یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

پایداری(۲)


بنابراين کشتى‌گير مى‌تواند براى افزايش پايدارى خود در يک قسمت بدون اينکه هم‌زمان اين پايدارى در جهت ديگر تضعيف نشود فاصلهٔ عرضى بين دو پاى خود را زيادتر کند (شکل D2) در اين وضعيت چون خط گرانش زمين به فاصلهٔ مساورى از محدوده‌هاى جنبى سطح اتکاء قرار دارد در اين صورت مقدار نيروى مقاوم و گشتاور ناشى از وزن بدن او در برابر هر نيروى خارجى که از سمت چپ و يا راست بخواهد تعادلش را به هم بزند برابر با ۱۵۰ فوت پوند خواهد بود.
پايدارى تعادل تحت تأثير مسافت خط گرانش تا محدودهٔ سطح اتکاء مى‌باشد.
چون با زياد کردن فاصلهٔ بين دو پا مساحت سطح اتکاء به‌طور قابل ملاحظه‌اى افزايش مى‌يابد غالباً گفته مى‌شود که مساحت سطح اتکاء عامل مؤثرى در پايدارى اجسام مى‌باشد (سطح اتکاء را مى‌توان با رسم خط اطراف نقاط حاشيه‌اى بدن که با زمين تماس مى‌باشد به‌دست آورد). اين مطلب تا موقعى درست است که با افزايش مساحت سطح اتکاء فاصلهٔ خط گرانش زمين تا محدودهٔ سطح اتکاء زياد شود (توجه: مخاطبان علاقمند مى‌توانند براى کسب اطلاعات بيشتر در اين مورد به تحقيقى که توسط آقاى لورنس - 'اصول پايداري: آزمايش دوباره' مجلهٔ تحقيق فصلى شمارهٔ ماه مِى ۱۹۶۹ صفحهٔ ۴۱۹- انجام شده رجوع نمايند.)
ورزشکاران در رشته‌هاى مختلف ورزشى از رابطهٔ بين محل خط گرانش زمين و پايدارى بدن خود استفاده مى‌کنند به‌طور مثال شناگرى را در وضعيت شروع مسابقه (استارت) در نظر بگيريد در اين حالت او سعى کرده است تا خط گرانش زمين را که از داخل بدنش مى‌گذرد حتى‌الامکان به حاشيهٔ جلويى سطح اتکاء نزديک کند تا بلافاصله پس از صداى تپانچه بتواند با کمترين نيرو حرکت خود را به سمت جلو آغاز نمايد. دونده سرعت در وضعيت آغاز مسابقه نيز همين عمل را انجام مى‌دهد موقعى که او به وضعيت 'حاضر' در مى‌آيد درست به همين دليل خط گرانش زمين را تا آنجا که ممکن است به لبه يا حاشيهٔ جلويى سطح اتکاء نزديک مى‌کند. بازيکن مدافع در بسکتبال چنانچه در مقابل حريفى قرار گيرد که سعى دارد به طرف حلقه فرار کند بايد خط گرانش بدن خود را متمايل به حاشيهٔ عقب سطح اتکاء درآورد تا در صورتى که حريفش از او فرار کرد بتواند با حداقل نيرو تعادل خود را در جهت عقب به هم زده، حرکت را شروع نمايد تا حريفش نتواند او را 'جا' گذارد.
وزن بدن عامل ديگرى در پايدارى ورزشکار مى‌باشد. يک‌بار ديگر کشتى‌گير ار در شکل D2 موردنظر قرار مى‌دهيم. در اينجا مقدار نيروى گشتاور ذخيرهٔ او در مقابل نيروهاى خارجى که بخواهند پايدارى او را مختل سازند از حاصل وزن بدن او در يک مسافت ثابت به‌دست مى‌آيد و بسيار بديهى است چون فاصلهٔ ثابت مى‌باشد هرقدر وزن بدنش بيشتر باشد، کشتى‌گير داراى پايدارى زيادترى خواهد بود، اين عامل يکى از دلايل بديهى براى تقسيم‌بندى کشتى‌گيران، بوکسوران و جودوکاران در گروه‌هاى وزنى مختلف مى‌باشد.
در پايان يک ميلهٔ سوئدى را تصور کنيد که بتوان آن را روى هر دو سرش به حالت تعادل روى زمين برقرار نمود (شکل E) در اين صورت ملاحظه مى‌کنيم با اينکه سطح اتکاء از نظر مساحت در وضعيت‌هاى a و b مساوى است ليکن مرکز گرانش آنها با در نظر گرفتن اينکه از کدام سر روى زمين قرار گرفته باشد باهم متفاوت مى‌باشد. مرکز گرانش در هر دو حالت روى خط مرکزى است که ميلهٔ سوئدى را به دو نيمهٔ مساوى و مشابه تقسيم مى‌کند اما اين مرکز در حالتى که سر پهن ميله روى زمين قرار گيرد فاصلهٔ آن تا زمين کمتر و در نتيجه پايدارى آن بيشتر است.
هرگاه ميله به‌طور عادى (شکل E1) و در حال تعادل قرار گرفته باشد و ضربه‌اى به منظور ايجاد تغيير مکان زاويه‌اى به اندازهٔ Ө به آن وارد شود خط مرکز ثقل آن هنوز از سطح اتکاء خارج نشده است و لذا ميله تمايل دارد مجدداً به وضع اول خود برگردد، ليکن چنانچه همين ضربه در حالى که ميله روى سر باريک خود به حالت تعادل ايستاده است به آن وارد شود (شکل E2) در اين صورت خط مرکز ثقل آن از محدودهٔ سطح اتکاء خارج شده، ميله را واژگون خواهد کرد. دليل آنکه ميلهٔ سوئدى در مرحلهٔ دوم پايدارى کمترى در مقابل ضربه از خود نشان داد اين است که در اين وضعيت مرکز ثقل ميله در نقطهٔ بالاترى نسبت به وضعيت اول قرار گرفته بود، حال آنکه وزن ميله و مساحت سطح اتکاء در هر دو حالت برابر و ثابت بوده از اين رو مى‌توان چنين نتيجه گرفت، در صورتى که ساير شرايط مساوى باشند هرقدر مرکز ثقل نسبت به زمين پايين‌تر باشد پايدارى و تعادل جسم بيشتر خواهد بود.


همچنین مشاهده کنید