جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تیره


تيره يکى از گروه‌هاى اجتماعى بالاتر از خانواده‌ عشايرى است، تيره معمولاً از اتحاد چند گروه کوچک‌تر يا خرده گروه‌هاى بُنکو، او به و مانند آنها مى‌آيد که به‌طور پراکنده و جدا از هم به‌سر مى‌برند. در برابر واحد اجتماعى بنکو که به اجتماع يک دهکده شباهت دارد، تيره را مى‌توان به دهستانى قياس کرد که از مجموع چند دهکده بزرگ و کوچک که با فاصله‌هاى مختلفى کنار هم قرار دارند، تشکيل مى‌شود. اما تيره که از مجموع چند بنکوى پراکنده تشکيل مى‌شود داراى سرزمين و مراتع مشترکى است و از لحاظ تاريخى ويژگى‌هائى دارد که ميان اعضاءِ خانواده‌هاى عشايرى نوعى وحدت و يگانگى پديد مى‌آورد.
هرچند خويشاوندى ميان خانواده‌هاى يک تيره به‌علت چگونگى پيدايش آن و به‌ويژه به‌علت تمايل به درون همسرى زياد است. همبستگى تاريخى و سياسى همراه با اصل و نسب مشترک در تشکيل تيره نقش مهمى دارد تيره واحدِ ادارى درون سازمان ايلى است، هر تيره تاريخ سنتى ويژه‌اى براى خود دارد(ايلات و عشاير انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۲ ص ۳۷). کسانى‌که خود را جزءِ تيره‌اى مى‌دانند، مدعى نسب پدرى مشترک هستند.
اصل و نسب مشترک گاهى در نامگذارى تيره به‌نام مؤسس آن که در چند پشت پيش مى‌زيسته است استفاده مى‌شود. گاه خاستگاه جغرافيائى تيره تيز در اين نامگذارى مؤثر است.
در ايلسون (شاهسون) هر طايفه به چند تيره تقسيم مى‌شود، در رأس هر تيره يک ريش‌سفيد که در اصطلاح محلى 'آق‌سقل' ناميده مى‌شود قرار دارد. تيره‌هاى طايفه گاهى مدعى تبار مشترک هستند(ايلات و عشاير انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۲ ص ۲ - ۴۰) ولى بر اثر وسعت قلمرو تيره روابط خويشاوندى اگر هم وجود داشته باشد اغلب ناشناخته و مبهم است. گاهى اعضاءِ تيره خود را وابسته به جد افسانه‌اى يا نيمه‌افسانه‌اى و تاريخى مشترکى مى‌دانند که همين امر انتساب موجب وحدت و يگانگى اعضاءِ آن مى‌گردد.
تيره‌ها واحدهاى تشکيل‌دهنده طايفه هستند، ولى گاه در پاره‌اى از ايلات تيره را معادل طايفه مى‌گيرند و يا اينکه اصولاً در تقسيم‌بندى ايل تيره‌اى وجود ندارد مثلاً در ميان بلوچ‌ها و يموت‌هاى ترکمن، به‌جاى تيره طايفه به‌کار مى‌برند که واحد اجتماعى کوچک‌تر از ايل مى‌باشد. خانواده‌هاى عضو تيره حق دارند از مراتع و زمين‌هاى متعلق به تيره بهره‌بردارى نمايند. اما رهبران تيره معمولاً در اين زمينه امتيازات بيشترى دارند.(کوچ‌نشينى در ايران ص ۱۵۹).


همچنین مشاهده کنید