یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آبی‌ها در جست وجوی دلایل ابقای فیروز کریمی


آبی‌ها در جست وجوی دلایل ابقای فیروز کریمی
استقلال تهران پس از پیروزی دشوار خود بر راه آهن در دور یک چهارم نهایی جام حذفی فوتبال کشور چنان گرم و شاد شد که برخلاف حرف ها و برنامه های قبلی اش متذکر شد که هدفش ابقای فیروز کریمی در مقام سرمربی تیم در فصل آینده است و این در حالی است که بر حفظ او پای فشرد که در روزهای قبل از مسابقه و در یاس ناشی از خوردن ۴ گل خانگی در برابر پگاه گیلان این شایعات را که سرمربی سابق استقلال اهواز ، پاس و بهمن ماندنی نیست؛ بال و پر بخشیده و چنین چیزی را نوید بخشیده بود.
تغییر سریع ترفندهای قبلی و وارد شدن از راه های تازه برای اداره یک تیم، البته از هنرهای هر باشگاهی است که باید داشته باشد و از آن سود جوید، اما چیزی که در استقلال تهران روی داده، نه تدبیر و سیاست مورد بحث بلکه نوعی بی برنامگی و دل بستن به حوادث و حرکت براساس آن و به تبع آن تغییر دایمی آرا ونظرات قبلی است. پس از ناکامی در برابر پگاه، رفتن کریمی یک گزینه و امر بسیار محتمل به نظر می رسید و حتی در روزهای قبل از آن نیز پیرامون آن تبلیغ می شد و روزهای بعد از ۴ بار باز شدن دروازه آبی ها به دست حریف گیلانی لحن صحبت ها چنان بر علیه کریمی بود که مشخص بود وی ماندنی نیست و حتی اسامی جانشینان او و به واقع مربیان فصل آینده آبی در رسانه و در افواه ردیف شده بود، اما پیروزی بر راه آهن در جام حذفی ناگهان همه چیز را عوض کرد و کریمی را از دید مدیران استقلال، بهترین گزینه برای ادامه کار در این باشگاه جلوه داد.
● قابل پذیرش نیست، اما …
در آستانه بازی مجدد با راه آهن و این بار در چهارچوب لیگ برتر کشور توضیح این نکته ضروری است که هیچ یک از دو طرز برخورد فوق منطقی نشان نمی دهد. درست است که باخت ۱-۴ در برابر پگاه بسیار سنگین و تلخ و به سبب تحقق یافتن در تهران غیر قابل توجیه بود، اما آبی ها در کل فصل جاری نیز چندان بهتر بازی نکرده و از سطح معینی فراتر نرفته بودند و در نتیجه نمی شد از آن تیم انتظار کارهای بس بزرگ را داشت و هر چند خوردن ۴ گل در تهران در برابر هیچ رقیبی قابل پذیرش نیست، اما به هر حال حادثه ای بود که آمد و گذشت و رفت و نمی شد فقط بر اساس آن اتخاذ رای و مبادرت به انجام کاری کرد.
همین امر در نقطه مقابل برای مسابقه استقلال ـ راه آهن در جام حذفی نیز صدق می کند، زیرا به رغم شادی و سر و صدای فراوان برخاسته از این توفیق فقط با ضربات پنالتی و تنها پس از تساوی ۲-۲ در وقت های عادی و اضافی به دست آمد و رخدادی نبود که بتوان آن را محصول برتری های تاکتیکی آبی ها دانست و یا به این نتیجه رسید که کار آنان از هر جهت کم نقص بوده و حریف را از این بابت خلع سلاح کرده اند. یک بازی مساوی حتی اگر با سلاح شانس و یا بدشانسی یکی از دو سو و یکی از دو تیم شکل نگیرد، به هر حال مشخصه ها و قواعدی دارد و برخاسته از برابری نسبی قوای تیم ها است و وقتی شما حریف تان را فقط با ضربات پنالتی می برید، بدیهی است که مشکل داشته اید و حال این که چطور می توان بر اساس چنین نتیجه ای حکم به ابقا یا حتی رفتن یک مربی داد، بحثی است که باید به آن پرداخت و ریشه یابی کرد و از شرایط آن سر درآورد، ولی آن چه اینک مشخص و قابل مانور و بیان کردن است، استمرار تصمیم گیری های سریع و لحظه ای در جمع آبی ها است.
● در کجای دنیا؟
شاید آوردن فیروز کریمی به جمع آبی ها تصمیمی لحظه ای نبوده باشد، زیرا تیم در ،۱۲ ۱۳ هفته اول از فصل جاری لیگ برتر کشور بد نتیجه گرفت و از حداکثر قابلیت های خود سود نجسته بود، اما برخوردهای بعدی با این قضیه و اعلام ادامه یا قطع همکاری با سرمربی فصل پیش استقلال اهواز اقداماتی لحظه ای و مرتبط با وقایع روز و بدون مد نظر قرار دادن مدتی طولانی بوده است. در این روند هر برد از جانب استقلال طوری بزرگ شده که انگار یک سند برائت برای کریمی بوده و هر شکست مثل یک گرز بر سر او فرود آمده و عجبا که پس از هفته ها تعریف و تمجید از کارآیی زوج حجازی- کریمی در استقلال، اخیرا دست حجازی را از امور فنی کوتاه و تاکید کردند که وی دیگر نباید در این امور دخالت کند و تمامی تصمیم گیری های فنی را به کریمی تفویض کردند و هیچ هم توضیح ندادند که اگر کریمی سرمربی بوده و حجازی مدیر فنی، چرا سرمربی مجبور و حتی مشتاق اجرای خواسته ها و توصیه های مدیر فنی بوده است و اصولا در کجای دنیا هم نظری و مشورت این دو چهره با یکدیگر یک الزام ( و یا حتی فرآیندی با هر نام دیگری) است و آیا هر باشگاه دیگری در سطح دنیا باید یک سرمربی در اختیار گیرد و همچنین یک مدیر فنی و فضایی را به وجود آورد که سرمربی به هر دلیلی و از جمله به خاطر پیشکسوت بودن مدیر فنی ملزم به لحاظ کردن اندیشه های او در ارنج و تعیین ترکیب تیمش شود؟
● یک فصل کامل
جوابی بر سوالات فوق لااقل در اردوی آبی ها در دست نیست و نمی دانیم پاسخ آن را چه باید داد، اما این نکته مشخص است که شادی آبی ها پس از غلبه بر راه آهن افراطی و غیرمنطقی بوده است و این که چگونه می توان سرمربی را به خاطر درخشش دروازه بان و مهار سه پنالتی توسط وی ( و البته پنالتی زنی بسیار بد راه آهنی ها ابقا کرد) باز مساله ای است که مدیران استقلال باید جوابگوی آن باشند اما فراتر و مهم تر از آن مدیران باید بگویند که معیار عزل و نصب ها در این باشگاه چیست و چه چیزهایی را جست وجو می کنند و براساس کدام معیارها هدف گذاری می کنند و اصولا مقصود و مقصد شان چیست.
در فاصله کمی تا دیدار مجدد با راه آهن که درعمل هیچ تاثیر خاص ( و حتی غیر خاصی!) بر سرنوشت آبی ها در لیگ ندارد، باید تاکید کرد که اگر کریمی ماندنی شود باید برای رسیدن به اهدافی مهم تر و بر پایه دستاوردها و مسایلی خطیرتر از رخدادهای کوتاه مدت باشد ، مثلا سران آبی باید به این نتیجه برسند که تیم شان بعد از آمدن کریمی بهتر از دوران حجازی عمل کرده و در نتیجه می طلبد که مهلت بیشتری به او داده شود و یک فصل کامل به او اختیار بدهند که برخی را ببرد و گروهی را به تیمش بیاورد تا تیم به شکل دلخواه درآید و فقط در صورت جواب ندادن این تدابیر او را جواب گویند این امر بسیار مهم تر از نگه داشتن یک مربی فقط بر اساس توفیق یک دروازه بان در جنگ ضربات پنالتی ( و یا لرزش پنالتی زنان حریف در چنین ستیزی) است. آیا اگر استقلال در مسابقه روز جمعه مغلوب راه آهن شود و این بازی مربوط به هفته سی ام لیگ را واگذار کند، باید دلیلی تازه بر لزوم قطع همکاری با کریمی به حساب آید؟
وحید رسولی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید