جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
در فضیلت اخلاقی بازار
كلمنسو (Clemenceau) یك بار گفته بود كه جنگ به قدری مسئلهی مهمی است كه نمیتوان آن را فقط به ژنرالها واگذار كرد. در مفهومی مشابه، اخلاق نیز آن قدر اهمیت دارد كه نتوان آن را به فلاسفه به تنهایی سپرد، به ویژه هنگامی كه منظور اعمال اخلاق در بازار باشد. كسانی كه خود را به عنوان محافظان اخلاق مینگرند، احتمال بیشتری دارد كه نسبت به بازار تصور و احساس ناخوشایندی داشته باشند. حال آن كه، كسانی كه به بازار با نظر مثبت نگاه میكنند به طور معمول در بارهی تولید، توزیع و ثروت مادی صحبت میكنند ـ یعنی از همه چیز مگر از اخلاق.
اما جنبههای مثبت اخلاقی بازار بسیار است. یكی از آنها را مورد توجه قرار دهیم كه برای اول بار آدام اسمیت مورد شناسایی قرار داده بود، یعنی پیوند میان آزادی و استقلال فردی كه از طریق كار آزاد و مشروع بدست میآید. اسمیت مینویسد: «به دلیل خیرخواهی قصاب، آبجو فروش و یا نانوا نیست كه غذای خود را انتظار میكشیم، بلكه به خاطر توجهی است كه آنها به منافع خود دارند. فقط گدایان هستند كه صلاح خود را در وابسته ماندن به دیگر همشهریهای خود میبیند ».
قطعهای كه به آن اشاره شد اظهار نظر بسیار مشهوری در بارهی «سودمندی» منافع شخصی است و آنچه در اینجا شایان توجه است این كه وابستگی به دیگران به لحاظ اخلاقی خفت بار است. توماس كارلایل و بعداً ماركس و انگلس این توسل جویی به منافع فردی و پیامد آن یعنی ظهور « خصلت پولی یافتن جامعه » را هم به عنوان تجاوزی خطرناك به سنت و هم به عنوان سرچشمهای برای از خودبیگانگی محكوم كردهاند. به عقیدهی آنها كمترین ضرر آن، تغییر دیدگاه انسان به كار و خطر ایجاد نوعی تعهد بیروح نسبت به كار است و تشویق این عقیده كه منبع ارزش انسان مزدی است كه توسط كار بدست میآورد. در نتیجهی آن از یك طرف وحشت وابستگی به دیگران ایجاد میشود و از طرف دیگر انسان از فعالیتی پرهیز میكند كه گرچه زندگی بخش است اما در برابر آن پولی پرداخت نمیشود.
اما یك جنبهی دیگر خصلت پولی یافتن جامعه آزادی و خودمختاری است كه پس از واژگون شدن روابط اجتماعی متداول در گذشته مانند نظام بردهداری و نظام ارباب رعیتی بوجود آمده است، نظامهایی كه فرد را به تمامی به انقیاد یك ارادهی مافوق در میآوردند. خاصیت دیگر آن این است كه فرد را از اطاعت ارادهی دولت آزاد میكند. این عدم وابستگی به دولت جوهر اصرار هگل بود مبنی بر این كه استقلال مادی فرد از طریق تحصیل درآمد و كسب هزینهی زندگی اساسیترین شیوه برای بدست آوردن مفهومی از خود به عنوان فرد است.
علاوه بر آن روابط بازار صداقت را به عنوان یك فضیلت تهییج میكند. بازرگانانی كه در جستجوی استواركردن تجارت خود بر پایهای محكم از مشتریهای دائمی هستند علاقهای به استفاده از تقلب و كلاهبرداری ندارند و شركتهای بزرگی كه مایل به جلب نظر سرمایهگذاران و حفظ آنها میباشند به شفافیت مالی خود اهتمام میورزند.
اما آنچه مهمتر از هر چیز دیگر است این كه روابط بازار نقش مهمی در حفظ صلح بین المللی ایفا میكند، زیرا به طور پیوسته باعث برقراری شكلهایی از همكاری میگردد كه دامنهی نفوذشان همواره در حال گسترش است. همانگونه كه آدام اسمیت نیز تاكید دارد، هنگامی كه تجارت ما را به افراد بیگانه مرتبط میسازد، ما آنها را نه به عنوان وحشی یا بیتمدن، بلكه به عنوان تامین كنندهی بالقوه و مشتری ارزیابی میكنیم. به دیگر سخن سرمایهداری آگاهی معقولانهای از نیازها و منافع ایجاد میكند.
به صورتی مشابه، بازارها در حل و فصل كردن خصومتهای دینی، محلی و فرقهای نقش غیر قابل انكاری دارند، زیرا بازار انگیزهها و مشوقهایی برای همكاری با كسانی ایجاد میكند كه هویت و تعهدات اساسی شان از ما بسیار متفاوت است. با توجه به این واقعیت كه ما به تازگی از خونینترین قرن خود در تاریخ عبور كردهایم، بیتفاوتی نسبت به اهداف دیگران ـ تا آنجا كه اهداف و مقاصد آنها بر ضد منافع و مقاصد ما نشانهگیری نشده باشند ـ باید بالاترین الویتهای بشر باشد.
لیكن بیتفاوتی مبتنی بر منافع فردی به معنای فقدان علاقه و توجه متقابل نیست. در واقع هر بار كه یك فروشندهای این پرسش را مطرح میكند كه «چه كاری از من ساخته است؟» ، منافع فردی به علاقه و توجه متقابل پیوند خورده است. این اصطلاح اغلب به عنوان بیانی متظاهرانه و عوام فریبانه به تمسخر گرفته میشود ـ مگر در جوامعی كه در آنجا فروشندگان اهمیتی به مشتریهای خود نمیدهند. هرچند كه نگرانی یك فروشنده كه از انگیزههای تجاری حكایت میكند فاقد نیكوكاری حقیقی و نوعی دوستی است، لیكن در نگرشی تاریخی توانایی بازار در ایجاد توجه و رعایت نسبت به منافع فردی دیگران یقیناً بر گزینشهای ممكن دیگر برتری دارد.
شكی نیست كه آن نگرانی كه بر منافع فردی مبتنی باشد میتواند به «نادرستی» نیز منتهی شود، یعنی در این مفهوم كه فروشنده به طور پیوسته میخواهد خودش را بفروشد ـ یا بلكه در مفهومی از « تبدیل شدن » به شخصی كه میتواند به فروش برسد. این در واقع مضمونی دائمی از نقد اجتماعی معاصر است، از روسو در «مرك فروشنده» گرفته تا دیگران. بوجود آمدن بیوقفهی نیازهای جدید ـ چنانچه با احساسی از این كه چگونه تجربهی تازه باید خود را با زندگی ما تطبیق دهد محدود نشده باشد ـ احتمال دارد كه ما را به چرخهی بیروح مصرف گرایی فروبرد.
لیكن سرمایهداری شكلهای جدیدتر و پیچیدهتری از فردیت را نیز ایجاد میكند كه سابق بر این نظیر آنها وجود نداشته است. در جوامع پیشین، منزلت اجتماعی فرد به عنوان كشاورز خرده پا، افزارمند یا بازرگان اغلب جایگاه او را به تمامی معین میكرد. برای مثال عضویت داشتن در یك صنف شامل مجموعهی كاملی از نقشهای اجتماعی بود ـ نقشهای اقتصادی، حقوقی، سیاسی و حتی دینی. بر خلاف آن جامعهی مبتنی بر بازار جدید بر رابطههای آزادتر و زودگذرتر مبتنی است، كه برای تعقیب علائق و منافع خاص اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی بنیان نهاده شده است.
این قبیل رابطهها و پیوندها فقط به بخش كوچكی از منابع افراد نیاز دارد، گاهی حتی فقط به یك سهم پولی كه بیشتر جنبهی نمادین دارد. در نتیجه، انسان امروزی میتواند به طیف وسیع تری از گروهها متعلق باشد، اما گروههایی كه حوزهی اقتدار آنها بسیار كوچكتر است. جوامع امروزی این امكان را فراهم میسازند كه در آنها بدون جذب شدن كامل مشاركت جوئیم. من یك همسر هستم، یك پدر، یك بودایی، یك هوادار پروپاقرص موسیقی جاز، یك زیست شناس مولكولی، عضو باشگاه تیراندازی، و خوانندهی ادبیات داستانی معاصر. آنچه به لحاظ تاریخی در اینجا جدید است ـ یعنی آنچه در همین چند صد سال گذشته ظهور كرده ـ این احتمال و امكان است كه بتوان در آن واحد همهی اینها بود.
این نوع انتخاب برای موقعیتهای متفاوت تا اندازهی زیادی به وجود بازار وابسته است، اما خطری كه با آن مواجه هستیم این است كه وجود تنوع زیاد در امكان انتخاب میتواند به ایجاد یك « خود » ناپایدار بیانجامد، « خودی » بدون پیوندهای مستحكم با شخص یا هرچیزی، خودی كه برای او مسئلهی اصلی در هر قرارداد اجتماعی فرضی همان بند مخصوص خارج شدن از آن قرار داد است. اما آگاهی از چنین خطری نباید ما را به آنجا ببرد كه یك واقعیت سیاسی را نادیده بگیریم: بسیاری از امتیازهای اخلاقی و مفاهیم فردیت كه ما در یك جامعهی سرمایهداری به عنوان امری بدیهی میپذیریم تا حد بسیاری پیامد خود سرمایهداری هستند.
جری زد. مولر / برگردان: علیمحمد طباطبایی
جری زد. مولر استاد تاریخ در Catholoc University of America در واشنگتن است.
جری زد. مولر استاد تاریخ در Catholoc University of America در واشنگتن است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق انتخابات دانشگاه تهران حماس حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران بارش باران هواشناسی یسنا هلال احمر قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون صداوسیما عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام بازی سپاهان لیگ برتر ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی کولر گوگل تلفن همراه همراه اول تبلیغات اینستاگرام اپل
خواب فشار خون کبد چرب چاقی رابطه جنسی