سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


ساز مهجور نبوغ خاموش


ساز مهجور نبوغ خاموش
مجتبی میرزاده در یكی از معدود گفت وگو هایی كه داشت در زمینه موسیقی پاپ گفته بود : «به نظر من موسیقی پاپ در ایران و در سال های اخیر، هیچگونه رشدی نداشته، به این دلیل كه متأسفانه خوانندگان امروزی می خواهند تقلید خوانندگان قبل از انقلاب و یا خارج نشینان را بكنند كه این تشابه صدایی را به طور كاملاً آشكاری شاهد هستیم و حتی برخی از آنها دقیقاً می خواهند چهارچوب و اصول صدای آنها را تقلید كنند و هیچگونه ابتكاری از خود ندارند و به نظر من پیشرفتی دراین زمینه صورت نگرفته است، اما موسیقی پاپ نسبت به گذشته طرفداران زیادی پیدا كرده است، مثلا در یك كنسرت پاپ سالن مملو از جمعیت است كه قابل قیاس با جمعیت حاضر در سالن های موسیقی سنتی نیست و دلیل آن هم این است كه موسیقی پاپ خاص جوانان است و قشر اكثریت هم جوانان هستند كه موسیقی پرتحركی را می خواهند كه در آنها ایجاد هیجان كند و این خاصیت در موسیقی پاپ نهفته است و نه تنها در ایران بلكه در تمام دنیا موسیقی پاپ وجود دارد و چیزی نیست كه بگوئیم به موسیقی سنتی لطمه زده، چون این هم یك سبك موسیقی در قالب امروزی و جوان پسند است و قطعاً اینچنین موسیقی مورد توجه و علاقه افراد ۴۰ یا ۵۰ ساله نیست و حتی علاقه ای هم به شنیدن آن ندارند.» ( روزنامه كیهان ۴ بهمن ۱۳۸۳). نوشته زیر نگاهی دارد به زندگی و آثار این آهنگساز و نوازنده صاحب نام كه از نظر شما گرامیان می گذرد.از زمانی كه استاد ابوالحسن صبا، با شیوه و مكتب خاصی كه در نوازندگی ویولن از خود به جای گذاشت، جایگاه این ساز غربی را در موسیقی ملی ایران تثبیت كرد، تاكنون، نسلی از خلاق ترین و مستعدترین موسیقیدانان ایران با تأثیر پذیری بیش و كم از شیوه آن هنرمند، نواختن این ساز را پیشه خود ساخته و آثار جاودانه ای از خود به جای نهادند كه هرگونه تلاش در جهت نفی ارزش و اعتبار آن آثار در موسیقی ایران، اثبات نادانی خویش است.بزرگمردانی همچون علی تجویدی، مهدی خالدی، حبیب الله بدیعی، همایون خرم، پرویز یاحقی و اسدالله ملك و در سطوح دیگر هم هنرمندانی نظیر مجید وفادار، عباس شاپوری، جواد و بزرگ لشگری، محمود تاجبخش، شاپور نیاكان و دیگران حضور داشته اند كه نام آنها همواره زینت بخش صفحات تاریخ موسیقی معاصر ایران خواهد بود.
باری، در طول این سالها ، هنرمندان دیگری كه غالباً دست پرورده مستقیم و یا تأثیر پذیرفته غیرمستقیم از استادان نسل پیش بودند، با شور و اشتیاق مشعل كم فروغ نوازندگی این ساز بی جهت طرد شده را همچنان روشن نگاه داشتند؛ گو این كه چند تن از این افراد در سالهای قبل از انقلاب هم به سازندگی و نوازندگی مشغول بودند و در كار خود به تبحر و شهرتی هم دست یافته بودند.از جمله مشهورترین این هنرمندان می توان به نامهایی چون: سیاوش زندگانی، لقمان ادهمی، شاملو كاربند، محمدرضا اتابكی، جهانشاه برومند و مجتبی میرزاده اشاره كرد كه هریك برای زنده نگاه داشتن ویولن، راهی جداگانه را پیمودند.در این سالها؛ كاربند و اتابكی غالب توان خود را صرف آموزش و تدریس و تربیت هنرجو نمودند و جهانشاه برومند اجراهایی جدید از آهنگهای ویولن نوازان نسل اول را در قالب چند نوار كاست به بازار عرضه كرد.در این میان مجتبی میرزاده هنرمند كم نظیری بوده كه بیش از ۳۵ سال از عمر كوتاه خود را به كار در زمینه های مختلف و گاه متناقض موسیقی اختصاص داد. با آن كه میرزاده هیچ گاه به شهرتی كه شایسته آن بود دست نیافت- و اساساً در پی دستیابی به چنین شهرتی هم نبود- دامنه فعالیتش به قدری گسترده است كه در هر گوشه ای از موسیقی ۳۵ سال اخیر می توان نشانی از او به دست آورد. از تكنوازی ویولن و كمانچه و سه تار گرفته تا همكاری با اركسترهای مختلف و ساخت موسیقی متن فیلم و آهنگسازی و تنظیم در موسیقی كردی و فعالیت گسترده در زمینه پاپ و ... اینها همه تنها بخشی از قابلیتهای نهفته میرزاده را در خود دارند و سخن گفتن در مورد هریك از وادی هایی كه وی در آنها گام نهاده، فرصت جداگانه ای می طلبد و از حوصله خارج است.مجتبی میرزاده در سال ۱۳۲۴ در شهر كرمانشاه و در محیطی قدم به عرصه وجود نهاد كه برای رشد و پرورش استعدادهای درونی او كمترین حد از شرایط مطلوب را هم در اختیار او قرار نمی داد. با این حال او از همان اوان كودكی به مدد همین استعدادهای درونی و تلاش خستگی ناپذیر خود به فراگیری موسیقی پرداخت و در این راه از هیچ كوششی فروگذار نكرد. او را بایستی به عنوان نمونه تمام و كمال یك هنرمند خودساخته و استادندیده دانست، چرا كه در تمام طول دوره یادگیری خویش نزد هیچ استادی به شاگردی ننشست و دانش و مهارت گسترده ای را كه بعدها در شاخه های مختلف موسیقی به دست آورد (كه از ساده ترین درسهای نوازندگی و نت خوانی تا پیچیده ترین تكنیك های آهنگسازی و اركستراسیون را در برمی گرفت) تنها مدیون ذوق سرشار و تلاش عاشقانه خویش بود.هنگامی كه در سال ۱۳۵۰ برای نخستین بار از سوی «نصرت الله كریمی» برای ساخت موسیقی متن فیلم «درشكه چی» انتخاب شد، هیچ گونه سررشته ای از اصول اركستراسیون و هماهنگی نداشت؛ با این حال دعوت او را پذیرفت و به یاری جدیت و پشتكار مثال زدنی كه در خود سراغ داشت، دست به كار شد. او خود در این باره می گوید: «پیش از موسیقی فیلم درشكه چی هرگز قطعه مستقلی برای اركستر ننوشته بودم. حتی اسم سیم های كنترباس را نمی دانستم. مهمتر از همه این كه، از شخصیت سازها بی اطلاع بودم و نمی دانستم كه، چه سازی در چه مقامی به كار گرفته می شود، لذا مدت یك ماه مهلت گرفتم و همه این اصول و قوانین را از طریق پرس وجو از اشخاص وارد آموختم. در آن یك ماه به قدری در تكمیل اطلاعات كوشش كردم كه دیگر تقریباً می توانستم قطعه های مستقلی برای اركستر بنویسم. مشكل اصلی اما، این بود كه برای فیلم چه كار می توانستم بكنم؟ در این مورد نه جایی چیزی خوانده و نه از كسی چیزی شنیده بودم. كلیه قوانین را خودم خلق كردم. مثلاً ، بر اساس این كه می دانستم هر سازی یك رنگ مخصوص به خود دارد، قطعه را اركستراسیون می كردم، بدین ترتیب برای خود بانی بودم. یك شروع كننده «بدون هیچ آموزش و یا نقطه حركتی.» (۱) در هر حال میرزاده موسیقی متن این فیلم را بر اساس ترانه ای مشهور ،كه با واریاسیون های مختلفی برای اركستر تنظیم شده بود، تهیه كرد و از آن به بعد رسماً قدم در جرگه سازندگان موسیقی فیلم گذاشت و بعدها كه برای بیش از ۴۵ فیلم آهنگ نوشت، موقعیت خود را بیش از پیش به عنوان یك آهنگساز تمام عیار تثبیت كرد.زنده یاد مجتبی میرزاده موسیقیدانی بود كه برخلاف بسیاری از همكاران و هم نسلانش كه با نگاهی تعصب گرا تنها گونه خاصی از موسیقی را درخور اعتنا می دانند، دایره فعالیتهای خود را هرگز با جانبداری از یك نوع موسیقی محدود نمی كرد. وی در سالهای دهه پنجاه دربسیاری از موارد به عنوان نوازنده و تنظیم كننده در كنارموسیقی گران پاپ قرار گرفت. در نوازندگی هم اگرچه به دلیل فروتنی و گوشه گیری ذاتی كه داشت، هرگز ادعایی نكرد، اما به راستی صاحب سبكی شخصی و منحصر به فرد بود كه آمیخته ای از شیرینی و ملاحت را با تكنیكی قوی و استخواندار به گوش می رساند. نرمی آرشه و قدرت فوق العاده ای كه در نواختن «تكیه ها» و «تریل هایی» با حداكثر سرعت از خود به نمایش می گذاشت، تنها از سوی افرادی كه از نزدیك با نوازندگی ویولن این ساز سركش و چموش آشنایی دارند، قابل درك است. نمونه ای از مهارت و چابكی پنجه او را در تكنوازی كه در آلبوم «نون و دلقك» اجرا كرده است، می توان شنید.اجرا، تنظیم و بازسازی نغمه های قدیمی موسیقی كردی، چشم انداز دیگری از دامنه تلاشهای میرزاده را به روی ما می گشاید. خوانندگان كردزبانی همچون: حسن زیرك، مظهر خالقی، هاشم ربیعی و دیگران بی گمان بخشی از شهرت خود را مرهون سالهای همكاری با میرزاده هستند و امروزه كمتر اثری از این افراد در دست است كه میرزاده نقش موثری در اجرای آن ایفا نكرده باشد.در سالهای بعد از انقلاب میرزاده در اكثر كارهایی كه با اركستر بزرگ اجرا شده، به عنوان نوازنده ویولن اول و یا كمانچه حضور داشته است. مثلاً تكنوازی كمانچه ای كه در نوار گلبانگ به آهنگسازی حسن یوسف زمانی و خوانندگی محمدرضا شجریان از او به یادگار مانده است و یا همراهی آواز علیرضا افتخاری در آلبوم «راز گل» كه در دستگاه نوا و باز هم با كمانچه این هنرمند ضبط شده و وی مسئولیت تنظیم این مجموعه را هم به عهده داشته و تصنیف زیبای «با ما منشین» هم كه از ساخته های اوست در همین اثر اجرا شده و اینها تنها چند نمونه از آثار بی شمار نواخته ها و تنظیمات اوست.یكی دیگر از نمونه های كم نظیر از تنظیمات استادانه این هنرمند كه از سالهای اخیر در دست است، بازسازی چند تصنیف قدیمی از ساخته های هنرمند فقید استاد «حبیب الله بدیعی» است كه در مجموعه ای به نام «به یاد آن گذشته» با صدای «همایون كاظمی» به بازار عرضه شده است. در این آلبوم هم می توان به قدرت اعجاب انگیز و سلیقه زیبایی شناسانه این هنرمند مكتب ندیده و خلوت نشین در تنظیم آهنگ برای اركستر بزرگ پی برد و هم می توان بارقه هایی از هنر تكنوازی او را از قطعات كوتاهی كه در لابه لای اركستر با ویولن، كمانچه و سه تار نواخته است، شنید.جدای از همه اینها، میرزاده تعلیم و تربیت هنر جویان جوان را اگرچه به شكلی پراكنده، اما هیچ گاه فراموش نكرده و تا همین اواخر علاقه مندانی را در منزل خویش به شاگردی می پذیرفت و از گنجینه دانش و هنر خویش بهره مند می ساخت.در مجموع مجتبی میرزاده را می توان به عنوان نابغه ای خاموش و یكی از آخرین پرچمداران ویولن نوازی به شیوه ایرانی دانست كه توانایی و حال و هوای هنرمندان نسل پیش و دانش و اندیشه هنرمندان نسل حاضر را به شكل توأمان دارا بود.در طی این سالها ویولن نوازان برجسته ای یكی پس از دیگری از میان ما رفتند. نخست خالدی و بدیعی و بعد اسدالله ملك و سیاوش زندگانی و اكنون هم مجتبی میرزاده. با گرامیداشت یاد آن بزرگان و ادای احترام به هنرمندانی كه همچنان سایه شان بر سر هنر این سرزمین است، در انتظار روزی خواهیم بود كه نوای شورآفرین این ساز، توسط نسلی نو از جوانانی كه امروز در كنج خلوت خود به هنرآموزی مشغولند، دوباره طنین انداز شود.

۱- زاهدی. تورج؛ موسیقی فیلم؛ ص ۱۸۹.
ولی الله كاووسی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید