یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شناخت احکام دین


شناخت احکام دین
ارزش انسان در این است كه تلاش كند برنامه زندگی خود را بر اساس قوانین و مقررات اسلامی پایه گذاری نماید این مقرارت عبارتند از:
۱) مبانی اعتقادی كه شامل اصول دین است . این نوع چون مربوط به اساس دین است باید از روی دلیل باشد، هر چند كه دلیل ساده باشد. در این صورت در مسائل اعتقادی و اصول دین ، جای تقلید نیست .
۲) احكام یا دستورات عملی كه مربوط به فروع دین است .این نوع چون مربوط است به فروع دین و كارهایی كه انسان باید انجام دهد مربوط می شود به احكام و دستورات دین كه از طریق تقلید و پیروی از مجتهد و كارشناس متخصص ‍ صورت می گیرد.
۳) اخلاق كه مربوط است به پرورش روح و سالم سازی روان و ایجاد صفات پسندیده در انسان .
مسائل اخلاقی گاهی بصورت اخلاق عملی و سیره و زندگی امامان و بزرگان مطرح می شود و گاهی به صورت اخلاق نظری است كه از طریق آشنایی به احادیث و روایات بدست می آید.
باید توجه داشت كه احكام اسلامی به دو دسته تقسیم می شود:
۱) تكلیفی :
احكامی است كه وظیفه انسان را نسبت به رفتار خود مشخص می كند مثل اینكه عملی واجب یا حرام یا مستحب یا مباح و یا مكروه است .
۲) وضعی :
حكمی است كه شرع غیر از آن پنج قسم در مورد عملی كه انسان انجام داده و یا وضعی كه پیش آمده ، آورده باشد.
الف) واجب
كاری است كه انجام آن لازم و ترك آن كیفر الهی دارد مثل نماز و روزه
ب) حرام
كاری است كه ترك آن لازم و انجام آن كیفر دارد مانند بد گویی و دروغ
ج) مستحب
كاری است كه انجام آن دارای ثواب است و ترك آن كیفری ندارد مثل نمازهای مستحبی .
د) مكروه
كاری است كه ترك آن خوب و ثواب دارد و انجام آن كیفری بدنبال ندارد مثل خواندن نماز مستحبی در حال خستگی .
و) مباح
كاری كه انجام آن مساوی است نه دارای كیفری است و نه ثواب و اجری دارد كه بسیاری از كارهای روزمره انسان مثل آب آشامیدن - غذا خوردن از این نوع است .
انسان برای بدست آوردن احكام دینی می تواند یكی از این سه راه را انتخاب كند:
▪ اجتهاد
▪ احتیاط
▪ تقلید
اینك به توضیح هر یك می پردازیم :
۱) اجتهاد:
اجتهاد در لغت به معنی سعی و تلاش و در اصطلاح فقهی عبارت از بدست آوردن احكام از قرآن - سنت - عقل و اجماع است . سنت عبارت از مجموعه گفتار معصومین و رفتار آنان و تقریر و امضای ایشان و اجماع همان اتفاق فقهاست بر حكمی از احكام دینی .
۲) احتیاط:
عبارت است از عمل كردن به احكام ، به نحوی كه انسان یقین كند به وظیفه اش عمل كرده است در اینصورت عمل به احتیاط برای كسانی است كه موارد احتیاط را بشناسند و این خود، كار دشواری است .
۳) تقلید:
تقلید عبارت است از عمل شخص مكلف به دستورات مجتهد جامع الشرایط، بنابراین بر هر شخص مكلفی كه مجتهد نیست و طریق احتیاط را نمی شناسد و یا می شناسد ولی نمی خواهد عمل كند، لازم است بخاطر صحیح بودن عبادتش ، به یكی از مجتهدین جامع الشرایط رجوع نموده و از او تقلید نماید.
می دانیم كه تقلید یك مساءله فطری است و چیزی نیست كه اسلام از خود برای ما آورده باشد بلكه هر كسی به حكم فطرت خداداد خویش ، در مسائلی كه نمی داند و یا نیاز جسمی و یا روانی او می طلبد به متخصص فن مراجعه می كند تا مشكل او حل شود در این صورت بیمار به پزشك ، شاگرد به معلم و جاهل به مسائل شرعی ، به متخصص این فن كه مجتهد جامع الشرایط است مراجعه می نماید.
تقلید بر دو نوع است :
۱) تقلید كوركورانه :
عبارت از كاری است كه انسان بدون آگاهی و توجه به این كه آیا این تقلید برایش سودمند است یا زیان آور، از دیگران الگو بگیرد و رفتار و گفتار دیگران را برای خود سرمشق قرار دهد.
۲) تقلید آگاهانه :
عبارت از این است كه انسان در مسائلی كه آگاهی ندارد و نمی فهمد، به متخصص فن مراجعه می كند و هر دستوری را كه او صادر كند انجام می دهد و یكی از این موارد تقلید، پیروی مردم از مجتهد جامع الشرایط است .
● تعدد مراجع تقلید چرا؟
بعضی ها می پرسند كه ما چون قرآن و مذهب و پیامبرمان یكی است باید مرجع تقلیدمان هم یكی باشد چرا باید در یك زمان چند مجتهد وجود داشته باشند و در زمانی كه همه آنها در یك سطح علمی هستند شخص مختار است از هر كدام كه می خواهد تقلید كند.
برای پاسخ باید توجه داشت كه مكتب تشیع بر خلاف سایر فرق اسلامی برای علم ارزش قایل است و می گوید هر كسی كه تحصیل دینی كند و به مرحله استنباط و استخراج احكام شرعی برسد خود مجتهد است و نباید از دیگری تقلید كند و دیگران می توانند از او تقلید كنند. حال اگر از میان ده نفر مجتهد جامع الشرایط متساوی ، یكی را انتخاب كنیم و نه نفر دیگر را عقب بزنیم علم را محكوم كرده ایم ، و این كار برای مكتبی كه خود را مترقی می داند درست نیست پس وجود تعدد مراجع و مقلدین ، خود شاهد زنده بر بها دادن به علم و دانش است در حالی كه در سایر فرق اسلامی مانند اهل سنت هر فرقه و گروهی باید از اندیشه های فقهی رئیس و مؤ سس آن پیروی كند.
● شرایط مرجع تقلید
شخصی كه انسان او را بعنوان مرجع تقلید برمی گزیند باید دارای شرائط زیر باشد:
۱) عادل باشد، یعنی واجبات را انجام دهد و از گناهان دوری جوید.
۲) زنده باشد، بنابر این از مجتهد مرده نمی شود تقلید كرد ولی اگر در زمان حیات مجتهدی از او تقلید كرده وقتی كه از دنیا رفت می تواند همچنان بر تقلید او باقی ماند.
۳) مرد باشد.
۴) بالغ باشد.
۵) شیعه دوازده امامی باشد.
۶) حلال زاده باشد.
۷) بعضی از فقهاء تقلید اعلم را بعنوان فتوا و بعضی را بصورت احتیاط واجب ، بیان می كنند.البته تشخیص اعلم حتی میان اهل و دانش بسیار مشكل است و ممكن است یك مجتهد در قسمتی از مسائل فقهی مثل نماز مثلا تبحر و تسلط بیشتری داشته باشد ولی مجتهد دیگر، در مبحث دیگری مثل طهارت و پاكیزگی تسلطش بیشتر باشد در این صورت اگر اعلمیت یك مجتهد از راه شناخت خود انسان یا توسط شهادت دو نفر عالم عادل یا از راه تاءیید گروهی از عالمان دین ، كه توان تشخیص اعلمیت را دارند، به دست بیاید باید همگی او را بعنوان مرجعیت عامه انتخاب كنند حتی اگر احتمال اعلمیت او را بدهند مقدم است .
پاسخ به چند سؤ ال :
▪ س ۱- از چه راهی می توان فتوای مجتهد را بدست آورد؟
ج - فتوای مجتهد را از راههای ذیل می توان بدست آورد:
۱) انسان از خود مجتهد، مساءله را بشنود.
۲) از دو نفر عادل بشنود.
۳) از كسی كه مورد اعتماد و اطمینان است بشنود.
۴) از رساله خود مجتهد فتوی را به دست بیاورد.
▪ س ۲- آیا از مجتهدی كه از دنیا رفته می توان تقلید كرد؟
ج - تقلید ابتدائی كه انسان می خواهد تازه تقلید كند خیر ولی اگر مدتی از مجتهدی تقلید كرده و به مسائل او عمل نموده و بعد از دنیا رفته می توان با فتوای مجتهد جدید بر تقلید میت باقی ماند البته در صورتی كه مجتهد جدید بقاء بر تقلید میت را جایز بداند و چنانچه به مسائل جدیدی برخورد كند كه در رساله مجتهد قبلی نبوده باید به فتوای مجتهد جدید منتخب خود، عمل نماید.
▪ س ۳- نظر مجتهد بر چند نوع است ؟
ج - مجتهد به چند صورت ممكن است نظر بدهد:
۱) حكم كند فردا اول شوال و روز عید فطر است . كه نوعا در اختیار مجتهد حاكم و ولی فقیه است .
۲) فتوا دهد كاری واجب یا حرام یا مستحب یا مكروه یا مباح است مثلا فتوا دهد در وقتی كه انسان نماز واجب بعهده دارد نمی تواند روزه مستحبی بگیرد.
۳) نظریه خود را به صورت احتیاط واجب بیان كند مثلا بگوید احتیاط واجب است كه تسبیحات اربعه را سه مرتبه بگوید كه در این صورت مقلد یا به همان احتیاط عمل می كند و یا به مجتهد دیگری مراجعه می نماید كه یك بار را كافی می داند.
۴) پس از فتوی یا پیش از آن احتیاط كند مثلا بگوید: احتیاط، آن است كه نماز را دوباره بخواند، كه این احتیاط مستحب است .
منبع : سایت غدیر


همچنین مشاهده کنید