دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

داستان فدراسیونی که دایی را نمی خواست!


داستان فدراسیونی که دایی را نمی خواست!
تصور اینکه شاید در پس انتخابات فدراسیون فوتبال و انتخاب رئیسی که بر سر لجاجتهای دو طرفه از دست داده بودیم، دوباره فوتبال ایران سر و شکلی منظم و مدون به خود بگیرد، انگار اشتباه و از پایه غلط بود!
فدراسیون فوتبال همچنان در گیرودار تفرقه های تفکری و جدایی افکار است.
مردانی که می بایست بر اساس تفکر و تعقل خود حکمی صادر کنند دچار روزمرگی و ناپایداری یا عدم ثبات در تصمیم گیری شده اند و البته از سویی دیگر کسانی که باید مجری احکام باشند تلاش می کنند تا پای خود را از چارتهای تعریف شده و محدوده های مشخصه شان فراتر بگذارند و در نقش یک مقام تصمیم گیرنده ظاهر شوند!
نمونه بارز و واضح این مدعا را می توانیم از انتخاب سرمربی تیم ملی تا امروز ببینیم و تفرقه ای که در دل فدراسیون فوتبال میان رئیس و نایب رئیس اول به وجود آمده بود، به نوعی با خنده ها و رفتار غیر حرفه ای کفاشیان لاپوشانی شد، اما در حقیقت پایان داستان رقم نخورد.
نبی به عنوان مقام اجرایی و کاملاً و رای قدرت تصمیم گیری و قانونگذاری، با پیش زمینه ای که از زمان حضورش در کمیته انتقالی در ذهن خود داشت، تلاش کرد در بازیهای دوستانه تیم ملی هم نقشی بازی کند!
در کنار این هرج و مرج داخلی فدراسیون، می توانیم ردپای کمیته استیناف برای رد کردن خود سرانه و به دور از قانونمندی احکام کمیته انضباطی را هم ببینیم، اما آن چه در پس تمامی این اتفاقها قطعی به نظر می رسد زیان مطلق تیم ملی است.
همچنان این سؤال در اذهان شکل گرفته که علی دایی چرا بدون توجه به مسؤولیت خود در تیم ملی، حاضر به رها کردن نیمکت سایپا نمی شود؟! جواب این پرسش را باید در رفتار دوگانه فدراسیون در قبال سرمربی خود دید.
آیا عجیب نیست که سرمربی تیم ملی ایران هنوز قراردادی با فدراسیون فوتبال به امضا نرسانده؟
توجه دقیق به مصاحبه های اخیر مهدی تاج در نقش نایب رئیس فدراسیون ایران نشان می دهد، نوعی لجاجت در رفتار و گفتار این عضو بلند پایه فدراسیون وجود دارد.
تاج که در تلاش بود با استفاده از لابی رسانه ای خود، افشین قطبی را به نیمکت تیم ملی نزدیک کند، پس از اعلام حکم سرمربیگری دایی، بارها به صورت آشکار علیه وی موضع گیری کرد!
انتقاد از ترکیب تیم ملی، ایراد گرفتن از شکل چیدمان بازیکنان و آرایش خط دفاعی، همراه شدن با منتقدانی که ناآگاهانه موافق حضور مهدی مهدوی کیا مصدوم در اردوی تیم ملی بودند و اصرار مشکوک به دایی برای توجه به جوانان، گوشه هایی از رفتارهای مخالفت گرایانه این مدیر بود.
وی هرگز تلاش نکرد از منتقدان دایی بخواهد جو موجود را متشنج نکنند و حتی خود هیزمی بر این آتش می افزود.
با این اوصاف، وی برای مداخله و ایجاد مناقشه در فضای تیم ملی تنها نماند. همراهی شفق دیگر عضو فدراسیون هم مزید بر علت شد تا دایی در فدراسیون تنها بماند!
این تنهایی به جایی کشید که مخالفان حضور دایی برای ایجاد یک جنگ روانی تازه از رسانه های نوشتاری نزدیک به خود بخواهند تا بحث درخواست یک میلیون دلاری قراردادش را (که شایعه ای بیش نبود) پیش بکشند. هرچند که همین ادعا باعث شد واقعیتی همچون بی تمایلی فدراسیون فوتبال برای عقد قرارداد با دایی شکل بگیرد!
فدراسیون فوتبال با دایی قراردادی را به امضا نمی رساند و حتی موانعی همچون دیرکرد در پایان لیگ و یا سوزاندن روزهای فیفا و بازیهای تدارکاتی را جانشین آن می کند! دایی در این میان شاید از پذیرش خواسته فدراسیون برای همکاری پشیمان شده باشد.
به خصوص زمانی که می شنود برای عقد قرارداد یک ساله با وی، پیش شرط صعود به عنوان تیم اول برایش گذاشته شده است!
در این هرج و مرج و در حالی که فدراسیون تلاش می کند دایی را در اچمز قرار دهد، نشانه ای از رایزنیهای دوباره با آژانسهای اروپایی برای یافتن یک مربی خارجی به چشم می خورد.
گویی علی کفاشیان که پیش از این صرفاً در سازمان تربیت بدنی و کمیته المپیک نقشی نظارتی داشت، حالا نمی تواند در قبال فرافکنیها و به عبارتی خودسریهای دیگر اعضای هیأت رئیسه فدراسیون مقاومت کند !
آیا دود تمامی این خواست اندیشی های مدیران فدراسیون به چشم تیم ملی و سرمربی اش نخواهد رفت؟
حالا می توانیم دلایل دایی برای حفظ جایگاهش در سایپا را بهتر و کاملتر درک کنیم. فدراسیون خانه امنی برای اسطوره فوتبال ایران نیست.
پیام یونسی پور
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید