شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


میلاد آشو زرتشت؛ پیامبر راستی و درستی


میلاد آشو زرتشت؛ پیامبر راستی و درستی
سه روز به تولد زردشت مانده خانه پوروشسب را نور فراگرفته بود و از همه خانه نور می تافت. بزرگان ده گمان كردند كه ده آتش گرفته است. به هراس افتادند و گریز اختیار كردند، اما در بازگشت دریافتند كه به هیچ جای ده آتش نیفتاده است، بلكه در خانه پوروشسب مرد شكوهمندی زاده شده و این روشنی از فره اوست.بنابر روایت «وجركرد دینی» تولد اشو زرتشت در روز خرداد(روز ششم) ماه فروردین بوده است و او به هنگام تولد خندید. برای نابود كردن او دیوان و جادوگران توطئه های بسیار كردند كه هیچ كدام به سرانجام نرسید.
از پانزده سالگی تا سی سالگی، دوران كمال اندیشه و فضل و پارسایی زردشت بوده است و در این فاصله زمانی ، اشاره كوتاهی به همسرگزینی او شده است. زمانی كه زردشت چهل ساله بود، برای تبلیغ دین به دربار گشتاسب روانه شد و او را به دین اورمزد خواند.بدخواهان توطئه كردند،شاه فریب بدخواهان را خورد و زردشت را به زندان افكند. گشتاسب را اسب سیاهی بود شید نام كه ناگهان فلج شد. گویی كه دست و پایش در شكمش فرو رفته بود.پزشكان دربار ، در درمان او فرو ماندند. در زندان خبر به زردشت رسید و او به شاه اطلاع داد كه اگر او را از زندان آزاد سازند می تواند اسب را بهبود بخشد و برای این كار چهار شرط گذاشت:گشتاسب دین او را بپذیرد، اسفندیار حامی دین باشد، هوتوس همسر گشتاسب و مادر اسفندیار به دین بگرود و توطئه گران علیه زرتشت، رسوا و مجازات شوند.گشتاسب شرایط را پذیرفت و زردشت با نیایش به درگاه اورمزد اسب را شفا داد. زردشت در ۷۷ سالگی درگذشت. وفات او در روز خور(یعنی روز یازدهم) ماه دی بود. در روایت های دینی آمده است كه وی را تور برادروش(یابرادروریش) به قتل رساند.
ششم فروردین ماه مصادف با میلاد «اشو زردشت» نخستین پیامبر یكتاپرستی در جهان است. سال و محل تولد وی به روشنی مشخص نیست، دورترین زمانی كه برای تولد او قائل شده اند، سده هجدهم پیش از میلاد و نزدیكترین آن سده ششم پیش از میلاد است.
در كتاب اوستا زادگاه پیامبر «رگه» محلی در كنار رودخانه درجی و در نزدیكی دریاچه چچست گزارش شده است.
ژاله آموزگار و احمد تفضلی در كتاب اسطوره زندگی زرتشت آورده اند:« در منابع پهلوی و بدنبال آنها در كتاب های عربی و فارسی، «ایرانویج»یعنی سرزمین اصلیی را كه اقوام ایرانی از آنجا برخاسته اند و بنا به روایات دینی زردشتی، در آنجا دین به زردشت ابلاغ شده است، با آذربایجان یكی شمرده اند.»
زندگانی اساطیری زردشت
زرتشت همانند آدمیان دیگر از سه عنصر اصلی تشكیل شده است: فره،فروهر و جوهر تن . فره یا خره همان موهبت ایزدی است كه تجلی ظاهری آن نور است . همراهی آن با مردمان موجب نیكبختی و جدایی آن از آنان سبب بدبختی است. فروهر روح پاسبان آدمی است، پیش از تولد او وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی می ماند و در صورتی كه باز ماندگان برای او نیایش كنند و هدیه تقدیم دارند ، خشنود می شود و از خانواده حمایت میكند . جوهر تن صورت مادی یا جسم آدمی است . آفرینش هر كدام این عناصر تشكیل دهنده زردشت به گونه ای اساطیری توصیف شده است.
فره زردشت از ازل جزیی از اورمزد بوده و در پیش او قرار داشته است، تا بعدها در هنگام مقدر با عناصر دیگر تركیب شود. فروهر او در پایان سه هزاره اول از دوران دوازده هزارساله جهان همراه با دیگر آفریدگان «مینویی» آفریده شد. به روایت دینكرد، امشاسپندان زردشت را به صورت «مینویی» آفریدند و فروهر او را كه دارای دهان و زبان سخنگو و دارای سری گرد بود، در میان او نهادند. اورمزد جوهر تن اورا نیز در عالم مینو آفرید تا آن را بعدا از طریق باد و ابر و باران به گیاهان منتقل كند و سپس از طریق شیرگاوانی كه در میان آن گیاهان چرا كرده اند، وارد تن پدر و مادرش شود.
فره او از پیش اورمزد به روشنی بی پایان و از آنجا به خورشید و از خورشید به ماه و از ماه به ستارگان و از ستارگان به آتشی كه در خانه زوییش، مادر مادر زردشت و زن فراهیم روان می سوخت، پیوست. و این در لحظه ای بود كه زوییش، دوغدو مادر زردشت را به دنیا می آورد.داخل شدن فره در وجود دوغدو درخشندگی خاصی به او بخشید، به گونه ای كه در خانه ای كه او زاده شد ، مانند آن بود كه آتشی به خودی خود می سوخت.این نور همچنان با دوغدو تا زمان زایش زردشت همراه بود.
دوغدو با پوروشسب، پتیریترسب، پیوند زناشویی بست. این دو به یك خاندان كه همان خاندان سپیتمان باشد، تعلق داشتند.پوروشسب ساقه هومی را كه فروهر زردشت در آن بود و آن را بریده و به دوغدو سپرده بود، باز گرفت. آن را كوبید و با آن شیر گاو كه جوهر تن زردشت در آن بود، آمیخت و بدینگونه فروهر و جوهر تن زردشت با هم یكی شدند.پوروشسب و دوغدو این شیر آمیخته به هوم را نوشیدند.در این جا بود كه فره كه در تن دوغدو بود، با فروهر و گوهرتن زردشت یكجا به هم پیوستند و از هم آغوشی آنان كه علی رغم مخالفت دیوان انجام گرفت، نطفه زردشت در زهدان مادر بسته شد.
قانون اشا
نگرش آئین زرتشت به جهان هستی، پیروی و پیوستن به قانون اشا است. از دیدگاه او خداوند جهان را بر پایه هنجاری آفریده است كه بر پایه تمام هستی حكمفرماست . او این هنجار و نظم حساب شده را اشا می نامد. استواری قانون اشا بر جهان هستی بازتاب اراده و خواست پروردگار بزرگ است. انسان باید خود را با این هنجار هماهنگ كند. راستی و درستی، مهر و فروتنی را در خود افزایش دهد. قانون اشا نیروی هماهنگ كننده جهان هستی است و هیچ پدیده ای از اتم تا كهكشان وجود ندارد كه بر پایه این هنجار هماهنگ استوار نباشد.
فروهر
در باور سنتی زرتشتیان، وجود انسان از چهار گوهر تشكیل شده كه به هم پیوسته اند و از تاثیر آنها بر یكدیگر، پویندگی و بالندگی از هر فرد سرچشمه می گیرد.
این چهار جزو عبارتند از تن و جان كه مربوط به جهان مادی است، روان و فروهر كه مربوط به بعد مینوی سرشت آدمی هستند. واژه فروهر از دو قسمت فر به معنای پش و وهر یعنی كشنده و برنده درست شده است. این گوهر ارزشمندترین پاره وجودی انسان است زیرا پرتوی از فروغ بیكران ذات اهورامزدا است كه در ذات هر شخص سرچشمه پیدایش و پویای فروزه های اشویی است. فروهر گوهری است كه روان را از دروغ باز می دارد تا روان به آرامی راه خداجویی را سپری كند و شاستگی فراگیری نور حقیقت را و پیام سروش را داشته باشد.
هر یك از اندام های نگاره فروهر گویای مفهومی است.
چهره سالخورده و نورانی فروهر یادآور بهره گیری از تجربه پیران خردمند است. دست فروهر رو به سوی جلو است تا آرمان انسان همواره به سوی پیشرفت و بالندگی باشد.حلقه دست این نگاره جلوه گاه آئین مهر و نشان پیمان انسان با خداوند در پیوستن به اشویی است.
بال فروهر سه قسمت دارد تا فراگیری هومت، هوخت و هورشت یعنی اندیشه، گفتار و كردار نیك را سفارش كند.
حلقه دور كمر فروهر، نشان وارستگی انسان از امیال ناهنجار و نیروی پرواز او به سرچشمه خورشید است.
دو رشته آویخته در پایین، نشان پیوستن به سپنته مینو(منش پاك) و پشت سر گذاشتن انگره مینو(اندیشه پلید) است.
ناشر:میراث خبر
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید