دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


زنان و جهانی سازی


زنان و جهانی سازی
از دهه ۱۹۸۰ تغییرات اقتصاد سیاسی جهانی اثر شگرفی بر روی زندگی زنان داشته به گونه ای كه آنان را به صورت فزاینده ای به عنوان بازیگران روندهای تولید و مصرف جهانی یكپارچه كرده است. جنبه های مختلف زندگی زنان تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته و در سطح بین المللی پیشرفت بیشتری را برای آنان به ارمغان آورده است.ازجمله اثرات نظم ساختاری كه در روند توسعه جهانی نهادینه شده است، پیدایش استراتژی های مبارزه توسط زنان در دوره های بحران بوده كه در زندگی روزمره آنان وارد شده است. اساساً الگوهای سنتی تجاری مجموعه خاصی از مناسبات جنسیتی را در تولید اشتغال صورت بندی كرده بودند. با وجود این كه تفاوت هایی میان كشورها و ساعات اضافه كار وجود داشت الگوی حاكم در كار با دستمزد در بخش تولیدی به نفع مردان برتری داشت، در حالی كه كار زنان اساساً در فعالیت های بدون دستمزد خانه داری و زاد و ولد تعریف شده بود. بازار كار با كارگرانی روبه رو شده بود كه پیش از این مسئولیت امور خانه را بر عهده داشتند و نیازهای روزمره آنها از طریق كار منزل بدون دستمزد زنان تامین می شد. فرض خانه دار بودن، زنان كارگری را به عرصه آورد كه برای نخستین بار كار خود را در ازای دستمزد پایین در بخش تولید عرضه كردند. همچنان كه روند گسترش سرمایه داری و جهانی سازی ادامه یافت، سرمایه، نادیده گرفتن جنسیت و ارزانی را تثبیت كرد و نیروی كار موثر زنان بر مردان ترجیح داده شد. اثر دیگر آزادسازی تجاری كه بر موقعیت زنان تاثیر مهمی داشته است، این است كه تولید برای صادرات، نیروی كار آنان را در بسیاری از بخش های كشورهای در حال توسعه به كار گرفته است. بسیاری از تحلیل های پیرامون اثرات جهانی سازی در كشورهای در حال توسعه از نفوذ بالای گسترش تقسیم كار فراملی و بین المللی جدید حكایت می كند. در این ادبیات هم به اثرات مثبت و هم منفی جهانی سازی به ویژه بر زنان توجه شده است. و بخش عمده مطالعات پیرامون تاثیرات روند تولید فراملی به پیامدهای ویژه صنعتی شدن و افزایش اشتغال صنعتی بر روی گروه های مشخص زنان در كشورهای در حال توسعه معطوف شده است. به تبع آن به كارگیری زنان در تولید جهانی نیز رشد بیشتری یافته است. ساختارهای پدرسالارانه درون نیروی كار ناپدید نشده اند، اما به واسطه تقاضاهای در حال تغییر سرمایه جهانی دچار دگرگونی شده اند. تركیب یكپارچگی و چندپار گی جهانی به واسطه آزادسازی اقتصادی آسان تر شده است. كار زنان اغلب بدون پشتوانه، موقتی یا پاره وقت همراه با حداقل حمایت و درآمد پایین است. برای مدتی طولانی استخدام زنان در بخش «غیررسمی» متمركز شده بود و تبعیض جنسیتی هم در بخش های «رسمی» و هم « غیررسمی» اعمال می شد. حذف مقررات دولتی و تغییر شیوه های تولید از سوی كمپانی های بزرگ و شركت های فراملیتی دگرگونی های مهمی را در تفكیك جنسیتی كار به دنبال آورد و چندپار گی را در روندهای تولید افزایش داد. مقررات زدایی از بازار كار، چندپارگی روندهای تولید، غیرصنعتی بودن و حوزه های جدید تعریف شده برای صادرات موجب تقاضای فزاینده كار با دستمزد پایین _ انعطاف پذیر- زنان شده است. زنان تمام مقاطع سنی اغلب از طریق چارچوب های خارج از عرف و قرارداد های فرعی در شركت های كوچك، كارگاه ها یا با انجام كار تولیدی در منزل به خدمت شركت های چندملیتی درآمده اند. پیامد چنین وضعیتی، از بین رفتن هر گونه تفكیك میان بخش های «رسمی» و« غیر رسمی» بوده است به گونه ای كه ارتباط میان این دو را تقویت كرده و تغییراتی در اشكال پیشین تبعیض جنسی در حوزه های مختلف فعالیت اقتصادی ایجاد كرده است. نیروی كار زنان همچنین به نحو شاخصی در تولید جهانی یكپارچه شده است، اما در یك شكل چندپاره و همراه با پیامدهای متناقض آن. تركیب چندپار گی روند های اشتغال با فمینیستی شدن بازار كار تقاضاهای جدیدی را بر عصر زنان تحمیل كرده است. بنابراین روند استثمار و تفكیك جنسیتی دائمی شده است، با این فرضیه كه عصر زنان می تواند بی اندازه بسط پیدا كند. اما آن همچنین چندپارگی این شرط را نهادینه می كند و بدین ترتیب یكپارچگی زنان، حاشیه نشینی آنان را به عنوان یك عنصر اساسی در درون ساختار های جدید جهانی پایدار می سازد. نظم ساختاری مسئولیت های سه گانه ای را برای زنان به بار آورده، كه جهانی شدن پیامدهای آن را تشدید كرده است. به همان اندازه كه نظام رفاهی دولت رو به زوال رفته است بیشتر قوانین به كار بدون دستمزد زنان، سازمان اجتماعی و یا بازار آزاد نیازمند درآمد پولی سوق یافته است. در بازار جدید جهانی كار كه بر پایه دستمزد پایین و شغل قابل تغییر بنا شده است، خانوارهای فقیر نمی توانند برای بقا تنها به یك نان آور (به طور سنتی مردان) وابسته باشند.زنان سهم عمده ای را از بازار كار آزاد شده به دست آورده اند، اما همزمان در درون آن به حاشیه رانده شده اند چرا كه مجبور شده اند به خاطر سر و كار داشتن با خواسته های متضاد ناشی از كار بدون پشتوانه، مشاركت خانوادگی و اجتماعی استراتژی مبارزه را برگزینند.اثرات جهانی سازی برای زنان هم قدرت به ارمغان آورده است و هم از آنان سلب قدرت كرده است. استخدام كننده زنان را غالباً خویشاوند نزدیك یا سببی آنها تشكیل می دهند و سیاست های پدرسالارانه خانواده به صورت بنیادی زنان را از انجام هر شكلی از فعالیت متكی به خود باز می دارد. معهذا، اشكال جدید مقاومت برای زنانی كه بیشتر به درون تولید جهانی كشیده می شوند در حال ظهور است. گفت وگوی بین كشوری و اتحاد میان شبكه های فعالان زن و دانشگاهی رهیافت جنسیتی به اقتصاد سیاسی جهان را افزایش می دهد. افزایش وابستگی امور خانه به درآمدهایی كه زنان به دست می آورند، با دادن امكان استقلال و اختیارات بیشتر به ارتقای وضعیت آنان كمك می كند.مقاومتی جدی از سوی مردان برای پذیرفتن امكان تجدیدنظر در نقش ها و مسئولیت های خانوادگی وجود دارد. همچنین گرایشی در مردان برای مهاجرت، ملی یا بین المللی، به منظور پیدا كردن كار وجود دارد كه در نتیجه باعث افزایش تعداد زنان سرپرست خانواده می شود.این كه جهانی سازی اقتصادی و الگوهای شغلی آن تا چه میزانی به زنان قدرت داده یا خواهد داد، قابل بحث است. اگر چه منافعی در دستیابی به شغل با دستمزد وجود دارد، ولی چون پرداخت ها و شرایط اغلب محدود هستند بنابراین نمی توان نتیجه گرفت كه اكثریت زنان شاغل لزوماً از این روند منتفع شده اند. تاثیر جهانی سازی بر زنان، هم در زمینه در برگرفتن و هم محروم سازی آنها، معمولاً پیچیده و متناقض بوده است. این چنین درك شده كه نیاز است این موضوع نه فقط در سطح جهانی بلكه همچنین در سطوح محلی و خانوادگی تحلیل شود.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید