سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ای چشم من از رخ تو روشن


ای چشم من از رخ تو روشن    چشمی به کرشمه بر من افگن
اکنون که به دیدن تو ما را    شد چشم چو آب دیده روشن،
جان و دل و عقل هر سه هستند    در عشق تو چون دو چشم یک تن
ای مردم چشم دل خیالت!    دارم ز تو من درین نشیمن،
در جامه تنی چو ریسمانی    در سینه دلی چو چشم سوزن
دل در طلب تو هست فارغ    چون مردم چشم از دویدن
روی تو به نیکویی مه و نور    چشم من و خواب آب و روغن
شد چشم بد و زبان بدگوی    اندر حق تو ز همت من،
نابینا همچو چشم نرگس    ناگویا چون زبان سوسن
ای دلبر دوست تو همی باش    ایمن پس ازین ز چشم دشمن
تا چشم بود نهاده در سر    تا جان باشد نهفته در تن
از روی تو چشم بر نداریم    کز روی تو جان ماست گلشن


همچنین مشاهده کنید