شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ساکتان پرحرف


ساکتان پرحرف
در كودكی همیشه پدر و مادرمان را سوال پیچ می‌كردیم تا برایمان درباره مجسمه‌های وسط میدان‌ها بگویند.
از آنها می‌خواستیم تا درباره شخصیتی كه مجسمه‌اش را ساخته‌اند حرف بزنند یا نماد و نشانه‌ای كه كنجكاومان می‌كرد را توضیح دهند. اما كاربرد مجسمه‌ها بیشتر از این است كه فقط به‌عنوان یك یادبود دور از دسترس من و شما وسط یك میدان نصب شوند.
مجسمه‌ها می‌توانند در یك موقعیت زمانی به شرایط موجود اعتراض كنند. مثل مجسمه كلاغ كه چند سال پیش در یكی از مدرسه‌های آلاسكا و در اعتراض به آلودگی هوا كه باعث مرگ تعداد زیادی از كلاغ‌ها شده بود، ساخته شد و توجه بسیاری از گروه‌های طرفدار محیط‌زیست را به خود جلب كرد. بعضی وقت‌ها می‌توان با مجسمه‌ها رفیق شد.
مثل مجسمه مردی كه دارد در حیاط فرهنگسرای نیاوران كتاب می‌خواند. این اثر علاوه بر این‌كه فرهنگی‌بودن آن فضا را به یادمان می‌اندازد، ما را وسوسه می‌كند كنارش بنشینیم و كتاب بخوانیم. مجسمه‌سازی شهری یكی از شاخه‌های هنرهای عمومی است.
این آثار با درنظرگرفتن محل نصب، فرم ساخت و شكل ارائه‌شان می‌توانند فراتر از كاركرد تزئینی و یادبودی‌شان، تأثیرات مثبتی بر روحیات و حال و هوای مردم یك شهر بگذارند یا حتی اگر می‌خواهندواقعه‌ای را یادآوری كنند به شكل متفاوتی این كار را انجام دهند.
در بسیاری از كشورها ،در پارك‌ها مجسمه‌های كودكانی در حال بازی‌كردن نصب شده كه حركت و جنب و جوش آن‌ها ناخودآگاه انرژی مثبتی به بیننده منتقل می‌كند. با آن‌كه در تهران هم نمونه‌ای از این مجسمه‌ها در پارك دانشجو، فرهنگسرای نیاوران و... نصب شده اما در مقایسه با سایر كشورهای جهان هنوز كم است.
مجسمه‌ها در مقایسه با آثار بصری دیگر، توانایی بیشتری دارند تا در دل خستگی‌ها و كلافگی زندگی شهری روح شهروندان را شاد كنند. اكثر مجسمه‌هایی كه در گالری این هفته می‌بینید در میدان‌های مركزی یا خیابان‌های فرعی شهرهای مختلف جهان نصب شده‌اند و علاوه بر این كه نقش یك یادبود را بازی می‌كنند، شكل متفاوت ارائه‌شان باعث شده تبدیل به جذابیت‌های توریستی آن شهر شوند.
این نكته را هم بگوییم كه قرار است در ۱۵ اسفند اولین همایش مجسمه تهران برگزار شود و در آن مفصل به موضوع ساخت مجسمه‌های شهری پرداخته شود.
نام این اثر «صف افسرده» است. ۵۰ سال بعد از مرگ فرانكلین روزولت مكانی برای گرامیداشت وی در واشنگتن بنا شد. مجسمه‌های زیادی از روزولت در این مكان ساخته و به نمایش عموم درآمد.
سخنانش را بر روی دیوارهای آن حك كردند و تعدادی هم مجسمه كه همگی برگرفته از تاریخ آمریكا در دوران جنگ و ركود اقتصادی هستند در این مكان موجود است.
یكی از كار‌ها همین صف نان است كه در سال ۱۹۹۱ برای اولین‌بار توسط سگال از چوب و فلز و رنگ آكریلیك ساخته شد. پنج مرد خسته كه كنار دیوار و در صف نان ایستاده‌اند نشان‌دهنده دورانی است كه آمریكایی‌ها محتاج نان بودند و برایشان خاطره‌ای است از یك افسردگی بزرگ.
در خم‌شدن این مرد بیشتر یك جور تسلیم و وادادگی و شاید خستگی می‌شود دید. روی پلاك بالای سرش این طور نوشته شده:
«آنها می‌گفتند كه من یك سر دارم برای تجارت
آنها می‌گفتند برای پیش رفتن باید سرم را از دست بدهم
آنها می‌گفتند سخت باش و من سخت شدم مثل سنگ
آنها می‌گفتند برو پسرم! ضرب كن! تقسیم كن!فتح كن! و من بهترین را انجام دادم.»
متن پلاك، نوشتهٔ فیلیپ لوین و مجسمه‌ساز آن تری آلن است.این اثر در شهر براتیسلاوا نصب شده
در محوطهٔ اصلی مقر سازمان‌ملل متحد تعداد زیادی مجسمه قرار گرفته كه هریك از طرف دولت‌های عضو اهدا شده است.
در این محوطه دو مجسمه قرار دارد كه نظر هر بیننده‌ای را به‌محض ورود به خود جلب می‌كنند. یكی از آنها مجسمه «خشونت كافی است(Non -violence )،اثر كارل فردریك رویترزوارد است كه در سال ۱۹۸۸ از طرف دولت لوكزامبورگ به سازمان‌ملل متحد هدیه شده. مجسمه گردان و سیاه و از جنس برنز است. لولهٔ تفنگ گره خورده است و سر آن به زور كج شده. ولی نكته این‌جاست كه آیا با زور می‌شود جلوی خشونت را گرفت؟!
یك گروه موسیقی برنزی به نام اركستر خوشحال كه در میدان مركزی شهر مالمو در سوئد قرار گرفته .
در هر تابستان ،این شهر میزبان گروه‌های موسیقی از سرتاسر سوئد است.با این‌كه هیچ صدایی از آنها بلند نمی‌شود اما می‌شود از كنارشان گذشت و هر آهنگی كه دوست داشت را با آنها زمزمه كرد. این مجسمه‌ها را ینگو لوندل ساخته است .
پاپاراتزی‌ها به دزدكی دیدزدن معروف‌اند.
این عكاس هم پشت یك دیوار كمین كرده تا از سوژه‌اش عكسی بیندازد. این مجسمه در یكی از خیابان‌های براتیسلاوا قرار گرفته
این مجسمه وارونه در ملبورن استرالیا قرار گرفته و لا تروب، یكی از تاریخی ترین و مشهورترین شخصیت‌های دوره ویكتوریا را نشان می‌دهد كه در تأسیس باغ گیاه‌شناسی سلطنتی ،كتابخانه ملی، موزه ویكتوریا و بسیاری مكان‌های دیگر ملبورن نقشی اساسی داشته.
سازندهٔ این مجسمهٔ پنج متری ، چارلز روب است و سال پیش در نمایشگاه مجسمه‌سازی هلن لمپریر جایزه داوران را از آن خود كرد. سازنده اثردرباره این كار گفته: معكوس‌كردن مجسمه لا تروب به این خاطر بود كه او با كارهایش به كاستی‌های جامعه معاصر استرالیا اعتراض كرد.این مجسمه در موزه شهر جدید در حیاط ساختمان قدیمی خزانه‌داری ملبورن نصب شده و به تقلید از مجسمه‌های برنزی قرن نوزدهم كار شده است
آقای پلیس بدجور غافلگیر شده. او وسط خیابان دنبال دزد می‌گردد؛ غافل از این‌كه جناب دزد از زیرزمین پیدایش شده.
نام این مجسمه مأمور شماره ۱۵است ودر یكی از خیابان‌های شهر بروكسل نصب شده و طرح آن هم از كارهای هرژه خالق تن تن گرفته شده است
نسیم حسنی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید