پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
خونم بتی ریخت کش داده بی چون
|
همچنین مشاهده کنید
- صورتگران که صورت دل خواه میکشند
- مرا با چشم گریان آفریدند
- اولین گام ار سمند عقل را پی میکنی
- ای زلف خم به خم که زدی راه عالمی
- بس که بنشسته تا پر بر تنم پیکان عشق
- در پا مریز حلقهی زلف بلند خویش
- تو و آن قامتی که موزون است
- گل به جوش آمد و مرغان به خروش از همه سوی
- سر راهش افتادم از ناتوانی
- هر گه که آن خسرو زرین کمر از جا برخاست
- آن را که اول از همه خواندی به سوی خویش
- زان پرده میگشاید دل بند نازنیم
- گفتم که چیست راهزن عقل و دین من
- من گرفتهام بر کف نقد جان شیرین را
- نازم خدنگ غمزهی آن دلپذیر را
- ز تجلی جمالش از دو کون بستم
- طوطی وظیفه خوار لب نوشخند تست
- دل در اندیشهی آن زلف گره گیر افتاد
- از آن به خدمت میخوارگان کمر بستم
- سنبل گل پوش را بر سمن آوردهای