شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
معرفی ریچارد پرینس
ریچارد پرینس(۱) در سال ۱۹۴۹ در حوزهی کانال پاناما(۲) ایالات متحده متولد شد (این منطقه اکنون جزو خاک جمهوری پاناما است). در سال ۱۹۵۶ پس از دستگیری پدرش به جرم خرید و فروش اسلحه، ریچارد و خانوادهاش پاناما را ترک کرده به هاوایی کوچ کردند و تا زمان آزادی پدر در آنجا به سر بردند.
ریچارد پرینس یازده سال بعد یعنی در سن هجده سالگی به پاناما بازگشت؛ وی از سال ۱۹۵۶چنین میگوید: «تمام تابستان را با پدرم در هنولولو(۳) گذراندم؛ بلوند آن بلوند(۴)، جیمی هنریکس(۵)، دورز(۶). یک انقلاب زیباییشناسانه در حال روی دادن بود و به نظر میآمد نظام کلاسیک در حال ناپدید شدن است»(Interview ۲۰۰۳).
وی پس از بازگشت به خاطر نقص موجود در مدارک هویتی، از ورود به خاک آمریکا منع شد و مجبور شد پنچ بار بر فراز دریاهای کاراییب و آتلانتیک سفر کند. تا آنکه دولت بریتانیا او را به صورت موقت پذیرفت تا مقدمات بازگشت وی به ایالات متحده را فراهم آورد. «من تبدیل به شهروند هواپیمایی بریتانیا شدم [...] هواپیمایی بریتانیا بیش از سیزده هزار و پانصد دلار برای سفرها و خورد و خوراک من پرداخت نمود. و در عرض هشت روز پیاپی چیزی حدود بیست هزار مایل در فاصله میان لندن، جاماییکا، برمودا و باهاما در پرواز بودم» (Interview ۲۰۰۳).
این سرآغاز عجیب دوران جوانی هنرمندی است که همواره نوعی انتقاد هزل آمیز در آثارش مشهود است. ریچارد پرینس ابتدا کار خود را به عنوان یک نقاش آغاز نمود - مدیمی که هنوز هم از آن استفاده میکند- و پس از آن به شکلی متفاوت به عکاسی روی آورد.
پرینس در به سال ۲۰۰۲ در پاسخ که مصاحبه کنندهای از او دربارهی ملاحت شخصیتاش پرسش میکند به سادگی چنین پاسخ میدهد: «من بامزه نیستم؛ زمانی این موضوع را دوست دارم که دیگران نیز چنین باشند.» پرینس با جملهای قاطع تمامی صفاتی را که به او و آثارش نسبت داده شده را زیر سوال میبرد و ما را بر آن میدارد که انتقاد از وضع موجود حتی اگر با زبانی هزلآمیز باشد همچنان در حوزهی نقد قرار میگیرد.
نخستین مجموعهی پرینس که شهرت قابل توجهی برای او به ارمغان آورد و تا مدتها مباحثات تئوریک هنر را تحتالشعاع قرار داده بود مجموعهی بینامی است که آن را «گاوچرانها»(۷) مینامند. این مجموعه ابتدا تنها از چهار عکس تشکیل میشد که نتیجهی عکاسی دوباره از عکسهای تبلیغاتیای بود که در نیویورک تایمز(۸) چاپ شده بود. ارائهی این آثار به سرعت مجموعهای از مجادلات را بر سر حق مولف و جریانهای حقوقی آن سبب شد.
این چهار عکس که در حقیقت عکسهای تبلیغاتی سیگار مارلبرو(۸) است؛ سوژهی کار پرینس شدند. هنرمند با عکاسی دوباره از این تصاویر آثاری را پدید آورد که آنها را از آن خود میدانست. این ادعا سبب شد درگیریهای قانونیای بر سر حفظ و حراست حقوق مولف پدید آید که سرانجام به تصویب قوانینی ختم شد که اکنون به قوانین کپی رایت تصویر مشهور است.
ـ اکنون پرسش این است که اگر ریچارد پرینس را سارقی هنری به حساب نیاوریم، چگونه میتوان از آثار او به عنوان آثاری مستقل دفاع نمود؟
ساده انگارانهترین پاسخ به این پرسش این است که هنرمند همانگونه که میتواند از تمامی ابژههای جهان پیراموناش برای خلق اثر استفاده نماید؛ این حق را دارد که صفحات مجلهای چون نیویورک تایمز را نیز به مثابه کارمادهی اولیهی خود برگزیند. لیکن این نوع نگرش بیش از آنکه کارآمد باشد، به نوعی دفاع بیمنطق از تجربهای خام دستانه شباهت دارد.
ـ بگذارید برای یافتن پاسخ، چند پیش فرض را مورد بررسی قرار دهیم. نخست تصور کنید اگر این تصاویر، که شخصیتهای آن و الگوی تصویریشان به عنوان شاخصهای تبلیغاتی مارلبرو شناخته شده بود، در مجموعهی پرینس قرار نمیگرفت و به جای آن تصاویر دیگری که با وجود چاپ شدن در مطبوعات از شهرتی برخوردار نبودند به عنوان کارماده به کار میرفتند چه میشد؟ و یا اگر این تصاویر تبلیغاتی به صورتی کامل بازنموده میشدند، آثار پرینس چه جایگاهی داشتند؟
تصاویر مارلبرو بخشی از حافظهی تصویری مردم آمریکا را تشکیل میدهند و پرینس با آگاهی از این نقش، آنها را بر میگزیند و به نمایش میگذارد. هنرمند با کادربندی و جدا کردن بخشی از تصویر تبلیغاتی؛ عناصری چون عنوان (Marllboro)، شعارهای تبلیغاتی و یا پاکتهای سرخ رنگ گوشههای کادر را حذف کرده و تصویری تازه ارائه میدهد. بدین ترتیب این تصاویر از لحاظ فرمی اندک اندک بدل به تصویری تازه میشوند. تصاویری دیگر نمیتوانند تصویری تبلیغاتی برای کمپانی مارلبرو باشند. حال این تصاویر تازه که بخشی از فرهنگ آمریکایی را به نمایش میگذارد را در مجموعهای گرد میآوریم. این مجموعه از لحاظ ساختاری بیش از هر چیز شباهت به مجموعهای قوم پژوه و مستند دارد. اما به محض آنکه این مجموعه را در برابر دیدگان مخاطب آمریکایی قرار دهیم، نام مارلبرو را به خاطرش میآورد.
پرینس با استفاده از الفبا و دستور زبانی شناخته شده دست به ارائهی مفاهیمی تازه میزند. و این پرسش را مطرح میسازد که تصاویری از زندگی روزمزهی آمریکایی چه ارتباط معنایی با کمپانی سیگار مارلبرو دارد؟
پاسخ ساده است هیچ چیزی جز سلطهی فرهنگ مصرفی در کار نیست. این تصاویر نشان دهندهی گذشته و تبار جامعهای است که کمپانی سیگار سازی در آن سعی در جذب مشتری دارد. پس با کنار هم قرار دادن محصول و تصاویری که یادآور تاریخ کشور است، وابستگیهای خود را با گذشته اعلام میکند. با این روش مصرفکننده دیگر در جستجوی یافتن ارتباطات معنایی موجود میان تصویر آگهی تبلیغاتی و مورد تبلیغ شده نخواهد بود. بلکه تنها در اثر مواجهههای مکرر نسبت به این ارتباط ، شرطی میشود.
با در نظر گرفتن موارد فوق، مجموعهی «گاوچرانها» این شرطی شدگی که نمود بارز زندگی دوران ماست را مورد نقد قرار میدهد، و مخاطب را به بازخوانشی از روابط تصویری روزمرهاش فرا میخواند.
با وجود مسائل یاد شده، بازهم موارد دیگری در ورود و پذیرش آثار پرینس به جهان هنر موثر بودهاند. «آرتور.سی.دانتو(۹) اعتقاد دارد که اثر تا وقتی که جایی در عالم هنر برایش تعیین نشود، هنر به شمار نمیآید. این جایگاه خود نتیجهی تاریخ پیشین تولید هنری هم به طور کلی و هم توسط هنرمندی خاص است. پیکاسو میتوانست با ترسیم کراوات خود اثری بیافریند، اما سزان اگر چنین میکرد اثرش جایی در بین آثار هنری نمییافت.» (دانشنامهی زیباییشناسی:۱۲۹)
آثار ریچارد پرینس نیز با قرار گرفتن در بستری که خود و دوستانش در گروه «عکاسان پست مدرن» (همراه با هنرمندانی چون، سیندی شرمن، شری لواین و...) پدید آوردند، آثار خود را وارد جهان هنر ساختند؛ هر چند که خود آثار نیز به وضوح با روح زمان خود هم رای هستند. و این چنین، آثاری که روزگاری به سبب کپی بودن از سوی نهادهای هنر مورد تحقیر قرار میگرفتند بدل به یکی از گران قیمتترین مجموعههای جهان میشوند.
پی نوشت:
۱) Richard Prince
۲) Panama Canal Zone
۳) Honolulu
۴) Blonde on Blonde
۵) Jimi Hendrix
۶) The Doors
۷) Cowboys
۸) New York Times
۹) Arthur C. Danto
منابع:
*) Richard Prince talks to J.G. Ballard, ARTFORUM International March ۲۰۰۳, XLI No. ۷ pg.۷۰
**) دانشنامهی زیباییشناسی، ویراستهی بریس گات و دومینیک مک آیورلویس، ویراستار مشیت اعلایی، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۴
نویسنده : علی اتحاد bidadt@yahoo.com
۱) Richard Prince
۲) Panama Canal Zone
۳) Honolulu
۴) Blonde on Blonde
۵) Jimi Hendrix
۶) The Doors
۷) Cowboys
۸) New York Times
۹) Arthur C. Danto
منابع:
*) Richard Prince talks to J.G. Ballard, ARTFORUM International March ۲۰۰۳, XLI No. ۷ pg.۷۰
**) دانشنامهی زیباییشناسی، ویراستهی بریس گات و دومینیک مک آیورلویس، ویراستار مشیت اعلایی، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۴
نویسنده : علی اتحاد bidadt@yahoo.com
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی وزارت بهداشت پلیس سلامت سازمان سنجش زنان سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دلار قیمت طلا مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد سریال پایتخت سریال تلویزیون موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی سرطان نخبگان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس بنیاد ملی نخبگان مریخ ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری هندوانه مالاریا آلزایمر زوال عقل