر همزمان با آهنگسازی، به کارهائی دیگر نیز می‌پرداختند. برخی، مانند پاگانینی و لیست، به سیر و سفر در نواحی گوناگون و نمایش چیره‌دستی خود در نوازندگی می‌پرداختند و بسیاری دیگر نیز تدریس می‌کردند. شوپن در پاریس به‌ازاء تدریس پیانو به بانوان ثروتمند جوان مبلغی در خور وجه دریافت می‌کرد. نقد موسیقی یکی از منابع درآمد برلیوز و شومان بود (و برلیوز از ناگزیری خود از اتلاف وقت برای نقد آثار آهنگسازانی بی‌مایه سخت بیزار بوده است). بسیاری از برجسته‌ترین رهبران ارکستر در دورهٔ رمانتیک، آهنگساز نیز بوده‌اند، که از آن میان می‌توان مندلسون و مالر را برشمرد. در میان این آهنگسازان چند آهنگساز خوش‌اقبال نیز، همچون چایکوفسکی و واگنر، حامیان توانگری داشته‌اند که هنگام آفرینش هنری از آنان پشتیبانی مالی می‌کرده‌اند.


همچنین مشاهده کنید