دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دو چیزی که پیر ترکستان دوست میداشت


داد از خود پیرتر کستان خبر    گفت من دو چیزدارم دوست تر
آن یکی اسبست ابلق گام زن    وین دگر یک نیست جز فرزند من
گر خبر یابم به مرگ این پسر    اسب می‌بخشم به شکر این خبر
زانک می‌بینم که هستند این دو چیز    چون دو بت در دیده‌ی جان عزیز
تا نسوزی و نسازی همچو شمع    دم مزن از پاک بازی پیش جمع
هرک او در پاک بازی دم زند    کار خود تا بنگرد بر هم زند
پاک بازی کو به شهوت نان خورد    هم در آن ساعت قفای آن خورد


همچنین مشاهده کنید