شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

چه چیزی فرقه نیست


چه چیزی فرقه نیست
فرقه‌های انحرافی می‌توانند خود را دربین گروههای خودجوش و مردمی‌و فعالیتهای عامه پسند و حتی مذهبی و معنوی یا حتی سازمانهای دولتی مخفی کنند. البته مخفی شدن یک فرقه راهکاری نهایی نیست زیرا یک فرقه انحرافی وقتی انحرافی است که یکسری از ویژگی‌ها را داشته باشد، و این ویژگی‌ها چیزی نیستند که بتوان آنها را پنهان نگهداشت.
بنابراین یک سوی دانش ضد فرقه منوط به پاسخ سئوال «ویژگیهای فرقه چیست؟ یا فرقه کدام است؟» می‌پردازد اما مساله سوی دیگری هم دارد. در سوی دیگر مساله برای کاهش خطاها و اشتباهاتی که بر اثر ناتوانی در تشخیص فرقه‌ها از دیگر گروههای مفید برای جامعه ممکن است پیش آید جلوگیری شود. در اینجا باید به سئوال «چه چیزی فرقه‌ نیست؟» پرداخته شود.
واقعیت این است که حرکتها و پدیده‌های اجتماعی غیر از فرقه در هر جامعه ای وجود دارد که ممکن است بجای فرقه‌ها اشتباه گرفته شود و یا با غرض ورزی برای سرکوب آنها برچسب فرقه گرایی به آنها زده شود.
برخی از اشتباهاتی که ممکن است رخ دهد مرتبط با عدم آگاهی از خطوطی است که برخی از آنها را در زیر می‌شماریم:
هر جمعی که دارای یک آرمان تفکری خاص باشد و اعضایی هم هدف داشته باشند، لزوماً فرقه نیست. زیرا این تعریف بر بسیاری از انجمن‌ها، گروههای خودجوش و حتی سازمانهای صدق می‌کند. بنابراین به صرف وجود چنین عنصری در یک پدیده اجتماعی نمی‌توان آن را مشکوک به فرقه بودن دانست.
هر جمع «دارای یک رهبر»، فرقه نیست. زیرا داشتن رهبر، حتی اگر این رهبر دارای محبوبیت یا کاریزما باشد نمی‌تواند دلیل کافی برای فرقه دانستن آنها محسوب شود چرا که این ویژگی رهبران موفق نیز هست. بسیاری از مصلحین اجتماعی از دیدگاه مردم چنین رهبرانی هستند. همینطور در جوامع سنتی تر ما هنوز شاهد وجود نوعی رهبریت و کدخدامنشی هستیم که حتی می‌تواند در مسائل مهم زندگی افراد مانند ازدواج و طلاق رای محکم صادر کند. حتی برخی از روسای احزاب یا صنف‌ها از اقتداری رهبرگونه بر زیردستان خود سود می‌برند. با این وجود هیچیک از اینها را نمی‌توان بعنوان رهبر فرقه و اعضای آن را بعنوان فرقه مورد شک قرار داد.
هر جمعی که نگرش خاصی و غیر عمومی‌به جهان و پدیده‌های آن دارند؛ (بی اینکه این نگرش به کسی اسیبی برساند یا حدودی را از کسی بشکند یا تناقضی با ادیان داشته باشد) را نمی‌توان فرقه نامید. بعضا این عقیده وجود دارد که هر عقیده غیرمعمولی ممکن است جزو القائات یا فریبکاریهای یک فرقه انحرافی باشد. اما لزوما اینطور نیست. بسیاری از عقایدی که در یک فرهنگ وجود دارد ممکن است در فرهنگ دیگری وجود نداشته باشد با شکل متفاوتی وجود داشته باشد. اما اگر به عقیدة عجیبی برخوردید که با اصول اساسی (نه فرعی) ادیان الهی تناقض دارد در آن شک کنید.
برخی اینطور وانمود می‌کنند که اگر یک جمع دارای سازماندهی و به اصطلاح تشکیلات باشند این نشانه فرقه بودن آنهاست. این تفکر که هر سازمان دارای تشکیلات و ساختار و سلسله مراتب باشد فرقه است، درست نیست. اگر چه که برخی فرقه‌ها دارای تشکیلات و ساختار قدرت هستند اما نمی‌توان آن را دلیلی کافی برای فرقه بودن یک جمع در نظر گرفت. زیرا در اینصورت تمام سازمانها و اداراتی که دارای سلسله مراتبی مانند رئیس کل، مدیر عامل، سرپرست، کارشناس ارشد، کارشناس جزء، کارمند، کارگر و . . . می‌باشند را باید فرقه دانست.
رها حق طلب