سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

انواع واجب و اقسام حرام


انواع واجب و اقسام حرام
● تقسیمات واجب
۱) واجب نفسی و واجب غیری
واجب نفسی آن است که خود عمل واجب است، نه برای رسیدن به عمل دیگر، مانند نماز و روزه .
واجب غیری عملی است که برای رسیدن به واجب دیگر واجب شده مانند وضو، غسل جنابت، پاک کردن لباس از نجاست برای نماز و غیره. این قسم را واجب مقدمی نیز گویند.
۲) واجب تعبدی و توصلی
واجب تعبدی عملی است که باید آن را به قصد قربت و نیت عبادت به جا آورد و الا باطل خواهد بود، مانند حج و نماز.
واجب توصلی آن است که انجام اصل عمل کافی است گرچه به نیت قرب نباشد، مانند شستن چیز نجس و پاک کردن بدن برای نماز.
۳) واجب عینی و کفایی
واجب عینی آن است که از هر یک از مکلفین بالخصوص خواسته شده، و تک تک مکلفین باید شخصاً آن را انجام دهند مانند نماز و روزه و وضو.
واجب کفایی آن است که یک عمل معین، از یک گروه خواسته شده مانند دفن یک میت، از کسانی که مطلع شده‌اند، یعنی تحقق عمل مهم است و همه وظیفه دارند که برای انجام آن عمل به ‌پا خیزند لذا اگر یکی از آن افراد برخاست و عمل را به جا آورد، چون کار انجام شده است، دیگر نیازی به دیگران نیست و از گردن همه ساقط می‌شود.
۴) واجب تعیینی و تخییری
واجب تعیینی آن است که یک عمل معین و به یک شکل خاص از مکلف، خواسته شده، مانند نماز صبح
و واجب تخییری آن است که یکی از چند عمل، به نحو تخییر خواسته شده است، مانند نماز جمعه و ظهر، و یا کفاره افطار روزه در ماه رمضان، چنانکه می‌دانید کسی که روزه‌اش را در ماه رمضان به عمد باطل کند باید بعد ماه رمضان علاوه بر قضای آن روز، کفاره نیز بپردازد، چنین فردی می‌تواند یکی از سه کفاره مشخص شده، یعنی ۶۰ روز روزه یا غذا دادن به ۶۰ فقیر و یا آزاد کردن برده (که امروزه بعلت نبودن برده منتفی است) را انتخاب و انجام دهد.
۵) واجب مطلق و مشروط
واجب مطلق آن است که وجوب عمل، قید و شرطی ندارد، مانند واجب بودن جواب سلام.
واجب مشروط عملی است که وجوب آن، قید و شرط دارد، مانند حج که وجوبش مشروط به استطاعت است. یعنی حج وقتی واجب می‌شود که فرد شرایطش، مانند قدر مالی و ... را داشته باشد که به مجموعه‌ی این شرایط، استطاعت می‌گویند.
همه گناهان ناقض عدالت است و شخص عادل اگر مرتکب گناه شود، عدالتش موقتاً زایل می‌شود، چه کبیره باشد،چه صغیره، تا آنگاه که به واسطه توبه جبران نماید.
۶) واجب مُنجَّز و مُعلَّق
واجب منجز عملی است که باید در حال حاضر آن را انجام داد، مانند ادای دینی که وقتش ‍ رسیده باشد و یا نماز صبح بعد از اذان صبح.
واجب معلق آن است که عملی را برای آینده و پس از مدتی بخواهند، مانند ادای دین، بعد از دو ماه مثلا و یا رفتن به مکه در ایام حج چرا که فرد به محض مستطیع شدن (مثلا پولدار شدنش با آن شرایط خاص که در مباحث مربوط به حج آمده است) حج بر او واجب می‌شود ولی باید صبر کند تا وقت حج در ماه دوازدهم سال قمری یعنی ذی‌الحجه فرا رسد، آنگاه برای انجام واجب به مکه رود.
۷) واجب شرعی و عقلی
واجب شرعی عملی است که در قرآن و سنت پیامبر و امامان معصوم، واجب شمرده شده است.
واجب عقلی عملی است که عقل انسان آن را لازم داند، مثلا اگر در شرع اسلام بجا آوردن حج و عمره واجب شود، عقل مکلف، لازم می‌بیند که وسایل سفر را تهیه نماید، در این صورت خود حج و عمره واجب شرعی و تهیه مقدمات آنها واجب عقلی است و نیز مانند خداشناسی، نیکی در مقابل نیکی، شکر در مقابل نعمت، پرهیز از ظلم و دروغ و موارد غیره از حکم عقل. ناگفته نماند که ممکن است شرع نیز بر طبق برخی از این دستورات عقلی، حکم کند.
۸) واجب مولوی و ارشادی
امری که از طرف یک مقام واجب الطاعت مانند پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیه السلام یا منصوب از طرف آنها صادر می شود، اگر مستقلا از طرف خود او باشد، یعنی کاری را بر حسب مصلحت واجب کند، آن امر، امر مولوی و امر ولایی، و آن واجب، واجب مولوی است.
و اگر به عنوان هدایت و ارشاد به یک واجب دیگری باشد، آن امر و آن واجب ارشادی است، مثلا اگر ولی امر امت دستور نظم ارتش و فرمان حمله یا آتش بس دهد. این کارها واجب مولوی است و اگر امر به نماز و روزه کند، امر او و ایجاب او را ارشادی نامند.
۹) واجب مُوسَّع و مُضیَّق
واجب موسع عملی است که وقت بجا آوردن آن وسیع باشد و مکلف بتواند عمل را در یک بازه‌ی زمانی، هر وقت که دلش خواست یا توانست، انجام دهد، مانند نماز ظهر که وقتش از اول اذان ظهر تا مغرب است.
واجب مضیق عملی است که وقت آن، مشخص و دقیقا به اندازه‌ی وقتی ‌باشد که انجام آن عمل نیاز دارد باشد، مانند روزه هر روز ماه رمضان که وقتش از صبح تا مغرب است، نه ممکن است آن را جلو انداخت و نه عقب، و مانند نماز جمعه که باید اول ظهر جمعه در مدت گنجایش نماز متعارف انجام گیرد.
۱۰) واجب فوری و غیر فوری
واجب فوری عملی است که باید فوری و بدون تأخیر انجام داد، مانند جواب سلام، یا نماز آیات بعد از زلزله، یا بدهی‌هایی که وقتشان رسیده و طلبکاران هم آن را مطالبه کرده‌اند.
واجب غیر فوری در مقابل آنچه گفته شد اموری است که نیازمند عجله در بجا آوردن آنها در اولین فرصت ممکن نیست و می‌توان در فرصتی دیگر به‌ آن پرداخت، مانند نمازهای روزانه‌ای که قضا شده و یا بدهی که صاحبش می‌گوید: هر وقت که دلت خواست پس بده.
علمای دین پژوه، طبق آنچه از احادیث استفاده کرده اند، برای تشخیص گناهان کبیره، سه عنوان زیر را میزان قرار داده اند:
▪ اول- در متن روایات، اسم کبیره بر آنها اطلاق شود.
▪ دوم- در کتاب و سنت به مرتکب آنها وعده عذاب و آتش داده شود.
▪ سوم- در نظر مسلمین و متدینین بزرگ محسوب شود.
۱۱) واجب اصلی و تبعی
هر عملی که اسلام به آن امر کرده و آن را واجب کند، قهراً و به تبع آن امر، از ترک آن عمل نیز نهی دارد، در چنین جایی آن عمل "واجب اصلی" و ترک آن "حرام تبعی" است.
چنانچه اگر عملی را ابتدا حرام نماید، طبعاً به ترک آن نیز امر دارد، بنابر این خود فعل، "حرام اصلی" و ترک آن، "واجب تبعی" است.
پس هر واجب اصلی ملازم با یک حرام تبعی، و هر حرام اصلی ملازم با یک واجب تبعی است، مثل آنکه گفته شده شراب حرام است و ترک آن واجب است، و زکات واجب است و ترک آن حرام است.
● تقسیمات حرام:
محرمات الهی نیز به دقت عقلی، مانند واجبات، قابل انقسام به اغلب تقسیمات یازده‌گانه واجب می‌باشند، اما اقسامشان نادر بوده و در کلمات دانشمندان هم اندک است و لذا از آنها صرف نظر می‌شود. لکن ذکر این مطلب لازم است که محرمات را [بر طبق کتاب خدا و سنت معصومان]، به دو قسم تقسیم کرده اند: کبیره و صغیره، یعنی گناهان بزرگ و کوچک.
این تقسیم به یک نظر تقسیم عقلی است، زیرا بی‌تردید، همه گناهان در یک حد نیستند، بلکه از جهت دارا بودن قبح عقلی و مفاسد فردی و اجتماعی، و در نتیجه مبغوض بودن در نظر خداوند، اختلاف فاحش دارند و حداقل به کبیره و صغیره تقسیم می‌شوند. این مطلب از کتاب و سنت نیز به طور ظاهر و صریح استفاده می شود.
بدین جهت ، علمای دین پژوه، طبق آنچه از احادیث استفاده کرده اند، برای تشخیص گناهان کبیره، سه عنوان زیر را میزان قرار داده اند:
▪ اول- در متن روایات، اسم کبیره بر آنها اطلاق شود.
▪ دوم- در کتاب و سنت به مرتکب آنها وعده عذاب و آتش داده شود.
▪ سوم- در نظر مسلمین و متدینین بزرگ محسوب شود.
پس هر گناهی که داخل در یکی از عناوین یاد شده باشد، کبیره است و طبعا هر گناهی که خارج از این سه عنوان باشد، صغیره است، و این تقسیم ثمره عملی ندارد بلکه به یک معنا، همه گناهان، به نوعی گناه کبیره هستند، زیرا که گناه، به ذات خود، عصیان و طغیان به خداوند و تعدی به حدود الهی و شکستن حریم اوامر و نواهی اوست، و این، امرِ بسیار بزرگی است. گرچه به لحاظ اختلاف مراتب ذاتی، اسم و عناوین مختلف داشته باشند.
لذا همه گناهان ناقض عدالت است و شخص عادل اگر مرتکب گناه شود، عدالتش موقتا زایل می‌شود، چه کبیره باشد،چه صغیره، تا آنگاه که به واسطه توبه جبران نماید.
با توضیح و تصرف، از کتاب واجبات و محرمات، آیت الله مشکینی
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید