دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


توانایی اوپک گازی برای کنترل بازار گاز جهان


توانایی اوپک گازی برای کنترل بازار گاز جهان
سازمان كشورهای صادر كننده نفت (اوپك) بیش از ۳۰ سال است كه عرضه و تقاضای این ماده حیاتی را متأثر ساخته است. به نظر بسیاری از متخصصین، مشتریان و سیاستمداران، افزایش قدرت اوپك، نتیجه وابستگی كشورهای عضو این سازمان به صدور این محصول و درآمد حاصل از آن است. از دیدگاه مصرف كنندگان بزرگ نفت، قدرت یابی اوپك و افزایش قیمت های نفت موجب پدید آمدن پتانسیل كافی در تولید كنندگان گاز طبیعی جهان برای ایجاد یك كارتل گاز طبق الگوی اوپك شده است، یعنی تأسیس سازمان كشورهای صادر كننده گاز. باید دید چه عواملی موجب تشكیل احتمالی این سازمان خواهد شد و كنترل آن بر عرضه و قیمت های گاز چگونه است. اهمیت این بحث در آنجا است كه در كشورهایی مثل آمریكا، اختلاف هایی بر سر ایجاد ظرفیت های اضافی وارداتی گاز پدید آمده است.
كشورهای مهم صادر كننده گاز دنیا در ماه آوریل، نشستی را در قطر برگزار كردند كه در آن روسیه نقش اصلی را به عهده داشت. در این نشست توافق گردید گروهی برای ارزیابی جزئیات قیمت گذاری گاز توسط صادر كنندگان آن و همكاری در جهت ثبات بخشیدن به بازار تشكیل شود.
اگرچه مجمع كشورهای صادر كننده گاز شامل كشورهای دوست غرب مثل قطر و نیجریه نیز می گردد، ولی از سوی دیگر روسیه، ایران، ونزوئلا و الجزایر بسیار مشتاق تشكیل اوپك گازی هستند كه بتوانند گاز صادراتی را با توجه به ارزش واقعی آن قیمت گذاری كنند. در ادامه این نوشته به عوامل شكل دهنده اوپك گازی و مقایسه صنعت جهانی نفت و گاز می پردازیم.
● چه كسانی كنترل گاز دنیا را در اختیار دارند؟
از مجموع ۱۰ كشور دارای ذخایر بزرگ گاز جهان، ۷ كشور عضو اوپك هستند كه عبارتند از: عربستان سعودی، ایران، عراق، ونزوئلا، الجزایر، امارات متحده عربی و نیجریه . روسیه كه بزرگترین دارنده ذخایر گاز دنیا است، در بازار گاز دنیا جایگاهی شبیه به عربستان در بازار نفت دارد.
آمریكا ششمین دارنده گاز و یازدهمین كشور نفتخیز دنیا ست، ولی به سرعت در حال از دست دادن رتبه خود در میان كشورهای دارنده ذخایر انرژی است، زیرا تا حد زیادی ذخایر نفت و گاز خود را در دهه های گذشته مصرف كرده است. به غیر از كشورهای مذكور ۲ كشور دیگر در پائین جدول رتبه بندی دارندگان نفت و بالای جدول رده بندی دارندگان گاز دنیا هستند. قطر درحالی كه رتبه چهارم را در میان كشورهای نفت خیز دارد، ولی سومین كشور دارنده گاز است. همچنین قزاقستان كه هشتمین كشور دارنده نفت است، مقام یازدهم را در میان دارندگان گاز دارد و ۲ كشور كویت و لیبی بیشتر نفت دارند تا گاز.كویت چهارمین كشور دارنده نفت و بیست و یكمین دارنده گاز و لیبی هم نهمین دارنده نفت و بیست و دومین دارنده گاز دنیا است.
با این وصف می توان دریافت همان گروهی از كشورها كه نفت دنیا را در اختیار دارند، صاحب اكثر منابع گاز دنیا نیز هستند.
همچنین روسیه در این میان جایگاهی ویژه دارد. این كشور همراه با قزاقستان، تنها كشورهایی هستند كه جزو ۱۰ كشور دارنده بزرگترین ذخایر نفت دنیا و بیشترین منابع گاز هستند، ولی عضو اوپك نیستند. روسیه ۲۵ درصد ذخایر گاز دنیا را دارد و علی رغم ظرفیت های معدنی گسترده خود در عرصه های غیر نفتی، یك اقتصاد نفتی دارد كه هنگام افزایش قیمت نفت، رونق می گیرد و هنگام سقوط قیمت ها مانند سال ۱۹۹۸ با بحران اقتصادی مواجه می شود.
● نقش روسیه در بازار گاز جهان
كشور روسیه تاكنون از كارتل اوپك بیرون مانده است. اگر جغرافیای سیاسی در روزگار شوروی متفاوت می بود، این كشور می توانست به آسانی در دهه ۱۹۷۰ عضو اوپك شود. روسیه همراه با دیگر تولید كنندگان نفت غیر عضو اوپك، توانسته به سرعت كمبود عرضه نفت در دنیا و افزایش قیمت این محصول را پاسخ دهد و تولید خود را بیشتر كند. سودی كه روسیه از عدم عضویت در اوپك به دست آورده، بیشتر از حالتی است كه این كشور در اوپك عضو می بود، زیرا به خواست و اراده خود مقدار تولید نفت را طبق عرضه و تقاضای جهانی نفت تنظیم می كند.
از دیدگاه سازمان همكاری اقتصادی و توسعه (OECD)، روسیه تأثیر بزرگی بر عرضه جهانی نفت دارد، حال چه این كشور خارج از اوپك و یا داخل آن باشد، بدین صورت كه روسیه قادر به افزایش تولید خود به میزان سالیانه ۱۰ درصد كه در طول دوره سال های ۲۰۰۴-۲۰۰۰ موفق به تحقق آن بود، نیست و این امر به نوبه خود دلیلی برای قیمت های بالای نفت بوده است. بنابراین برای كشور نفت خیز بزرگی مثل روسیه نیازی نیست كه برای تأثیرگذاری بر صنعت نفت عضو یك كارتل باشد، بویژه در شرایطی كه عرضه نفت محدود باشد.
روسیه در مورد گاز سلطه بیشتری بر بازارهای جهانی این محصول دارد و اگر اوپك گازی تشكیل شود، روسیه مجبور خواهد بود برای تأثیرگذاری در مقیاس جهانی عضو آن باشد. در واقع عمده ذخایر گاز جهان در مقایسه با نفت در دست تعداد كمتری از كشورها است و بنابراین در مورد ذخایر گاز با تمركز سلطه بیشتری روبه رو هستیم.
كشورهای روسیه، قزاقستان، تركمنستان و ازبكستان روی هم رفته ۳۰‎/۷ درصد ذخایر اثبات شده گاز دنیا را دارا هستند و در این میان روسیه با مزیت جغرافیایی خود، تأمین گاز اروپای غربی را با عبور این گاز از خاك خود و فراهم آوردن امكان دسترسی دیگر كشورهای دارنده گاز در محیط پیرامونی خود به بازار اروپا تحت كنترل خود دارد.
با اضافه كردن ایران و قطر به جمع كشورهای دارنده بیشترین ذخایر گاز جهان، كارتلی با ۶ كشور می تواند شكل گیرد كه كنترل حدود ۶۰ درصد ذخایر گاز دنیا را در اختیار داشته باشد. جالب است كه این تعداد كشور در خاورمیانه همین میزان از نفت دنیا را تحت كنترل خود دارند.
همچنین اگر تولید كنندگان گاز در شمال آفریقا، یعنی الجزایر، مصر و لیبی را به علاوه عربستان سعودی و نیجریه به فهرست فوق اضافه كنیم، ۱۰ درصد دیگر هم از ذخایر گاز دنیا تحت كنترل یك اوپك گازی درخواهد آمد كه روسیه در آن نقش رهبری را دارد. پس باید دید چرا اوپك گازی تاكنون ایجاد نشده است؟ جواب این سؤال را می توان در تفاوت های ساختاری صنایع نفت و گاز، جغرافیای سیاسی، بازار و وابستگی كشورهای مصرف كننده به گاز یافت.
● وابستگی به گاز؛ برطرف كننده وابستگی به نفت
در دهه ۱۹۷۰ هنگامی كه اوپك شروع به تأثیرگذاری فوق العاده بر صنعت نفت نمود وابستگی جهان به نفت در حدود نیمی از نیاز به انرژی را تشكیل می داد. در این دوران نفت برای تولید برق، حمل و نقل و به عنوان ماده اولیه صنعت پتروشیمی برای تولید پلاستیك، مواد شیمیایی و رنگ به كار می رفت. در همین حال كشورهای عضو همكاری اقتصادی و توسعه (OECD) به عرضه منابع نفت فراوان و ارزان به عنوان میراث دوران استعمار عادت كرده بودند. در این زمان گاز طبیعی تنها ۲۰ درصد مصرف انرژی دنیا را تشكیل می داد و تعداد اندكی از كشورهای عضو (OECD) به علاوه روسیه این ماده را در مقیاس بزرگ مصرف می كردند. این مصرف هم عمدتاً در بخش تولید برق و گرم كردن اماكن بود. امروزه نیز اگر چه مصرف نفت از دید آمار و ارقام به طور تناسبی كاهش یافته است ولی با این حال نفت بر دیگر منابع انرژی دنیا برتری دارد به ویژه در زمینه سوخت مورد نیاز برای حمل و نقل كه وابستگی به آن هنوز بسیار بیشتر از وابستگی جهان به گاز است.
از سوی دیگر، مصرف جهانی گاز در مقایسه با دهه ۱۹۷۰ دو برابر شده است و بدین ترتیب رشد مصرف آن از هر منبع انرژی دیگری بیشتر بوده است. در حالی كه مصرف نفت از این زمان تاكنون ۳۰ درصد افزایش یافته است. اگر چه گاز در حال گسترش نفوذ خود بر بازار جهانی انرژی است، راهی طولانی برای رقابت با نفت دارد. باید گفت با تأسیسات فعلی می توان گاز را به عنوان جایگزین نفت برای تولید برق استفاده كرد. همچنین گاز می تواند جایگزین نفت در بخش های حمل و نقل به ویژه صنعت هوایی و تولیدات نفتی شود ولی باید اذعان داشت رقابت گاز با نفت در بخش حمل و نقل در كوتاه مدت به نفع گاز نخواهد بود به خصوص كه حمل و نقل و ذخیره گاز به دلیل ماهیت فیزیكی آن دشوارتر است. نقطه ضعف دیگر گاز برای رقابت با نفت، فصلی بودن تقاضای گاز است زیرا اكثر مصرف كنندگان گاز در نیمكره شمالی بوده و در فصل زمستان متقاضی گاز هستند.
تجارت نفت در مقادیر انبوه و در كوتاه مدت توسط تانكرهای غول پیكر در تمام نقاط دنیا صورت می گیرد و ۳ شاخص اصلی برای قیمت گذاری آن وجود دارد كه عبارتند از نفت دریای برنت، وست تگزاس اینتر مدییت و نفت دوبی، عمان، در مقابل عرضه و تجارت گاز محدود به وضع بازار تعریف شده و منطقه ای این بازارها عبارتند از اروپا، آمریكای شمالی و آسیا كه هر منطقه نوع خاصی از قرارداد و لوله انتقال گاز مایع را دارد. این امر انتقال مقادیر انبوه گاز بین بازارهای منطقه ای را دشوار می سازد. از دید ارقام، در سال ۲۰۰۵ حدود ۷۲۱ میلیارد و ۴۵۰ میلیون متر مكعب گاز در بازارهای بین المللی مبادله شد كه از این میزان ۵۳۲ میلیارد و ۶۵۰ میلیون متر مكعب (۷۴ درصد ) توسط خط لوله جابه جا شد و ۱۸۸ میلیارد و ۸۰ میلیون متر مكعب (۲۶ درصد) به شكل میعانات گازی توسط كشتی جابه جا گردید. بنابراین صنعت عمده تجارت گاز جهان درون منطقه های خاص انجام می گیرد و برقراری سیستم مبادله گاز بین قاره ای میلیاردها دلار هزینه در پی خواهد داشت. انجام چنین كارهای بزرگی تنها با وجود حمایت مالی گسترده مؤسسات مالی بزرگ دنیا ممكن خواهد بود. این حمایت مالی نیز طبعاً باید در قالب قراردادهای طولانی مدت و معتبری صورت گیرد كه امكان بازگشت سرمایه ها را به مؤسسات فوق بدهد كه در شرایط خاصی مؤسسات مذكور قادر باشند طلب خود را از دولت ها وصول دارند.
● امنیت عرضه گاز
تأمین هزینه ها و پرداخت تعهدات مالی تنها جهت دهندگان صنعت گاز نیستند. امنیت عرضه گاز به كشورهای مصرف كننده این محصول شاخص كلیدی دیگری برای فعالیت طولانی مدت این صنعت است. مثلاً ژاپن در دهه ۱۹۷۰ از كاهش عرضه نفت كه نتیجه بحران نفتی این دهه بود به شدت آسیب دید.
برای جلوگیری از آسیب پذیری ناشی از بی ثباتی در عرضه گاز، ژاپن سعی نموده در طرح های گازی برخی از كشورهای تأمین كننده احتیاجات خود شركت كند تا بتواند در مواقع اضطراری میادین گاز را در دست خود داشته باشد. اخیراً كره جنوبی و چین سیاستی مشابه ژاپن در پیش گرفته اند و در بخش های گاز كشورهای خاورمیانه، خاور دور (برونئی، اندونزی و مالزی) و استرالیا شركت جسته اند. قراردادهای بلند مدت با تعداد زیادی از تأمین كنندگان گاز دنیا از قاره های مختلف راهی فراروی كشورهای مصرف كننده گاز برای حفاظت از خود در مقابل ایجاد كارتل گازی احتمالی در آینده است. برخی از كشورهای وابسته به گاز خارجی حتی قوانینی برای تنوع بخشی به محل تهیه گاز خود تدوین كرده اند. برای مثال اسپانیا كه در نزدیكی الجزایر است به راحتی می تواند همه گاز مصرفی خود را از این كشور خریداری كند ولی طبق قوانین مصوب درصد خاصی از گاز مصرفی اسپانیا می تواند از یك كشور تأمین شود، همچنین نسبت خاصی بین گاز دریافتی از طریق لوله و كشتی وجود دارد.
در مقابل، آلمان به شدت به گاز روسیه وابسته است كه از طریق خطوط لوله اروپای شرقی به این كشور می رسد. اختلافات روسیه و اوكراین در زمستان سال ۲۰۰۶ كه منجر به اختلال در تأمین گاز اروپای شرقی طی دوران اوج تقاضای این ماده گردید اخطاری برای آلمان و دیگر كشورهای اروپای شرقی مصرف كننده گاز روسیه بود كه منابع تأمین گاز خود را تنوع بخشند. در غرب اروپا انگلیس سرگرم دست و پا كردن منابع جدید تأمین گاز است و گاز این كشور از چندین كشور مختلف تأمین می شود.
● جغرافیای سیاسی
جغرافیای سیاسی در آسیای مركزی و خاورمیانه كه بیشترین منابع گاز در این مناطق وجود دارد در طول دهه های گذشته آشفته بوده است. در واقع اختلافات قومی، تجاری و ایدئولوژیك و بی اعتمادی بین روسیه و همسایگان آن در دریای خزر یا بین ایران و شیخ نشین های خلیج فارس به ویژه قطر هرگونه پتانسیل ایجاد اوپك گازی را در سایه ابهام قرار می دهد.
با این حال نشانه هایی مبنی بر علاقه مندی روسیه به روابط نزدیك تر با كشورهای تازه استقلال یافته و ایران وجود دارد.
ایران نیز اگر چه ۱۴ درصد ذخایر جهان را در دست دارد ولی تنها مقدار كمی از گاز خود را به تركیه صادر می كند. مصرف داخلی گاز ایران زیاد است و برای تزریق به چاه های نفت و برآوردن احتیاجات انرژی داخلی مورد استفاده قرار می گیرد.
به دلیل ویژگی های جغرافیای سیاسی، پاكستان، هند، چین و احتمالاً ژاپن، عمده ترین مشتریان گاز ایران هستند چه از طریق لوله و چه میعانات گازی قابل انتقال توسط كشتی. ولی باید گفت صدور گاز ایران به اروپا از طریق تركیه و یونان و به چین از طریق آسیای مركزی با استفاده از خط لوله با موانع سیاسی و جغرافیایی روبه رو است.
● عواقب تشكیل اوپك گازی برای آمریكا
آمریكا مقادیر زیادی از گاز مصرفی خود را از طریق خط لوله از كانادا وارد می كند و مقداری گاز هم در مقابل به این كشور و مكزیك از طریق خط لوله صادر می كند. همچنین آمریكا صادركننده میعانات گازی به ژاپن است. در سال های اخیر وابستگی آمریكا به واردات گاز افزایش یافته زیرا تولید داخلی كاهش یافته و در مقابل، تقاضا افزایش پیدا كرده است. اكثر مقام های دولتی و افراد درگیر با مسائل انرژی در آمریكا معتقدند كه واردات میعانات گازی برای این كشور ضروری است. مخالفت با این پدیده ۲ دلیل دارد. اول این كه برخی نگران آثار زیست محیطی و بهداشتی تأسیسات گازی هستند و دوم این كه تولیدكنندگان مستقل گاز در آمریكا واردات میعانات گازی را خطری می دانند كه با قیمت ارزان خود بازار آمریكا را تهدید می كند و حاشیه سود این تولیدكنندگان را فرسایش می دهد.
نگرانی تولیدكنندگان مستقل گاز در آمریكا از مخاطرات فراروی وابستگی به واردات گاز و تشكیل اوپك گازی نشأت می گیرد.
ولی از سوی دیگر بدون در نظر گرفتن میزان سرمایه گذاری در بخش گاز آمریكا، باید دانست ذخایر گاز داخل این كشور پاسخگوی احتیاجات گازی آن نخواهد بود و ضرورتاً واردات گاز می بایست افزایش پیدا كند.
علیرغم این كه وابستگی به واردات گاز خطراتی در پی دارد ولی كشورهایی چون ژاپن، كره جنوبی و بسیاری از كشورهای اروپایی ده ها سال است كه به گاز وارداتی وابسته اند. این خطرات در صورتی كه كشورهای مصرف كننده و شركت های فعال آنها در بخش گاز راهبرد تنوع بخشی به منابع تأمین گاز خود را دنبال كنند قابل مدیریت است. راه های دیگری برای ایجاد امنیت تأمین گاز، عقد قراردادهای طولانی مدت، انجام طرح های مشترك و همكاری با كشورهای تولیدكننده در طی فرایند عرضه گاز و سرمایه گذاری در این بخش است.
دیوید وود
مترجم: محسن خزایی
منبع: Oil and Gas Journal
منبع : روزنامه ایران