جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سیره سیاسی علوی و نیازهای جامعه امروز


سیره سیاسی علوی و نیازهای جامعه امروز
● مقدمه:
شناخت تاریخ اسلام در زمینه‌های گوناگون از جمله سیاسی و اجتماعی دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای است و مسلمانان نمی‌توانند از وقایع و پدیده‌هایی که نقاط عطفی در تاریخ بوده‌اند بدون تحقیق و تفحص بگذرند. درک صحیح این رویدادها و مطالعه دقیق وعمیق آنها می‌تواند راهگشای جوامع اسلامی در برخورد با مسائل و معضلات باشد و همچنین به ایجاد الگوهای مناسب و مطابق در سطح روابط سیاسی، اجتماعی و... کمک شایان نماید. اصولا بستر تاریخ پر از حوادثی است که بدون شک شناخت آن برای آیندگان پراهمیت می‌باشد، جامعه‌ای که نتواند از تاریخ گذشته و سوابق فرهنگ و تمدن خود درس بگیرد نمی‌تواند راه پیشرفت و کمال را در میان پیچیدگی‌های گوناگون به راحتی طی نماید و طبیعتا این جامعه از پویایی قابل‌توجه می‌افتد. در این راستا بررسی ژرف رویدادهای گذشته سبب تحلیل صحیح از تاریخ و تطبیق سنجیده وضع موجود با تحولات و واقعیت‌های تاریخی و همچنین پیش‌بینی آینده می‌شود.
یکی از نگرش‌ها نسبت به تاریخ، تجزیه و تحلیل حوادثی است که سرنوشت جوامع و یا به عبارت دیگر بشریت به آن بستگی دارد. و باید حقایق را از زوایای کور تاریخ و از درون واقعیت‌ها استنتاج کرد. به هرحال موضوع این نوشتار نگاهی به سیره سیاسی امیرالمومنین علی(ع) و اهمیت آن است. البته سیاستی که اینجا مدنظر قرار می‌گیرد همان اصول و شیوه‌های عملی امام در اداره جامعه است که همگی برخاسته از متن معارف و آیات الهی است. در واقع هدف فرزند ابوطالب در سیاست، حکومت و اداره جامعه چیزی فراتر از دستیابی به قدرت سیاسی است و او با پایبندی عمیق به اصول و ارزش‌های اخلاقی تنها به اجرای صحیح و پایدار تعلیمات و دستورات اسلام می‌اندیشد. در همین راستا نگاهی گذرا به بهترین مولفه‌های این اندیشه نورانی خواهیم داشت که به نوعی پاسخگوی بسیاری از مشکلات و نیازهای جامعه امروز است.
الف)‌اتخاذ مواضع برحق و مقتدرانه در شرایط گوناگون
حفظ نظم سیاسی مکتب نوپای اسلامی و جدا نشدن از آن یکی از آرمان‌های فوق‌العاده مهم امیرمومنان محسوب می‌شود. علی(ع) به جهت بیم از هم گسیخته شدن مقوله مذکور حاضر شد بیست و پنج سال سکوت اختیار کند و استخوان در گلو فرو برد و خار در چشم اما جدای از صاحبان قدرت و مقام و منصب به وظیفه خود در خصوص حفظ کیان دین عمل نماید. پس از سال‌های تلخ سکوت، ستمدیدگان و محرومان برخلاف وضع موجود در آن جامعه قیام کردند و به سراغ او آمدند. این گزینش طبعا با توجه به اصول حکومتی علی‌بن ابی طالب برخلاف مصالح و منافع ظالمان و سرمایه‌دارانی بود که منافع خود را در جهل و نادانی مردم می‌دیدند، لذا در راه وی توطئه‌ها ایجاد کردند و جمل و صفین را آفریدند و پس از آن معرکه نهروان را ایجاد نمودند. بنابراین طیف مخالفان او بسیار گسترده بود ولی فرزند ابوطالب با یک سیره سیاسی بی‌نظیر مواضع متفاوت و همه‌جانبه‌ای در مقابل آنها اتخاذ می‌کند. از یک طرف تنوع و پیچیدگی شرایط سیاسی جامعه اسلامی پس ازپیامبر(ص) با شرایط یک جامعه انقلابی در حدشکل‌گیری با روندهای پس از دوران انقلاب شباهت بسیار دارد و از طرف دیگر خلافت علی ابن ابیطالب به‌عنوان رهبر نظام اسلامی تنها موردی در طول تاریخ است که امام معصوم در راس حکومت قرار گرفته و با حوادث سیاسی متعدد و پیچیده‌ای که نمونه‌های آن در همه جوامع اتفاق می‌افتد مواجه بوده است. مطالعه مواضع سیاسی علی(ع)در مقاطع مختلف می‌تواند رهگشای پژوهش‌های پژوهندگان جهت دستیابی به ریشه جریانات سیاسی اسلام و کاربرد آن به‌عنوان الگوهای مطمئن برای پیروان او و بلکه همه بشریت در رویدادهای سیاسی، اجتماعی باشد.
ب) احیای سیره نبوی و اصلاح همه‌جانبه
امام رسالت اصلی خود را اصلاح اوضاع جامعه می‌دانست. دلیل این امر آن بود که او فردی پایبند به دین و سنت بود. افزون بر آن باید توجه داشت که امام اساسا توسط کسانی بر سر کار آورده شده بود که خلیفه پیشین را به دلیل فساد به قتل رسانده بودند و امید آن داشتند که خلیفه جدید به اصلاح خرابی‌ها بپردازد. تناسب هدف این گروه با شخصیت امام، یکی از دلایل اصلی رویکرد آنها به امام بود. سیاست‌ خلفای پیشین توسعه فتوحات بود. این کار، هم اسلام را گسترش می‌داد و طبعا امتیاز مثبتی برای خلفا بود و هم جیب مردم را انباشته از درهم و دینار می‌کرد. اکنون امام باید خرابی‌های این دوران را جبران کند. این کاری دشوار بوده و امام را رودررو با بسیاری از اشراف و متنفذان می‌کرد. اما ایشان با قاطعیت به مسیر خود ادامه می‌دهد و به هیچ روی از موضع‌اش کوتاه نمی‌آید. بدین ترتیب مشی اصلاحی حضرت با تاکید بر سیره نبوی در دو بخش آغاز می‌شود. بخش اول از طریق زبان و اقدامات فرهنگی و اجتماعی آرام است و بخش دوم از طریق جنگ، آن هم با کسانی که حاضر به رعایت حقوق حاکم مشروع جامعه نشده و سر به عصیان دینی برداشته بودند. به‌طور مثال یکی ازمشکلات اخلاقی جامعه که امام را سخت به خود مشغول کرده بود، دنیا گرایی، رفاه طلبی و فزون‌خواهی اعراب فاتح بود. این امر سخت آنان را از خود بیخود کرده بود. جنگ جمل محصول این داستان بود که امام حاضر نشد به طلحه و زبیر سهم بیشتری از بیت‌المال بپردازد.
نکته مهم در این مقوله توجه امام به اصلاح هرچه مقتدرانه فساد سیاسی و اجتماعی در جامعه در راستای دستیابی به اهدافشان می‌باشد که در واقع به‌عنوان مقدمه و پیش‌زمینه اصلی مطرح می‌شود.
ج) عدالت
دین اسلام و تعلیمات مقدس آن اولین تاثیری که گذاشت روی اندیشه‌ها و تفکرات گروندگان آن بود. نه تنها تعلیمات جدیدی در زمینه انسان و اجتماع آورد بلکه طرز تفکر و نحوه اندیشیدن‌ها را عوض کرد. اهمیت این قسمت کمتر از اهمیت قسمت اول نیست. اسلام که طرز تفکر ها را متحول کرد بدین معنی است که ارزش‌ها را بالا و پایین آورد، ارزش‌هایی که در حد صفر بود (مانند تقوا) در درجه اعلی قرار داد و بهای فوق‌العاده سنگین برای آنها تعیین نمود و ارزش‌های پایین و دون از قبیل خون و نژاد و غیر آن را به سرحد صفر رساند. عدالت یکی از مسائلی است که به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق‌العاده یافت. اسلام به عدالت تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نکرد بلکه عمده این است که ارزش آن را بالا برد. حضرت علی(ع) نیز در این جریان سهم بسزایی را ایفا می‌کند. فرزند ابوطالب عدالت را مقوله می‌داند که جریان‌ها را در مجرای طبیعی خود قرار می‌دهد و آن را قانونی می‌داند که شامل همه افراد اجتماع نیز می‌شود. از نظر علی(ع) آن اصلی که می‌تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد، عدالت است. ظلم و جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستمگر و روح آن کسی را که به نفع او ستمگری می‌شود، راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمدیدگان. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می‌توان درخود بگنجاند و بدون مشکل عبور دهد اما ظلم و جور کوره‌راهی است که حتی فرد ستمگر را به مقصد نمی‌رساند.
با توجه به این تفاسیر نتیجه می‌‌گیریم که در الگوی حکومتی علوی به‌عنوان یک سرمشق کامل برای همه جوامع اسلام، عدالت مهمترین اصل و اساس در ایجاد شرایط ایده‌آل برای جامعه است و همه مسلمانان باید به سمت نوعی عدالتخواهی درسطح جهان حرکت کنند حتی این مقوله حیاتی نباید فدای مصلحت و امور دیگر شود.
د) اخلاقی بودن در عرصه سیاست
یکی از مقوله‌های مهم در زندگی و روابط اجتماعی انسان‌ها، چگونگی تنظیم رفتارهای مبتنی بر تحکیم د رحوزه قدرت سیاسی و اصول و ضوابط حاکم بر این روابط بویژه د‌رحوزه آمریت است. دین اسلام به‌عنوان آخرین آیین الهی و پیامبر اسلام به‌عنوان رسول خاتم در تنظیم روابط اجتماعی و خصوصی، جایگاه رفیعی را برای اخلاق قائل شده است و حضرت امیرالمومنین علی(ع) نیز با اندماج دو مقوله مهم از حیات اجتماعی یعنی اخلاق و سیاست،‌تصویر روشنی از ضرورت به کار گیری روش‌های مبتنی بر اخلاق در حوزه آمریت در قدرت سیاسی ارائه نموده است.
پرهیزاز مکر و فریب در برخورد با دشمنان، پرهیز از ظلم و ستم به مردم، عفو و گذشت در مواجهه با دشمنان و مخالفان، اکتفا به حداقل مواهب دنیایی در دوران زمامداری و پرهیز از کذب و وعده کذب همگی مولفه‌هایی که در سیاست اخلاقی امیرمومنان می‌گنجد و خود ایشان نیز بر آن صحه گذاشته است. لذاست که به قول استاد مطهری حضرت علی(ع) را می‌توانیم به‌عنوان آرمانی‌ترین سیاستمدار بشناسیم که در جهان کنونی الگوی رفتاری آنها به هیچ‌وجه مشاهده نمی‌شود و اگر هم یافت شود بسیار کمرنگ است.
ذ) حفظ حقوق مردم
“خداوند برای من به موجب اینکه ولی امر و حکمران شما هستم حقی بر شما قرار داده است و برای شما نیز بر من به همان اندازه حق است که از من بر شما. همانا حق برای گفتن وسیع‌ترین میدان‌ها و برای عمل کردن وانصاف دادن، تنگ‌ترین میدان‌هاست. حق به سود کسی جریان نمی‌یابد مگر آنکه به زیان او نیز جاری می‌گردد و حقی از دیگران بر عهده‌اش ثابت می‌شود و بر زیان کسی جاری نمی‌شود و کسی را متعهد نمی‌کند مگر اینکه به سود او نیز جاری می‌گردد و دیگران را درباره او متعهد می‌کند...”
حضرت علی(ع-) به‌عنوان زعیم جامعه اسلامی نگاه ویژه‌ و خاصی به حقوق مردم در درون حکومت دارد و حفظ و توجه به آن توسط حاکم را یک امر ضروری می‌داند. استاد شهید مرتضی مطهری در بیان اهمیت این مقوله در کتاب سیری در نهج‌البلاغه خاطرنشان می‌کند: “در نهج‌البلاغه از حقوق واقعی توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر حکمرانان و اینکه مقام واقعی حکمران امانتداری و نگهبانی حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت بدان توجه شده است. در منطق این کتاب شریف، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابرآنهاست،‌از این‌رو (حکمران و مردم) اگر بناست یکی برای دیگری باشد، این حکمران است که برای توده محکوم است نه توده محکوم برای حکمران...”
بر همین مبناست که مولای متقیان در نامه‌ای که به مالک می‌نویسند به‌طور مکرر بر حقوق مسلم مردم در درون حکومت اشاره می‌کنند و به حفظ و نگهداری آن اصرار می‌ورزند.
● کلام آخر
نظام اسلامی ایران به‌عنوان یک نظام سیاسی با محتوا و ارکان اسلامی به‌طور جدی نیازمند دقت و تامل هرچه بیشتر در منش و مشی سیاسی و حکومتی امیرمومنان علی(ع) است. هرچند که ما در موارد ذکر شده نمی‌توانیم به همه آنچه که در سیره سیاسی فرزند ابوطالب نهفته است، بپردازیم اما باید توجه کنیم که اگر همین ۳، ۴ مولفه ذکر شده را هم مدنظر قراردهیم و در پیاده نمودن آن تلاش کنیم به سطح قابل توجهی از موفقیت دست خواهیم یافت. سیره سیاسی علوی بسیاری از چالش‌های حکومتی و سیاسی جامعه ما را پاسخگو است و این وظیفه پژوهشگران و جامعه علمی کشور است که سعی کنند با توجه به ساختارهای فکری، اعتقادی و متدلوژیک نهج‌البلاغه و سیره علی(ع) به الگوسازی و تولید مدل‌های مرتبط با جامعه امروز بپردازند. رهبر معظم انقلاب نیز در اهمیت این موضوع خاطرنشان می‌کنند: “بزرگترین خطر برای نظام و حکومتی مثل نظام و حکومت ما که با نام اسلام به وجود آمده است این است که فراموش کنیم الگوی حکومت ما امیرالمومنین(ع)‌است. همت جمهوری اسلامی باید این باشد که خود را به آن الگویی که در غدیر معرفی شد و در دوران پنج ساله حکومت امیرالمومنین(ع) نمونه آن نشان داده شد، نزدیک کند.”
سیدمرتضی مفیدنژاد -کارشناس ارشد علوم سیاسی
منبع : روزنامه رسالت