دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
استتار - MIMIC
سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : دایمنشنز فیلمز
کارگردان : گیلرمو دل تورو
فیلمنامهنویس : استیون سودبرگ، ماتیو رابینز و جان سیلز، بر مبنای داستانی نوشتهٔ دانلد وولهایم
فیلمبردار : دان لاستسن
آهنگساز(موسیقی متن) : مارکو بلترامی
هنرپیشگان : میرا سوروینو، جرمی نوردم، جاش برولین، جانکارلو جانینی، چارلز ا. داتن، الکساندر گودوین و فرد مورای ایبراهم.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه
نیویورک. ̎دکتر سوزان تایلر̎ (سوروینو) و شوهرش، ̎دکتر پیتر مان̎ (نوردم)، برای از بین بردن یک بیماری شایع در بین بچهها، نژاد جدیدی از سوسک را پرورش میدهند که با تولید سمی کشنده، سوسک ناقل را میکشد. سال بعد، ̎سوزان̎ در مییابد که نژاد تازهٔ سوسک به طرز نگرانکنندهای در حال گسترش است. کودک تنهائی به نام ̎چای̎ (گودوین) در یک کلیسای متروک این سوسکها را میبیند و توسط آنها تا راهروهای زیرزمینی شهر هدایت میشود. پدربزرگش (جانینی) به جستوجوی او میپردازد. ̎سوزان̎ همراه شوهرش، دستیارش، ̎جاش̎ (برولین) و یک پلیس محلی (داتن) به راهروها میروند. حشرهای با میمیکی شبیه انسان ̎سوزان̎ را دنبال میکنند و ناپدید میشود. ̎جاش̎ در مواجهه با تودهای از تخمهای حشرات کشته میشود. آنان پدربزرگ ̎چای̎ را پیدا میکنند و موقع فرار با دستهای از حشرات برخورد میکنند. پلیس خود را قربانی میکند تا بقیه فرار کنند. آنان ̎چای̎ را نیز پیدا میکنند اما پدربزرگش کشته میشود. ̎سوزان̎ و ̎چای̎ فرار کرده و ̎پیتر̎ محل تجمع حشرات را با گاز منفجر میکند. یکی از حشرات به سراغ ̎سوزان̎ میرود اما با قطار تصادف میکند. در پایان ̎چای̎ در کنار ̎سوزان̎ و ̎پیتر̎ باقی میماند.
● فیلمنامه را آدمهای غریبی مثل سیلز و رابینز کار کردهاند، اما تأثیر زیادی از آنان در فیلم به چشم نمیخورد. بر عکس فیلم به مخلوطی استعاری از خونآشامهای فیلمهای قبلی کارگردان تبدیل شده است. او در اینجا موضوع حشرات را بسط داده و حتی به آنها بُعدی متافیزیکی میبخشد. در فیلم قبلی اوکرونها (۱۹۹۳) گفته میشد که ̎حشرات مخلوقات مورد علاقهٔ خداوند هستند.̎ حالا در این فیلم او قصهٔ افسانه ـ علمی وولهایم را که متمرکز بر ترس از قطعه قطعه شدن بدن انسان است، به ترس از موجوداتی تبدیل کرده که مخفیانه در کنار ما زندگی میکنند و از این راه جذابیتی نو آفریده است. از نیمهٔ دوم به بعد دل تورو آرام آرام به ̎فرم̎ گرائیده است. او مثل بقیه توانسته فیلمی پُر فروش بسازد اما جذابیت اصلی کارش در پرداختن به جزئیاتی فرحبخش است. او با ایجاد تقارن میان پیشفرضها و حوادث غیر قابل پیشبینی، تأثیراتی خاص ایجاد میکند. مثل جائیکه از یک بدن در حال سقوط به جای خون، ترشحی سفید رنگ بیرون میریزد یا در یک نما یک هیکل ساکن به طرز وحشتناکی به یک جانور شکارگر تبدیل میشود. تصویر پایانی فیلم، نجات یافتگان را به شکل یک صلیب در خیابان نشان میدهد. دل تورو تماشاگر را وا میگذارد که هر طور میخواهد برداشت کند.
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : دایمنشنز فیلمز
کارگردان : گیلرمو دل تورو
فیلمنامهنویس : استیون سودبرگ، ماتیو رابینز و جان سیلز، بر مبنای داستانی نوشتهٔ دانلد وولهایم
فیلمبردار : دان لاستسن
آهنگساز(موسیقی متن) : مارکو بلترامی
هنرپیشگان : میرا سوروینو، جرمی نوردم، جاش برولین، جانکارلو جانینی، چارلز ا. داتن، الکساندر گودوین و فرد مورای ایبراهم.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه
نیویورک. ̎دکتر سوزان تایلر̎ (سوروینو) و شوهرش، ̎دکتر پیتر مان̎ (نوردم)، برای از بین بردن یک بیماری شایع در بین بچهها، نژاد جدیدی از سوسک را پرورش میدهند که با تولید سمی کشنده، سوسک ناقل را میکشد. سال بعد، ̎سوزان̎ در مییابد که نژاد تازهٔ سوسک به طرز نگرانکنندهای در حال گسترش است. کودک تنهائی به نام ̎چای̎ (گودوین) در یک کلیسای متروک این سوسکها را میبیند و توسط آنها تا راهروهای زیرزمینی شهر هدایت میشود. پدربزرگش (جانینی) به جستوجوی او میپردازد. ̎سوزان̎ همراه شوهرش، دستیارش، ̎جاش̎ (برولین) و یک پلیس محلی (داتن) به راهروها میروند. حشرهای با میمیکی شبیه انسان ̎سوزان̎ را دنبال میکنند و ناپدید میشود. ̎جاش̎ در مواجهه با تودهای از تخمهای حشرات کشته میشود. آنان پدربزرگ ̎چای̎ را پیدا میکنند و موقع فرار با دستهای از حشرات برخورد میکنند. پلیس خود را قربانی میکند تا بقیه فرار کنند. آنان ̎چای̎ را نیز پیدا میکنند اما پدربزرگش کشته میشود. ̎سوزان̎ و ̎چای̎ فرار کرده و ̎پیتر̎ محل تجمع حشرات را با گاز منفجر میکند. یکی از حشرات به سراغ ̎سوزان̎ میرود اما با قطار تصادف میکند. در پایان ̎چای̎ در کنار ̎سوزان̎ و ̎پیتر̎ باقی میماند.
● فیلمنامه را آدمهای غریبی مثل سیلز و رابینز کار کردهاند، اما تأثیر زیادی از آنان در فیلم به چشم نمیخورد. بر عکس فیلم به مخلوطی استعاری از خونآشامهای فیلمهای قبلی کارگردان تبدیل شده است. او در اینجا موضوع حشرات را بسط داده و حتی به آنها بُعدی متافیزیکی میبخشد. در فیلم قبلی اوکرونها (۱۹۹۳) گفته میشد که ̎حشرات مخلوقات مورد علاقهٔ خداوند هستند.̎ حالا در این فیلم او قصهٔ افسانه ـ علمی وولهایم را که متمرکز بر ترس از قطعه قطعه شدن بدن انسان است، به ترس از موجوداتی تبدیل کرده که مخفیانه در کنار ما زندگی میکنند و از این راه جذابیتی نو آفریده است. از نیمهٔ دوم به بعد دل تورو آرام آرام به ̎فرم̎ گرائیده است. او مثل بقیه توانسته فیلمی پُر فروش بسازد اما جذابیت اصلی کارش در پرداختن به جزئیاتی فرحبخش است. او با ایجاد تقارن میان پیشفرضها و حوادث غیر قابل پیشبینی، تأثیراتی خاص ایجاد میکند. مثل جائیکه از یک بدن در حال سقوط به جای خون، ترشحی سفید رنگ بیرون میریزد یا در یک نما یک هیکل ساکن به طرز وحشتناکی به یک جانور شکارگر تبدیل میشود. تصویر پایانی فیلم، نجات یافتگان را به شکل یک صلیب در خیابان نشان میدهد. دل تورو تماشاگر را وا میگذارد که هر طور میخواهد برداشت کند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب صادق زیباکلام مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم انتخابات مجلس دوازدهم دولت انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور
هواشناسی فضای مجازی حج تمتع قتل سیل تهران شهرداری تهران زلزله سلامت سازمان هواشناسی وزارت بهداشت پلیس
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا خودرو سایپا مسکن گاز بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو بورس بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سالار عقیلی کتاب سینمای ایران زنان تلویزیون رضا عطاران دفاع مقدس سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تئاتر
موبایل آیفون فناوری کره زمین
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه روسیه حماس آمریکا افغانستان سازمان ملل اوکراین رفح
فوتبال استقلال مهدی طارمی پرسپولیس رئال مادرید لیگ برتر هوادار باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی سپاهان
هوش مصنوعی شفق قطبی نوآوری ناسا طوفان خورشیدی اپل ایلان ماسک تبلیغات گوگل
سازمان غذا و دارو تجهیزات پزشکی رژیم غذایی دیابت درمان ناباروری بارداری زایمان توت فرنگی افسردگی