دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


چاره رهایی از مشکلات روحی زندگی مجردی را رها کنید!


چاره رهایی از مشکلات روحی زندگی مجردی را رها کنید!
امروزه مشکلات روحی، روانی و فقدان آرامش، زندگی انسان ها را تلخ و ناگوار ساخته و به یک معضل جدی و لاینحل، تبدیل کرده است. بخش عمده ای از این مشکلات و نارسایی ها، ناشی از آسیب دیدن بنیاد خانواده و تک زیستی انسان ها در بخش وسیعی از دوران زندگی است. آسیب دیدن کانون گرم خانواده و جایگزینی زندگی تجردی و تک زیستی، متفکران و اندیشمندان امروزی را به شدت نگران ساخته و آنها را به تلاش، فعالیت و تکاپو برای پیدا کردن راه علاج، وادار کرده است. قرآن کریم، تشکیل خانواده و ازدواج را مایه سکون و آرامش زن و مرد معرفی و این آرامش بخشی را از آیات و نشانه های قدرت و عظمت خدای سبحان می داند؛ بدین معنا که زن و مردی که هیچ گونه تعلق روحی و عاطفی به یکدیگر ندارند؛ با پیمان ازدواج و تشکیل خانواده، با یکدیگر ندارند؛ با پیمان ازدواج و تشکیل خانواده؛ با یک دیگر پیوند خورده و در پرتو ایجاد تعلق روحی، آرام بخش یکدیگر می شوند. راه نجات و رهایی از مشکلات روحی و روانی در دنیای پرزرق و برق فعلی، دست برداشتن از زندگی تجردی و تک زیستی و روی آوردن به زندگی مشترک و کانون گرم خانواده و تلاش و فعالیت برای استحکام بنیاد آن است؛ بنیادی که پیامبر اکرم(ص) درباره اهمیت و جایگاه آن، می فرمایند؛ «هیچ بنایی در پیشگاه خدای سبحان، محبوب تر از ازدواج ]و تشکیل خانواده[ نیست.» رفتار خوب و شایسته مردان با همسرانشان در تحکیم پایه های کانون خانواده نقش موثری دارد که در آیات و روایات قرآن بسیار بر آن تأکید شده است : رفتار و گفتار شایسته خدای سبحان در جمله ای بسیار کوتاه ولی جامع و پرمحتوای: «و عاشروهن بالمعروف.» به مردها دستور می دهد تا معاشرت معروف را در زندگی مشترک و در برخورد با همسرانشان رعایت کنند.
منظور از معاشرت معروف، ادای حقوق زن، مثل: مهریه، نفقه و داشتن رفتار و گفتار مناسب و امثال آن است؛ لذا ارتباط، برخورد و رفتار شوهر با همسرش باید به گونه ای باشد که عرف و شرع و رفتار جوانمردانه با آن موافق باشد. پس اعمالی چون سخت گیری در نفقه، آزار و اذیت یا بد خلقی و مانند آن ها، مخالف با معاشرت به معروفی است که قرآن بدان سفارش نموده است. بنابر آنچه که مفسران گفته اند یکی از مصادیق روشن معاشرت معروف، خوش خلقی و رفتار نیک و شایسته مردان خواهد بود. «حسن خلق به معنای تحمل و سعه صدر است. و به عبارتی رها نکردن حق و ترک باطل است». حسن خلق در روابط خانوادگی و خصوصا بین زن و شوهر، جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا اولین خواسته زن، حسن معاشرت شوهر با اوست؛ یعنی زبان خوش و رفتار خوب. این حداقل خواسته ای است که زنان در تعامل زناشویی و همسرداری، سخت بدان نیازمند هستند و اسلام نیز بدان اهتمام داشته و حتی حسن معاشرت مرد با زن را نشانه ایمان و تقوای او قرار داده است. در طرف مقابل، اگر مردی با اهل خانه، رفتار بدی داشته باشد، دچار عذاب الهی خواهد شد. از امام صادق(ع) روایت شده است که: «خداوند به مردی که با همسرش، رفتار نیکو داشته باشد، لطف و مرحمت خواهد داشت؛ چرا که خداوند مرد را قیم بر زن قرار داده است.» و همچنین از رسول خدا(ص) نقل شده است: «بهترین شما کسانی هستند که بهترین برای زنان خود باشند و من بهترین برای زنان خود هستم.» برخورد شوهر با همسر در محیط خانواده بسیار اهمیت دارد تا آنجا که مبنای عذاب اول قبر، بد رفتاری با اهل خانه است.
«سعد بن معاذ» رئیس قبیله اوس در مدینه و از اصحاب و یاران نزدیک پیامبر(ص) بود و در جنگ های بدر، احد و خندق همراه آن حضرت شرکت داشت. سعد بسیار مورد احترام پیامبر(ص) بود و پیامبر(ص) او را در قضیه بنی قریظه حاکم قرار داد. سعد بن معاذ در سال پنجم هجرت پس از جنگ خندق در اثر جراحتی که در بازوی خود داشت دچار خونریزی شدید شد. هنگامی که پیامبر(ص) از زخم سعد با خبر شد به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد، سر و صورت رسول خدا(ص) را رنگین می کرد، سر او را به دامن نهاد و پارچه سفید روی او کشید که وقتی صورتش را می پوشانید پاهایش برهنه بود و اگر پایش را می پوشانید، صورتش برهنه می ماند، آنگاه برای او دعا کرد: «بار خدایا! سعد در راه تو جهاد کرده و پیامبرت را تصدیق کرد، روح او را به خوبی بپذیر». سعد در اثر زخم تیری که به دستش رسیده بود در ۳۷ سالگی درگذشت و در بقیع، پای دیوار خانه عقیل بن ابی طالب به خاک سپرده شد. وقت صبح که رسول خدا(ص) از خواب برخاست، جبرئیل نازل شد ا و عرضه داشت: «یا رسول الله، چه کسی از امت تو از دنیا رفته است که ملائکه آسمان روح او را به یکدیگر مژده می دهند؟» حضرت فرمود: «سعد معاذ مریض بود» سپس به مسجد تشریف بردند و پرسیدند: «سعد چه شد»؟ مردم گفتند: وفات کرد. حضرت نماز صبح را خواند و از مسجد به سوی منزل سعد رفت. وقتی که وارد شد دید خانواده سعد مشغول غسل دادن او هستند، سپس جنازه را در تابوت گذاشتند. حضرت طرف جلو تابوت را گرفت و در بیرون از منزل بر زمین گذاشت و جنازه سعد را تا اول بقیع تشییع کرد.
حضرت فرمود: «قسم به آن کسی که جانم در دست اوست! تابوت او را ملائکه حمل کردند و هفتاد هزار فرشته برای تشییع جنازه سعد فرود آمدند که تاکنون به زمین نیامده بودند.» برای سعد قبری در پای دیوارخانه عقیل بن ابی طالب حفر کردند. سپس رسول خدا(ص)شخصا داخل قبر شد و لحد قبر را چید و فرمود: «گل نرم بدهید.» آنگاه تمام شکاف های میان خشت ها را محکم و مسدود کرد و فرمود: «هرچند می دانم به زودی خراب می شود ولی خدا دوست دارد که بنده اش هر کاری انجام می دهد محکم کند.» در این هنگام قبر ساخته و با ریختن خاک با زمین هموار شد. مادر سعد بن معاذ که در کناری نشسته بود، گفت: «هنیئا لک الجنه؛ بهشت بر تو گوارا باد!» در میان بهت و تعجب همگان ناگهان پیامبر(ص) فرمود: «مادر سعد! خاموش باش. از خدا چه توقع داری؟ قبر، فشار سختی به سعد داد که اگر قرار بود کسی از این فشار خلاصی یابد سعد نیز می باید از آنان باشد.» مردم با تعجب بیشتری پرسیدند: یا رسول الله! درباره سعد رفتاری کردید که درباره هیچ کسی چنین نکردید؛ چرا که جنازه اش را با پای برهنه و بدون عبا تشییع کردید! حضرت فرمود: «چون فرشتگان چنین بودند، من هم از آنان پیروی کردم و دستم در دست جبرئیل بود، هرجا را او می گرفت، من نیز می گرفتم.» تعجب مردم از حد گذشته بود و پرسیدند: با این همه احترام و تجلیل فرشتگان الهی، چگونه قبر، سعد را فشار داد؟ حضرت فرمود: «به خاطر بدرفتاری و بداخلاقی سعد با خانواده اش بوده است.» از نوع برخورد پیامبر(ص) با سعد به خوبی روشن می شود که سعدبن معاذ، فردی درستکار و با ایمان بوده و نیز فرمان بردار و تابع قوانین الهی؛ مسلماً حق و حقوق زن را رعایت می کرده که اگر چنین نبود پیامبر اکرم(ص) نیز با او این گونه با احترام رفتار نمی کرد.
پس این همه احترام پیامبر(ص) نسبت به او به دلیل این است که او فردی بوده که حقوق افراد و خانواده و جامعه را کاملاً رعایت می کرده و در این مورد هیچ گونه ظلمی بر کسی روا نمی داشته است؛ اما حضرت مطلبی بالاتر از حق و حقوق زن و شوهری را مطرح می کند و آن رعایت اصول، و ارزش های اخلاقی است، که حسن خلق و رفتار نیکو از مصادیق آن بوده و لزوم رعایت آن در خانواده، مورد تأکید است. مشاوره یکی دیگر از اصول اخلاقی که تأثیر زیادی بر استحکام پایه های کانون خانواده داشته و باعث می شود زن ها احساس شخصیت کنند، مشاوره با آنان در امور منزل و تربیت فرزندان است. خدای سبحان درباره مشاوره زن و شوهر درباره نحوه شیردهی فرزندان می فرماید: «واگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را ]زودتر[ از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست. و اگر ]با عدم توانایی، یا عدم موافقت مادر[ خواستید دایه ای برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست؛ به شرط اینکه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید.» در آیه دیگر با تعبیر دیگری زن و شوهر را توصیه و سفارش به مشاوره می نماید: «]درباره فرزندان، کار را [ با مشاوره شایسته انجام دهید؛ و اگر به توافق نرسیدید، دیگری شیردادن آن بچه را برعهده می گیرد.» از فواید مشورت در امور خانوده این است که طرف مقابل خود را در فکر و تصمیمی که گرفته شده سهیم می داند و دیگر احساس نمی کند که این کار بر او تحمیل شده است. البته آن چه در این آیات توصیه شده است، مشورت با همسر در امور مربوط به خانه و خانواده و یا اموری که زن در آن صاحب نظر است، می باشد.
پس به وسیله مشورت با همسر، علاوه بر حل مشکلات، راه صحیح نیز انتخاب می شود و امور به احسن وجه اداره می گردد. عفو و گذشت از جمله فضایل اخلاقی که در آموزه های دینی مورد تأکید قرار گرفته، عفو و گذشت است، خدای سبحان، عفو و گذشت را از مصادیق احسان و نیکوکاری معرفی نموده می فرماید:«آنان که در رفاه و تنگدستی، انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم درمی گذرند و خدا نیکوکاران را دوست می دارد.» گر عفو و گذشت در حق دیگران، ارزش داشته و به آن، توصیه و سفارش شده است، نسبت به همسر و شریک زندگی که اساس اجتماع را تشکیل می دهد، قطعاً از ارزش بیشتر و بهتری برخوردار خواهد بود چراکه با عفو و گذشت، مهر و محبت و صمیمیت در کانون گرم خانواده بیشتر شده و کینه ها و کدورت ها از بین می رود. زن و شوهر به عنوان دو انسان جایز الخطاء بدون تردید در طول زندگی مشترک دچار خطا و اشتباه خارج شوند و حتی امکان دارد در رفتار و گفتار نسبت به هم، از جاده انصاف خارج شوند. در چنین مواقعی، رعایت اصل ارزشمند عفو و گذشت می تواند گره خیلی از مشکلات را باز کرده، از تشدید بحران و اختلاف خانوادگی جلوگیری نماید. بنابراین، عفو و چشم پوشی شوهر از خطا و اشتباه همسر، از اموری است که در آموزه های دینی نسبت به آن، توصیه و سفارش شده است. اصل ارزشمندی که اگر درست رعایت شود، می تواند از تشنج و تشدید بحران، جلوگیری نماید و اختلافات خانوادگی را کاهش دهد و صفا و صمیمیت را دوباره به کانون گرم خانواده بازگرداند. در سیره معصومین(ع) نیز می خوانیم که در برابر اشتباه و خطای همسر و آزار و اذیتی که از آنها دیدند، گذشت و اغماض نموده، آن را نادیده می گرفتند. اسحاق بن عمار گوید: «به امام صادق(ع) عرض کردم حق زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، نیکوکار محسوب شود؟ امام(ع) فرمود: وسایل خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایی از او سر زد از او بگذرد.
سپس فرمود: سپس فرمود: پدرم (امام باقر (ع)) همسری داشت که به او اذیت و آزار می رساند ولی پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار می داد.» مدارا هر انسانی خو و خصلت و اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد. اصرار و پافشاری برای تغییر در اخلاق و رفتار دیگران در برخی موارد ممکن است نتیجه ندهد و یا تأثیر منفی بر جای گذارد.
زندگی مشترک زن و شوهر پس از گذشت ماه ها و سال های اولیه ممکن است به خاطر وجود برخی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری به سردی گراید و یا به دل خوری و کدورت منتهی شود به گونه ای که طرفین به فکر طلاق افتاده و راه نجات و زندگی بهتر را در جدایی بدانند. خدای سبحان باتوجه به اهمیت حفظ کانون گرم خانواده، خطاب به مردها می فرماید: و اگر از آن ها ]به جهتی[ کراهت داشتید، ]فوراً تصمیم به جدایی نگیرید،[ چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار می دهد.» در این آیه به مردان توصیه شده است که نسبت به همسران خود مدارا نمایند هرچند که مورد پسند و رضای آن ها نباشند. و در مقابل برای کسانی که چنین رفتار نمایند، مژده «خیر کثیر» می دهد، زیرا انسان به جهت محدودیت علم و دانش، از بسیاری از مطالب بی اطلاع است. امام علی(ع) درباره مدارا با زن ها، این گونه توصیه و سفارش می نماید: «در هرحال با همسرت مدارا کن و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگی ات با صفا شود.» عیب پوشی خدای سبحان زن و شوهر را به عنوان لباس برای همدیگر معرفی نموده می فرماید: «آنان برای شما لباسی هستند و شما نیز برای آنان لباسی هستید.» در این تشبیه نکات جالب و ظریفی نهفته است که از جمله آن، پوشاندن عیوب یکدیگر است؛ چراکه لباس علاوه بر فواید دیگری که دارد، عیوب انسان را می پوشاند. همه انسان ها به جز انبیا و معصومین، ممکن است دارای عیب های جسمی، روحی و اخلاقی باشند؛ عیوبی که خیلی از انسان ها به جز افراد نزدیک، از آن، اطلاعی نداشته باشند.
زن و شوهر هنگامی که زندگی مشترک را شروع می کنند در اندک زمانی خلقیات همدیگر را می شناسند و از عیوب همدیگر اطلاع پیدا می کنند. ولی باتوجه به این که زن و شوهر نسبت به هم حکم لباس را دارند؛ وظیفه دارند عیوب همدیگر را بپوشانند. اصولاً عیب پوشی علاوه بر این که یک وظیفه و تکلیف الهی است اگر از سوی زن و شوهر رعایت شود؛ در ضمن انجام وظیفه و تکلیف الهی، باعث استحکام پایه های کانون گرم خانواده خواهد شد. بنابراین یکی دیگر از رفتارها و اخلاق شایسته از سوی مردان نسبت به همسرانشان، عیب پوشی است که اگر رعایت شود، می تواند کینه و کدورت را برطرف نموده، مهر و محبت را به ارمغان آورد و باعث دلگرمی بیشتر زن نسبت به زندگی زناشویی شود.
همانگونه که اشاره شد رعایت اخلاق و آداب نیک و شایسته از سوی مردها نسبت به همسرانشان به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی در آموزه های دینی مطرح شده است؛ که اگر رعایت شود در ضمن این که به وظیفه و تکلیف الهی، عمل شده است، باعث استحکام پایه های کانون خانواده خواهد شد، صفا، صمیمیت و مهر و محبت و تفاهم، روز به روز بین زن و شوهر، افزایش خواهد یافت و کینه و کدورت و اختلافات خانوادگی به حداقل خواهد رسید و آمار طلاق و جدایی که تبعات زیان باری دارد؛ به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و با حاکمیت صفا و صمیمیت و آرامش در کانون گرم خانه ها، جامعه نیز به تبع افراد و خانواده ها به آرامش بیشتری خواهد رسید.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید