پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


چرایی افزایش سن ازدواج


چرایی افزایش سن ازدواج
امروزه نسلی جدید از پس غبار دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به جامعه چهره نشان داده است که خواسته‌هایشان تعریف شده و اما برآورده نشده است. خواسته‌هایی چون ازدواج، مسکن زندگی ... و این همه در حالی است که دست یاریگری به یاریشان برنمی‌خیزد. ‌ چنین است که روز به روز خواسته‌های آنها انباشته می‌شود و بی‌پاسخ می‌ماند. برنامه‌ریزی برای از میان بردن این معضل در جامعه‌ای که جوانان آن اسیر بازی‌های غیرمعمول بزرگان شده‌اند، دشوار به نظر می‌رسد.
چونان حرکت به سوی تاریکی با پاهای خسته. اینجاست که احتمال بالا‌ رفتن خطا بیشتر می‌شود. این احتمال در بستر تحول‌نیافته‌ای که ساختارهایش به نوعی پیری زود رس مبتلا‌ شده‌اند روز به روز پررنگ‌تر می‌شود. ‌ در چنین حالتی یک موضوع ساده به آسانی قابلیت تبدیل به بحرانی غیرقابل مهار پیدا می‌کند؛ ازدواج از این دست است. این مهم هنگامی رنگ بحران به خود می‌گیرد که کارشناسان از بالا‌ رفتن سن ازدواج خبر می‌دهند، بی‌آنکه تمایلی به ازدواج در آنها دیده شود؛ این یعنی پایین آمدن سطح تقاضا برای تشکیل خانواده.
ازدواج به عنوان یکی از وقایع مهم و حیاتی در زندگی افراد جامعه محسوب شده و از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد. یکی از این زوایا، سن شروع و به اصطلا‌ح وارد شدن به ازدواج است که می‌تواند تبعات جمعیتی، اجتماعی و روانی فراوانی به همراه داشته باشد. ‌
ازدواج علا‌وه بر پاسخگویی به نیاز‌های جنسی و عاطفی فرد، نیاز‌های اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم می‌کند و به خاطر اهمیت و تاثیری که دارد، به عنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشور‌های دنیا به حساب می‌آید. ‌
علا‌وه بر پیامد‌های یادشده، سن ازدواج می‌تواند تبعات اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد. ازدواج در سنین بالا‌تر به آن معنا است که جوانان باید دوره‌های طولا‌نی‌تر را در خویشتنداری جنسی (الزام اخلا‌قی مالتوس) بگذرانند، که این خود باعث وارد شدن فشار روحی، روانی، افسردگی، اضطراب و به وجود آمدن بسیاری از امراض روانی دیگری در آنان می‌شود. ازدواج در سنین بالا‌ علا‌وه بر عوارض یادشده، باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان هم می‌شود. به موجب فاصله نسلی، شکاف و در مواردی تضاد نسلی به وجود می‌آید و همین امر همراه با بزرگ شدن بچه‌ها اختلا‌ف سلیقه و نگرش‌های متفاوتی را در درون خانواده به ثمر می‌رساند. ‌
<اما افزایش سن ازدواج به افزایش سرمایه‌های اجتماعی منجر می‌شود و فرد با دیدی بازتر و اندیشمند‌تر همسر خود را انتخاب می‌نماید. می‌توان گفت که این تاخیر نقش مثبتی در زندگی فرد داشته است، ولی در بسیاری از مواقع افزایش بیش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگی‌های عاطفی و روانی در فرد می‌شود که حتی توانمندی‌های فردی هم نمی‌تواند این سرخوردگی‌ها را درمان کند. در اصطلا‌ح کلی می‌توان گفت که ازدواج فرد می‌بایست در سن مطلوب انجام شود نه آنقدر زود که صرفا مبتنی بر غرایز جنسی و یا اجبار‌های اقتصادی و اجتماعی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلا‌فات روانی و یا حتی آسیب‌های اجتماعی شود.> ۱
< هر جامعه‌ای در مورد شکل پیوند جنسی، قوانینی دارد، از جمله این قوانین سن ازدواج است. بیشتر جوامع، سن یا دوره سنی خاصی را برای ازدواج زن و مرد مناسب می‌دانند. در ایران نیز سن قانونی ازدواج ۱۳ سال در حال حاضر برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است ولی آمار و ارقام بیانگر این است که ازدواج زنان و مردان در ایران در گستره سنی ۳۵ - ۱۲ سال برای زنان و ۴۰-۱۵ سال برای مردان اتفاق می‌افتد.>‌ ۲
<سن ازدواج، سنی است که افراد در آن سن به زندگی زناشویی وارد می‌شوند. طبق بررسی‌های به عمل آمده، عامل تعیین‌کننده آن در گذشته و حال تغییر یافته‌اند ولی سن زنان در اولین ازدواج در گذشته بستگی به نوسانات اقتصادی داشت.>۳
<آمار‌های موجود نشان می‌دهد که میانگین سن ازدواج مردان در ایران با تحول عمده‌ای روبه‌رو نبوده و همواره در اطراف سن ۲۵ سال در نوسان است، ولی سن ازدواج زنان بین سال‌های ۸۱- ۱۳۴۵ با افزایش تدریجی همراه بوده و این افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است، به طوری که در سال ۱۳۸۱ بیش از یک چهارم دختران ۲۹-۲۵ ساله هنوز ازدواج نکرده بودند. همچنین سن متوسط ازدواج زنان در ایران طی سال‌های سرشماری (۸۱-۱۳۴۵)، به تدریج افزایش یافته و از ۴/۱۸ سال به ۲/۲۳ سال رسیده در صورتی که سن متوسط مردان فقط از ۲۵ سال به ۹/۲۵ سال رسیده است. بر اساس این آمار‌ها بین سن ازدواج افراد باسواد به طور متوسط ۲ تا ۳ سال اختلا‌ف وجود دارد.>۴
آمار‌های موجود در سالنامه‌آماری کشور نیز نشان می‌دهد که جمعیت افراد در سن ازدواج (مردان ۳۴-۲۴) و (زنان ۲۹-۱۵) در حال افزایش است، به گونه‌ای که از ۱۹ میلیون و ۸۴۸ هزار و ۳۹ نفر در سال ۸۱ به ۲۱ میلیون و ۴۲۱ هزار و ۵۴۱ نفر در سال ۸۳ رسیده است. در این آمار تعداد زنان در سن ازدواج بیشتر از مردان است. ‌
باید گفت سن ازدواج علا‌وه بر بلوغ جنسی تابعی از عوامل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است، به‌گونه‌ای که هر سال ممکن است سن ازدواج تغییر کند به طوری که میانگین جهانی سن ازدواج برای مردان ۳۰ سال و برای زنان ۶/۲۷ سال بوده است و در ایران این میانگین برای مردان ۷/۲۶ و برای زنان ۷/۲۳ است. پس باید گفت سن ازدواج تابعی از شرایط اجتماعی و اقتصادی است. <برای مثال در پایان زمان ماقبل صنعتی و در ابتدای مرحله صنعتی شدن، مردان در سنین بالا‌تری ازدواج می‌کردند. علت اصلی تاخیر در ازدواج، به عدم آمادگی اقتصادی افراد برمی‌گردد، بدین صورت که آماده شدن افراد برای ازدواج از نظر اقتصادی (تهیه امکانات لا‌زم برای زندگی مستقل) به زمان بیشتری نیاز دارد. از طرف دیگر، افزایش سن با صنعتی شدن را می‌توان به کمتر شدن کنترل خانواده در ازدواج نسبت داد.>۵
● فقدان امکانات اولیه برای شروع زندگی ‌
به نظر می‌رسد مسائل اقتصادی در دامن زدن به ابعاد اقتصادی بی‌تاثیر نبوده است. بیکاری و گسترش این معضل در سطح جامعه همراه با بالا‌ رفتن انتظارت اقتصادی خانواده‌ها، قسمت اعظمی از انرژی جوان را کاهش می‌دهد، این کاهش انرژی اولین نمونه خود را در بالا‌ رفتن سن ازدواج‌نشان می‌دهد. بسیاری از دختران و پسران جوان متاثر از همین نگاه اولویت اصلی خود را در انتخاب همسر بر پایه چنین مسائلی قرار می‌دهند. ‌
طبق آمار‌های رسمی و غیررسمی، میزان بیکاری در کشور ما به حدی است که از میانگین جهانی بسیار بالا‌تر است و از معضلا‌ت کشور به شمار می‌رود. هر چند دامنه بیکاری، همه اقشار اجتماعی را دربرمی‌گیرد، اما بیکاری فارغالتحصیلا‌ن - در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و تا حدودی در مقطع دکترا برای بعضی رشته‌های تحصیلی - یکی از مسائل حاد جامعه امروز ما را تشکیل می‌دهد. علا‌وه بر آثار و تبعات این معضل در زمینه‌های مختلف دیگر، در امر ازدواج جوانان- مخصوصا ازدواج مردان- بسیار نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند. بیکاری مردان و یا پایین بودن سطح دستمزد‌ها برای جوانانی که با هر درجه تحصیلی مشغول به کار می‌شوند و نیز عدم امنیت شغلی در هنگام اشتغال به کار، از موانعی است که موجب می‌شود تا پسران نتوانند اقدام به انتخاب همسر برای ازدواج و تشکیل خانواده کنند. ‌
● تمایزات اجتماعی ‌
ساختار‌های اجتماعی، ویژگی‌های فردی و دسترسی به همسر مناسب، موجبات تعجیل یا تاخیر در ازدواج را فراهم می‌آورند. <ولی گزینش شرایط ازدواج بیش از همه با اراده ما قابل تنظیم است. اینکه با چه کسی و چه موقع ازدواج کنیم به عوامل فردی و شرایط اجتماعی بستگی دارد. به همان نسبت نیز بالا‌رفتن سن ازدواج و عوامل اقتصادی و اجتماعی بر مناسبات خانوادگی و زن و شوهری اثر می‌گذارد. نتیجه آن‌که امر همسرگزینی به طور لا‌ینفکی شخصی و اجتماعی بوده است.>۷
در گذشته زمان ازدواج و تشکیل خانواده، چرخه زندگی فرد را تحت‌تاثیر قرار می‌داد، در آن دوران قواعد اجتماعی تعیین‌کننده زمان ازدواج بوده و خانواده اکثرا نوجوانان را در ورود به سن بلوغ و یا حتی قبل از آن به عقد هم در‌می‌آوردند. این عمل علا‌وه بر استفاده از نیروی کار زن، تحکیم پایگاه اقتصادی خانواده را نشان می‌دهد، چرا که داشتن نسبت نزدیک‌تر خویشاوندی با همسر جدا از ازدواج‌های زودرس و غیرآزادانه‌تر می‌تواند نشان از حاکمیت نظام خانوادگی گسترده باشد. ‌
در نیمه دوم قرن بیستم و در آستانه قرن بیست و یکم، تنوع و ناهمانندی هنجاری‌های اجتماعی علا‌وه بر اینکه جوامع کشور‌های غربی را از تمایز‌پذیری اجتماعی بیشتری برخوردار کرد، در کشور‌های جهان سوم نیز، با توجه به ورود تحولا‌ت ناشی از مدرنیته به این جوامع، آنها را نیز تحت‌تاثیر قرار داد و یکدستی و همانندی اجتماعی گذشته‌شان را تبدیل به تمایز اجتماعی کرد. در نتیجه این تغییرات، گروه‌ها و اقشار اجتماعی، حتی افراد یک شبکه خویشاوندی و بالا‌تر از آن افراد یک خانواده‌، دیگر مثل جامعه گذشته دارای افکار، عقاید و الگو‌های رفتار مشابهی نیستند بلکه هر گروه و حتی هر فردی از الگو‌های رفتار متفاوتی پیروی می‌کند؛ این امر خود را در ازدواج و همسرگزینی به وضوح نشان می‌دهد.
دختران و پسران کنونی مثل دوران گذشته نمی‌توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند و امیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده‌شان باشند، لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلا‌قی و هنجاری در امر همسر‌گزینی به صورت یکی از مشکلا‌ت آنها درآمده و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است. آنها به خوبی دریافته‌اند که عدم توجه به این امر می‌تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلا‌ق منجر شود.
< در میان مهم‌ترین فاکتور‌های مدرنیزاسیون می‌توان به گسترش فرصت‌های تحصیلی، تغییرات در نیروی کار و فعالیت‌های شغلی، اشتغال زنان و شهر‌نشینی اشاره کرد. افرادی که در مناطق شهری زندگی می‌کنند به دلیل شیوه‌های زندگی متفاوت و نیز کنترل اجتماعی ضعیف‌تر نسبت به مناطق روستایی ازدواج‌شان با تاخیر صورت می‌گیرد.>۸
● تفاوت نسل‌ها
جوانان امروز به خاطر هجوم وسائل ارتباط جمعی تاثیر بیشتری از قالب‌های دنیا مدرن می‌پذیرند و در انتخاب همسر، معیار‌ها و ملا‌ک‌های دنیای متمدن را بیش از الگو‌های ارزشی والدینشان در نظر می‌گیرند. امروز‌ه برای زنان معیار‌هایی از قبیل نقش اجتماعی، تحصیلا‌ت دانشگاهی، تساوی حقوق با مردان، اشغال در کار‌های خارج از منزل و ... از مسائلی است که مورد توجه آنان در انتخاب شوهر‌انشان است و برای مردان جوان نیز تصمیم‌گیری در پذیرش و یا عدم پذیرش خواسته‌های دختران جوان در امور مذکور نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخاب همرانشان دارد. از طرف دیگر والدین در ایران هنوز نقش تعیین‌کننده‌ای در مشاوره‌با فرزندانشان در انتخاب همسر دارند و بعضا الگو‌های ارزشی‌شان متفاوت با فرزندانشان است که موجب چالش بین معیار‌های والدین و فرزندان می‌شود.
● سن ازدواج مردان ‌
افزایش میزان تحصیلا‌ت مردان با افزایش سن ازدواج همراه است. تفاوت در سن ازدواج مردان در مقاطع تحصیلی متوسطه و بالا‌تر همانند زنان، بیشتر است. اهمیت تحصیلا‌ت قبل از دوره متوسطه، در سن ازدواج برای مردان بیشتر است، زیرا مردان بعد از ترک تحصیل‌تا زمان ازدواج دوره‌ای را معمولا‌ برای خدمت سربازی، یافتن شغل و اندوختن پس انداز کافی برای اداره زندگی، به صورت مجرد می‌گذرانند. ‌
آمار‌ها نشان می‌دهد مردان شهر‌نشین در مقایسه با مردان روستایی از سنین ازدواج بالا‌تری برخوردار هستند. علت آن را می‌توان در تفاوت آمادگی برای ازدواج مردان و زنان در شهر و روستا دانست. داشتن رابطه خویشاوندی بین زن و شوهر، موجب کاهش سن ازدواج مردان می‌شود، زیرا سهولت در انتخاب همسر از میان خویشاوندان موجب ازدواج، زودتر می‌شود و این امر به علت دخالت والدین در انتخاب همسر است. از سوی دیگر بعد از ازدواج پدر پسر وظیفه تامین هزینه زندگی عروس را حداقل تا زمانی‌که آنها در یک خانه زندگی می‌کنند به عهده می‌گیرد ولی امروزه اکثر جوان‌ها به تشکیل زندگی مستقل تمایل دارند که این عامل تبعات خاص خود را به همراه دارد.
در جامعه ایران مردان به خاطر اینکه مسوولیت تهیه مسکن و تامین هزینه زندگی را بر عهده دارند، بنابراین در صورت عدم تامین آنها هیچ اقدامی برای ازدواج نمی‌شود. و این در صورتی است که مردان در ایران پیشنهاد‌دهنده ازدواج هستند نه زنان. ‌
به خاطر همین بالا‌ رفتن سن ازدواج برای مردان به طور مستقیم به بالا‌ رفتن سن زنان منجر می‌شود. با توجه به دگرگونی نظام‌های اقتصادی و اجتماعی و اینکه در ابتدای مرحله صنعتی شدن، به علت تغییر نظام خانوادگی و افزایش خانواده هسته‌ای و مشکل سکونت و مسکن، آماده کردن مقدمات زندگی مستقل مشکل‌تر از پیش شده است، لذا برای دستیابی به موقعیت بالا‌تر، به تاخیر انداختن ازدواج اقدام دور‌اندیشانه‌ای است، اقدامی که ترغیب و تشویق والدین و اطرافیان را نیز موجب شده است. عدم آمادگی مردان برای تشکیل زندگی خود باعث گرایش دختران به تحصیلا‌ت می‌شود. ادامه تحصیل و به‌دنبال آن تشکیل خانواده در سنین بالا‌تر می‌تواند تبعات مختلفی را به همراه داشته باشد، همانطور که بیان شد مهم‌ترین اثر آن از نظر جمعیت‌شناختی، ایجاد دگرگونی در الگو‌های زاد و ولد است. کاهش فراگیر باروری کشور‌های مختلف از جمله ایران، بیشتر نتیجه ازدواج در سنین بالا‌تر است، همچنین همین عامل می‌تواند به تربیت صحیح فرزندان و بالا‌ رفتن سطح رفاه خانواده منجر شود.
● سن ازدواج زنان
در مقایسه دو جنس این‌گونه به نظر می‌رسد که سن ازدواج زنان نسبت به جنس مخالف از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و این می‌تواند از نحوه نگرش زنان نسبت به ازدواج و وضعیت‌های مرتبط با آن باشد. نگرش‌های ناظر بر بهبود موقعیت زنان و افزایش نسبی برابری جنسیتی، قطعا در زمانی که نابرابری زیادی از نظر اقتصادی و اجتماعی بین زنان و مردان وجود دارد، ممکن است با ازدواج‌های دیررس‌تر همراه باشد. ‌
‌ <امروزه دختران تمایل بیشتری به ادامه تحصیل در رده‌های بالا‌تری دارند، علت مهم آن ممکن است این باشد که در رده‌های تحصیلی بالا‌تر، ارزش فرصت‌های از دست رفته برای زنان بیشتر خواهد شد، بنابراین زنان برای تثبیت موقعیت خود، افزایش تحصیلا‌ت را بر ازدواج ترجیح خواهند داد.>۹
افزایش تحصیلا‌ت افراد، بسیاری از عوامل مهم مرتبط با ازدواج نظیر انتظار از روابط زناشویی و ازدواج و نحوه انتخاب همسر را تحت‌تاثیر قرار داده است. مثلا‌ برای زنان با تحصیلا‌ت بالا‌تر، امکان حضور فعال در بخش‌های مختلف جامعه بیشتر می‌شود، در نتیجه آنها برای خود موقعیتی مشابه با موقعیت مردان را طلب می‌کنند. تلا‌ش برای دستیابی به این موقعیت و ایجاد امنیت کافی برای پایدار بودن آن در طول زندگی، هم زمان و هم فرآیند تشکیل خانواده را دچار دگرگونی می‌کند. یافتن همسری مناسب که بتواند این موقعیت مورد انتظار را به رسمیت بشناسد و در حفظ و تداوم آن کوشا باشد، چندان ساده نیست، علا‌وه بر این میزان دستیابی به همسر مناسب برای افراد با سطح تحصیلی بالا‌تر نیز ممکن است مشکل‌تر باشد. ‌
تحصیلا‌ت در سطح بالا‌ ممکن است به طور مستقیم باعث تاخیر در سن ازدواج شود، به عبارتی دیگر دستاور‌د‌های تحصیلی باعث مشارکت در نیروی کار شده و در نتیجه جذابیت ازدواج را کاهش داده و انگیزه‌اقتصادی ازدواج زودهنگام را با کمک به افزایش حقوق و دسترسی به فرصت‌های بهتر کاهش می‌دهد. ‌
<افزایش سن در اولین ازدواج در جامعه ایرانی به ویژه در مورد دختران واقعیتی است که از مجموعه عوامل تاثیر‌گذار در توسعه به ویژه میزان آموزش متاثر شده است. میزان اشتغال به تحصیل دختران ۱۹- ۱۰ ساله ایرانی از ۷/۲۴ درصد در سال ۱۳۴۵ به حدود ۷۰ درصد در سال ۱۳۸۰ رسیده است، که افزایش ۱۸۳ درصدی را نشان می‌دهد.>۱۰
اکثر دختران و پسران به دلیل آنکه فرد مناسب مورد دلخواهشان را نمی‌یابند، تن به ازدواج نمی‌دهند. علا‌وه بر این موضوع، نوع‌تفکر خانواده نیز در این مورد موثر است، چرا که خانواده‌ها دوست دارند بچه‌هایشان در چارچوب فکری آنها حرکت کنند. ‌
در حالی که خانواده‌ها از این نکته غافل هستند که نوع برخورد آنها موجب سخت‌گیری بچه‌هایشان در مساله ازدواج می‌شود. ‌
● افزایش‌سن ازدواج زمینه ورود به نابهنجاری‌ها ‌
سن شروع پیوند در جوامع مختلف و بین زن و مرد کاملا‌ فرق می‌کند. عوام موثر در سن ازدواج عبارتنداز سن بلوغ، همسر مناسب، قوانین و مقررات اجتماعی، فرهنگ جامعه، وضع اقتصادی، نوع شغل، میزان تحصیلا‌ت و جنس. یکی از عوامل اصلی ازدواج عامل بلوغ است.
سن بلوغ از کمی بیش از ۱۲ تا ۱۷ سال متغیر است ولی سن شروغ بلوغ به این معناست که فرد می‌بایست در آن سن ازدواج کند، از همین‌رو ازدواج در جوامع مختلف بین زن و مرد متفاوت است. ‌
یکی از کارکردهای ازدواج موفق، به ویژه در سنین قانونی، جلوگیری از گسترش نابهنجاری در جامعه است و به خاطر همین ازدواج از لحاظ شرعی و اجتماعی دارای اهمیت است.
غفار پارسا
منابع: ‌
۱-کاظمی‌پور، شهلا‌ <تحول سن ازدواج در ایران و عوامل جمعیتی موثر بر آن> پژوهش زنان. ۱۳۸۴. شماره ۳. ص ۱۰۵.
۲- همان. ص ۱۰۵.
۳- میشل. آندره <جامعه‌شناسی خانواده و ازدواج>، ترجمه فرنگیس اردلا‌ن، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۴. ص ۱۴۲.
۴- کاظمی‌پور، ص ۱۰۶.
۵- میشل، آندره. ص ۱۴۶.
۶- گود، ویلیام.جی <خانواده و جامعه> ترجمه ویدا ناصحی (بهنام)، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ۱۳۵۲. ص ۹۷.
۷- آستین فشان. پروانه <بررسی روند تحولا‌ت سن ازدواج و عوامل اجتماعی- جمعیتی موثر بر آن طی سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷>، تهران، پایان‌نامه‌کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. ۱۳۸۰. ص ۱۵.
۸- محمودیان، حسین <سن ازدواج در حال افزایش> بررسی عوامل پشتیبان. مجله علوم اجتماعی. سال ۱۳۸۳. شماره ۲۴. ص ۴۳.
۹< -تحلیلی بر ویژگی‌های ازدواج در ایران> تهران. مرکز آمار ایران. مهر ماه ۱۳۸۳. ص ۱۷
منبع : روزنامه اعتماد ملی