پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


نقش خانواده در افزایش خودباوری جوانان و نوجوانان


نقش خانواده در افزایش خودباوری جوانان و نوجوانان
من هرگز نمی‌توانم؟ چنین كاری از من ساخته نیست! این جملات كه متاسفانه در میان جوانان و نوجوانان ما شایع است، نشان از نداشتن خودباوری دارد. آیا تا به حال به معنای این كلمه فكر كرده‌اید. آیا تا به حال به این مساله اندیشیده‌اید كه شما به عنوان پدر و مادر چه نقش مهمی‌در ایجاد خودباوری جوانان و نوجوانانتان دارید؟
● خودباوری در جوانان چه مفهومی‌دارد؟
خودباوری اصطلاحی است كه امروزه در جامعه شناسی، روانشناسی و علوم تربیتی به كار میرود و منظور از آن یك حالت مثبت روحی و روانی است كه در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان پدید میآید و او را آماده میسازد تا از طریق بهرهگیری از لیاقتها و توانمندیهایی كه دارد به انجام وظایفی كه برعهده اوست قیام كند و در این راه، از مشكلات و موانعی كه پیش میآید هراسی به دل راه ندهد.
خودباوری یعنی جوان بتواند با اعتماد به نفس كامل‌ ‌فكر كند، بیندیشد و بیازماید، یعنی جوان دانش آموخته (به هر طریق) با موج‌ ‌تجربه درهم آمیزد و به سوی پیشرفت حركت كند. در واقع خودباوری یعنی شایستگی برای رویارویی با چالش‌های‌ ‌بزرگ زندگی و داشتن لیاقت سعادت. به بیان دیگر، خود باوری ارزیابی واقعبینانه از تواناییهای خود است تا با آگاهی و شناخت كامل از آنها، در مسیر تعالی و پیشرفت، بهرهبرداری لازم به عمل آید و اینگونه نباشد كه انسان در برآوردن نیازها و انجام وظایفی كه برعهده اوست، چشم به دیگران دوخته و از توانمندیهای خود غافل شود.
نوجوانان در این سن بیشتر نیاز به خودشناسی، و درك استعداد، توانمندی‌ و رغبت‌ها دارند و این امر، حضور والدینی را می‌طلبد كه در این راه به آنان كمك كنند، در غیر این صورت آنان به عنوان افرادی منفعل و نه فعال‌ ‌در جامعه حضور خواهند داشت.
● تاثیر خانواده بر خودباوری نوجوانان
خانواده همانند عمارتی است كه‌ ‌زن و شوهر ستون‌های آن را تشكیل می‌دهند و فرو ریختن هر ستون، استحكام و استواری‌ ‌عمارت را دچار تزلزل می‌كند.
یك نوجوان به تدریج كه از سرزمین آرام و بی خیال كودكی به دشت‌های پرحادثه بلوغ می‌رسد، دگرگونی‌هایی را در‌ ‌خود می‌یابد و احساس می‌كند كه می‌تواند با سرعت به وضعیت جدیدی دست یابد. او مایل‌ ‌است كه خانواده به عنوان نزدیك‌ترین پایگاه، این دگرگونی را در او باور كرده و‌ ‌موقعیت جدیدش را به رسمیت بشناسد، بنابراین اختلال در روابط پدر و مادر، نوجوان را از آرامش روانی و اطمینان نسبت به آینده محروم و او را ناكام و سرخورده می‌كند.
هرچه میزان اختلافات شدیدتر باشد، والدین نه تنها قادر نخواهند بود كه پدر و مادر‌ ‌خوب و نمونه‌ای برای فرزندان خود باشند بلكه به همان مقدار نیز رفتارهای ناسازگارانه ضد اجتماعی و اختلالات شخصیتی را برای آنان به ارمغان خواهند آورد،‌ ‌ضمن اینكه تغییرات زیستی و جنسی دوره نوجوانی امری جهانی است و در تمام جوامع‌ ‌فرهنگی شاهد این تغییرات هستیم. تحول روان‌شناختی نوجوانان و انتظارات اجتماعی و‌ ‌فرهنگی جامعه‌ای كه در آن رشد می‌كنند همراه با تغییرات زیستی موجب جدا شدن آنان از زندگی خردسالی و ورود به نوجوانی، جوانی و پذیرش مسوولیت بیشتر و استقلال فكر و عمل‌ ‌می‌شود. این تحول بزرگ در دوره نوجوانی، مسلماً می‌تواند همراه با بروز كم اطمینانی برای برآمدن از عهده مشكلات و یا احساس فشار و ناراحتی باشد.
در این دوره كه از‌ ‌حساس ترین مراحل زندگی است اگر والدین درك و شناخت درستی از شرایط روحی، عاطفی و‌ ‌جسمانی فرزندان نداشته باشند و برای گذر بی مخاطره از این بحران او را مشفقانه و آگاهانه همراهی نكنند، امكان بروز رفتارهای نا به هنجار از سوی نوجوانان افزایش می‌یابد.
خودباوری پایه و زیربنایی است كه براساس آن كنش و واكنش انجام می‌دهیم، ارزش‌های خود را بر می‌گزینیم، اهدافمان را تنظیم كرده و با چالش‌های پیش رویمان برخورد‌ ‌می‌كنیم. واكنش‌های ما در برابر وقایع تا حدی در اثر شیوه تفكرمان در خصوص اینكه چه‌ ‌كسی هستیم و به عبارت دیگر خودباوریمان شكل می‌گیرد.
چالش‌های اساسی زندگی شامل اصولی مانند توانایی كسب معاش و مراقبت كردن از خود در دنیا، برقراری روابط شایسته انسانی و توانایی حفظ روابطی كه نه تنها برای خشنودی خود، بلكه برای خشنودی دیگران نیز‌ ‌باشد شخص را قادر می‌سازد از مشكلات و پرتگاه‌های زندگی عبور كرده و در رسیدن به اهداف و آرزوهای خود پایداری و استقامت‌ ‌داشته باشد.
ویرجینیا ستیر می‌گوید:<صفات نیكویی چون كمال، درستی، مسوولیت،‌ ‌شفقت، عشق و جز اینها از فردی تراوش می‌كند كه دارای خودباوری مثبت است. چنین فردی احساس‌ ‌می‌كند كه قادر است از دیگران یاری بطلبد و در عین حال معتقد است كه می‌تواند تصمیم بگیرد. هیچ ژنی، احساس ارزش را انتقال نمی‌دهد و به وجود نمی‌آورد بلكه چنین احساسی آموختنی است و خانواده، محل آموختن چنین احساسی است.>
هنگامی‌ فرد شایستگی خود را باور دارد كه والدین به وسیله اعمال‌ ‌خود به عنوان الگو برای فرزندان و همچنین ایجاد آرامش روانی و برخورداری روابط سالم‌ ‌خانوادگی، تعادل عاطفی و آرامش را فراهم آورند.
احساس دلگرمی‌ و امنیت است كه فضای‌ ‌خانواده را سرشار از محبت می‌كند و بر روابط و مناسبات اجتماعی افراد خانواده تاثیر‌ ‌مثبت می‌گذارد. در خانواده مطلوب، تعاملات بین فردی دارای اهمیت است و تعامل‌ ‌زناشویی اساس و بنیان این تعاملات است و می‌تواند بر عملكرد موفق و ناموفق اعضای‌ ‌خانواده اثرگذار باشد. نبود پدر و مادر زیر یك سقف برای فرزندان محرومیت و كمبود‌ ‌تلقی می‌شود. طلاق والدین و محروم بودن فرزند از محبت، ارتباط و دیدار پدر و مادر‌ ‌احساسی در وجود او بر می‌انگیزد كه با حالات عصبی، تمرد، ناسازگاری و‌ ‌اجتماعی همراه است و باعث می‌شود فرد، باور خود را نسبت به خیلی چیزها از جمله به خود‌ ‌از دست بدهد.
● نگاه محققان به نقش خانواده در خودباوری نوجوانان
رابینسون وجود همدلی و صمیمت والدین با فرزندان را عاملی موثر در‌ ‌رشد خودباوری آنان می‌داند، همان‌گونه كه آلفرد آدلر پدر و مادر را كانون و مركز‌ ‌منظومه خانوادگی و ایجاد كننده حیات عاطفی در خانواده می‌داند كه عاملی است برای‌ ‌رشد روانی اعضا در سنین نوجوانی ومرحله شكل گیری شخصیت.
به هنگام یادگیری تعاملات‌ ‌اجتماعی، فرزند باید از حمایت و راهنمایی‌های عاطفی پدر و مادر بهره مند شود. درصورت نبود شرایط عادی در خانواده، نوجوان احساس بی پناهی و بی كسی كرده و دچار‌ ‌انواع اختلالات رفتاری و شخصیتی می‌شود.
رنه كونیگ جامعه شناس آلمانی معتقد است: <مسوولیت ایجاد شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان به عهده والدین است و فرزند نیازمند مساعدت‌ و حمایت‌های عاطفی آن‌هاست.> گلاس معتقد است كه فرزندان در ارتباط با اعضای خانواده و دیگر اطرافیان، هویت خود را از دو جنبه توفیق و شكست ارزیابی می‌كنند.
فرزند در سن نوجوانی از طریق تعامل و درگیری عاطفی با دیگران به خصوص والدین‌ ‌به توسعه هویت خود می‌پردازد و برای آینده تصمیم می‌گیرد. نوجوانی كه از خودباوری‌ ‌كافی برخوردار نباشد در امور مختلف از جمله درس خواندن از توانایی خود بهره كافی‌ ‌نمی‌برد. برای اینكه كودك و نوجوان بتواند از حداكثر ظرفیت ذهنی و توانمندی‌های‌ ‌بالقوه خود بهره مند شود باید نسبت به خود و محیط اطراف، نگرشی مثبت برای كار و تلاش و انگیزه‌ای قوی داشته باشد. بی تردید نوجوانی كه احساس ارزشمندی و خودباوری قابل‌ ‌توجهی دارد در خانواده ای منسجم با روابطی گرم و سرشار از محبت بین اعضای خانواده‌ ‌پرورش یافته است، زیرا خانواده ای كه در آن رشد و اعتلای همه اعضا در نظر گرفته می‌شود مكانی است برای ایجاد هویت.
جان برنارد شاو می‌گوید: <خانواده خوب، زمینه‌ای استوار فراهم می‌سازد تا براساس آن اعضای خانواده، قدرت‌ دانستن احساس تصمیم گیری و تصور خود را به نمایش بگذارند. او معتقد است كه آینده جهان بستگی به‌ ‌برداشت فرزندان از خودشان دارد و انتخاب‌های آنها بستگی به این دارد كه درباره خود چگونه می‌اندیشند.
به نظر او مهم‌ترین قواعد خانواده، معنای انسان بودن را مشخص می‌سازد و ركن اصلی خانواده، زن و شوهرند كه اگر روابط آنها سالم باشد، فرزندشان رشد می‌یابد و به خودشكوفایی می‌رسد چرا كه زمینه ساز خودباوری فردی، خودباوری خانوادگی است. آنچه در ایجاد خودباوری اجتماعی فرد بیش از هر چیز موثر است، كسب نخستین تجربه‌های حمایت اجتماعی در كانون خانواده است. نحوه برخورد، پذیرش، دوست داشتن و مساعدت‌ ‌با فرد، او را برای ایفای نقش‌های اجتماعی و برطرف ساختن نیازهایش یاری می دهد. ارتباط و پیوند افراد خانواده نیز در سلامت روانی و جسمانی آنان تاثیر دارد، به‌ ‌گونه ای كه الگوهای رفتاری فرزندان را بزرگسالان بنیان می‌نهند و موجبات امنیت‌ ‌خاطر و باور خود را در آنان فراهم می‌آورند.‌
● نوجوانی كه از خودباوری برخوردار است ...
نوجوانی كه از خودباوری برخوردار است‌ ‌بهتر می‌تواند زندگی كند، با دیگران رابطه برقرار كند و فردی خلاق و پویا باشد در‌ ‌نتیجه آسیب پذیری او كمتر است. چنین فردی احساس مسوولیت می كند و خود تصمیم می‌گیرد‌ ‌كه به دیگران در صورت لزوم كمك كند، به پیشرفت‌هایش افتخار می‌كند و گاهی از خود‌ ‌تعریف می‌كند.
با موفقیت‌های تازه با اطمینان بر خورد می‌كند و از صحبت‌های حاكی از انتقاد از خود، هراس زیادی ندارد و رفتارهای نامناسب خود را مورد بازنگری قرار‌ ‌داده، سعی می‌كند آنها را به شكل مطلوبی تغییر دهد. در خانواده‌ای كه صمیمت و‌ ‌مهربانی وجود دارد، نوجوان می‌تواند هم ثبات خودپنداری را حفظ كند و هم باعث‌ ‌تغییرات مطلوب در شخصیت خود شود. همچنین با اطمینان به شخصیت خود، به رویارویی با‌ ‌مشكلات برخیزد.
جوان در سایه تحقق خودباوری است كه به این اطمینان میرسد كه اگر از مجموعه استعدادها و توانمندیهایی كه دارد به طور مناسب بهرهبرداری كند، میتواند به اهداف و آرزوهایی كه دارد دسترسی پیدا كند. این احساس توانمندی و خودباوری، از او شخصیتی فعال و خلاق و امیدوار و... میسازد و او را در برخورد با مشكلات و گرفتاریها از دچار شدن به یاس و ناامیدی رهایی می‌بخشد.‌‌
‌ دكتر‌هانیه زائر رضایی
منبع : روزنامه سلامت