چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


«ملک نامه»، تاریخ یا حماسه؟


«ملک نامه»، تاریخ یا حماسه؟
در مطالعه تاریخ ادبیات ایران دوره اسلامی مشاهده می کنیم که بعضی از کتب تاریخی تألیف شده بعد از مدتی مفقود شده و پژوهندگان به واسطه مستخرجاتی که از این کتب در بعضی منابع تاریخی پسین نقل شده آنها را بازشناخته اند.
این نوع تألیفات گم شده در هر دوره تاریخی ممکن است وجود داشته باشد.۱ از آن جمله در دوره سلجوقیان نیز ما با این موضوع مواجه هستیم.
مورخان و مؤلفان پسین به نگارش کتاب هایی در باب سیره نخستین سلاطین سلجوقی با عناوین سیره ملک طغرل بگ سلجوقی، سنجرنامه و... اشاراتی داشته اند اما این تألیفات به دست نیامده است. ۲ از جمله این تألیفات کتابی با عنوان «ملک نامه» است که مجهول المؤلف بوده واحتمالاً برای پادشاه جوان آلب ارسلان اندکی پس از مرگ پدرش در سال ۴۵۱هجری /۱۰۵۹ میلادی نوشته شده است بنابراین تاریخ تألیف کتاب حوالی حدوث رویدادهایی است که توصیف می کند.۳
متعاقب شکست قطعی اردوی سلطان مسعود غزنوی در مقابل سپاه سلجوقی در جنگ دندانقان که تسلط بی چون و چرای خاندان سلجوقی در ناحیه خراسان بزرگ و سپس عراق عجم را در پی داشت به نظر می رسد با تأسیس امپراتوری ترک تبار سلجوقی فضایی از حس غرور ملی در میان ترکان اوغوز که خاندان سلجوقی از میان آنان برخاسته بود ایجاد شده باشد.
ظاهراً سلاطین سلجوقی نیز بی میل نبوده اند که از این حس ملی در جهت تحکیم حاکمیت خود از جنبه های فرهنگی بهره برداری کنند. در نتیجه در دوره سلجوقیان متقدم ما شاهد تألیف کتاب هایی هستیم که از یک سو فرم فتحنامه های مرسوم آن زمان را دارد و از سوی دیگر صبغه سیره نویسی با مضمون بازسازی فضایل قومی را دارا است.
صرف نظر از سیره های اشاره شده در فوق کتاب هایی تحت عناوین تفضیل الاتراک علی سائرالجناد نوشته ابوالعلاء ابن حسول دبیر دیوان سلطان طغرل بگ، ملک نامه مجهول المؤلف و با تسامح سلجوقنامه نوشته ظهیرالدین نیشابوری حاصل چنین دیدگاهی است. در این آثار آشکارا دو دیدگاه رجحان فضایل قومی خاندان سلجوقی به طور عام و رجحان درایت سیاسی و نظامی چاغری بگ و اخلافش در مقایسه با سایر عناصر خاندان سلجوقی به طور خاص بازگو می شود. ظاهراً تحت تأثیر همین تصویر ارائه شده از چاغری بگ است که پروفسور فاروق سومر بر نقش تأثیرگذار فرماندهی چاغری بگ در اتخاذ تدابیر سیاسی نظامی صحیح در بزنگاه های پیکار با دولت غزنوی تاکید دارد.۴
این امر البته به نظر می رسد حاصل طبیعی مسیر تاریخی طی شده توسط خاندان سلجوقی نیز باشد. زیرا بعد از فوت سلطان طغرل بگ و به رغم وصیت وی مبنی بر جانشینی سلیمان - فرزند کوچک چاغری بگ و پرورده طغرل بگ - در فرآیندی آلب ارسلان فرزند دیگر چاغری بگ به جانشینی برگزیده می شود. پس از آن به غیر از سلجوقیان روم که از سلاله غوتالمیش فرزند ارشد ارسلان یابغو هستند باقی خاندان های سلجوقی در نقاط مختلف - سلجوقیان بزرگ، سلجوقیان کرمان و سلجوقیان عراق- از اخلاف چاغری بگ هستند.
کتاب ملک نامه با توجه به زمان تألیف - احتمالاً بین سال های ۴۵۲ تا ۴۵۵ ه ق - عمدتاً مطالب مربوط به ابتدای کار و چگونگی ظهور خاندان سلجوقی را بیان می کند و اطلاعاتی درباره دوقاق پدر سلجوق،خود سلجوق و روابط این دو با دولت یابغوی اوغوز مستقر در ینگی کنت- ده نو۵- ارائه داده و در ادامه به اختلاف سلجوق با یابغو، مهاجرت سلجوق سوباشی از سرزمین اوغوزان به ماوراءالنهر و سکونت وی در قلمرو حکومت سامانیان و اسلام آوردن وی و همراهانش اشاره دارد. بعد از فوت سلجوق کتاب مطالب خود را با تأکید بر فرزندان میکائیل - چاغری بگ و طغرل بگ- که دست پرورده سلجوق بودند پی می گیرد و شرح درگیری های سلجوقیان را با قره خانیان و به ویژه با غزنویان تا جنگ دندانقان بیان می کند.
به نظر می رسد تعدادی از منابع تاریخی که بعد از قرن ششم ه ق تألیف شده اند در بحث از تاریخ سلجوقیان متأثر از ملک نامه باواسطه یا بی واسطه مطالبی را نقل کرده اند. از این تعداد می توان به عنوان نمونه کتاب های تاریخ الکامل ابن اثیر، مختصرالدول ابن العبری، زبده التواریخ صدرالدین علی حسینی، تاریخ فخری ابن طقطقی، العبر ابن خلدون و تاریخ روضه الصفا میرخواند را نام برد.این آثار به ترتیب تقدم و تأخر از قرن ششم تا قرن نهم هجری تألیف شده اند.
از میان این تألیفات به لحاظ کمیت اندک مطالب نقل شده تاریخ فخری در رده اول قرار می گیرد. ابن طقطقی در اشاره به ابتدای کار سلجوقیان در شرحی مختصر مطالب آغازین ملک نامه را- البته بدون ذکر منبع - عیناً نقل می کند.
صدرالدین علی حسینی نیز در زبده التواریخ کمی بیشتر از ابن طقطقی مطالب خود را بسط می دهد و با اینکه یکی دو نکته بدیع را اشاره می کند اما به احتمال بسیار به دلیل پیروی از اطلاعات کتابی دیگر۶ بعضی مطالب را خلط می کند و حداقل از این جنبه منبع مورد وثوقی نیست. کتاب العبر، تاریخ ابن خلدون که در قرن هشتم تألیف شده نیز کمی مفصل تر از دو اثر یادشده مطالبی را از ملک نامه نقل می کند.
از نقطه نظر تطبیقی می توان احتمال داد که ابن خلدون مطالب خود را در این زمینه از تاریخ الکامل ابن اثیر اقتباس کرده است. بعضی جملات ابن اثیر در این قسمت عیناً در العبر ابن خلدون تکرار می شود. «مختصرالدول» ابن العبری (بارهبرائوس) دانشمند مسیحی که در قرن سیزدهم میلادی به زبان سریانی نوشته شده است جزء معدود منابع تاریخی است که با ذکر نام «ملک نامه» مطالب آن را نقل می کند.
دو اثر دیگر که اتفاقاً یکی- الکامل - از نظر زمانی در قرن ششم هجری یعنی نزدیک ترین زمان به تاریخ تألیف ملک نامه - و آن دیگری -روضه الصفا- در فاصله سه قرن بعد در قرن نهم هجری- یعنی دورترین زمان به تاریخ تألیف ملک نامه نگارش یافته اند از نقطه نظر تطبیقی نیازمند توضیح بیشتری هستند. دو اثر یادشده مفصل ترین مستخرجات را از کتاب ملک نامه داشته اند. اما به نظر می رسد در نقل مطالب در بعضی موارد مغایرت هایی با همدیگر داشته باشند. این مغایرت ها را به طور موجز مرور می کنیم:
۱) میرخواند در نقل مطالب حق امانتداری را به جای آورده و مطلب خود را با این جمله آغاز می کند؛ «ناظم کتاب لک نامه آورده است...» اما ابن اثیر طبق عادت مألوف بدون ذکر نام منبع شرح خود را آغاز می کند.
۲) میرخواند از ترکان دشت خزر و ملک خزر موسوم به یبغو و رابطه وی با دوقاق خبر می دهد.اما ابن اثیر صرفاً از دوقاق و رابطه وی با پادشاه ترکان موسوم به یبغو خبر می دهد. تنها وجه اشتراک دو منبع در این قسمت همان عنوان یبغو - یپغو - برای پادشاه ترکان یا ملک خزر است.
۳) میرخواند از تصمیم یبغو مبنی بر حمله به طایفه یی از ترکان سخن می گوید اما ابن اثیر از تصمیم یبغو مبنی بر حمله به یکی از بلاد اسلام گزارش می دهد.
۴) میرخواند می گوید سلجوق چهار پسر داشت به نام های میکائیل، ارسلان، موسی و چهارمی در عنفوان شباب درگذشته بود. اما ابن اثیر فقط از سه پسر سلجوق به نام های میکائیل، ارسلان و موسی خبر می دهد.
۵) در چگونگی توقیف و حبس ارسلان یابغو (اسرائیل) نیز روایت دو نویسنده متفاوت است.
۶) سن سلجوق در زمان فوت را ابن اثیر صدو هفت سالگی عنوان می کند. میرخواند اما مساله را مسکوت می گذارد.
مضاف به این سایرمنابع ذکر شده نیز در بعضی جزئیات با یکدیگر مغایرت هایی دارند. به عنوان مثال نام پدرسلجوق به اشکال گوناگون ثبت شده است. در بعضی آثار یقاق، در بعضی دیگر تقاق و در گروه سوم منابع دوقاق آمده است.۷
در معنی فارسی آن نیز بعضی از نویسندگان مثل ابن اثیر دچار خطای فاحش شده و آن را«تیرتازه» ترجمه کرده است.۸ به نظر می رسد ایشان کلمه «حدید» که در عربی به معنای آهن است و ترجمه تقریباً صحیح واژه ترکیبی «تمیریالیغ » ترکی که عنوان یا لقب دوقاق بوده و به معنی «صاحب کمان آهنین» است را «حدید » خوانده باشد. گرچه هیچ یک از منابع یادشده ترجمه صحیحی از عنوان ترکی دوقاق به دست نداده و عموماً آن را«کمان آهنین و تیرآهنین» ترجمه کرده اند.
و نکته آخر اینکه کتاب روضه الصفای میرخواند به نسبت کتاب الکامل ابن اثیر مفصل ترین روایت را از ملک نامه ارائه می دهد. این درحالی است که کتاب روضه الصفا در فاصله زمانی حدود سه قرن بعد تألیف شده است. این ما را به نکات دیگری راهنمایی می کند. اول اینکه احتمالاً میرخواند نسخه یی از ملک نامه را در دست داشته و از روی آن گزارش خود را در باب ابتدای کار سلجوقیان تدوین کرده است.
دقت کنیم که میرخواند مطالب خود را با این جمله آغاز می کند؛ «ناظم کتاب ملک نامه آورده است که... » یا حداقل اینکه میرخواند این مطالب را از منبع کامل تر دیگری که به دست ما نرسیده استخراج کرده است. گرچه در جلد اول از بخش اول کتاب خود۹ در ذکر منابع مورد استفاده خود نام کتاب ملک نامه را ذکر نمی کند.
و نکته دوم اینکه میرخواند در اواخر قرن نهم هجری در هرات در دربار سلطان حسین بایقرا حضور داشته و به ویژه با میرعلیشیر نوایی وزیر، شاعر و نویسنده ترک مراوده نزدیک داشته است. می دانیم که میرعلیشیر نوایی از مشوقان و طرفداران ترویج ادبیات و فرهنگ ترکی بوده است. بعید نیست نسخه یی از ملک نامه یا آثاری دیگر مرتبط با آن ( اوغوزنامه ) در دسترس میرخواند بوده و وی از آن بهره برده باشد.
ملک نامه در تحقیقات دانشمندان ترک شناس به دلیل تأثیرگذاری «ملک نامه» بر منابع تاریخی نگاشته شده بعد از خود، کتاب از جنبه میزان ارزش و اعتبار علمی نیز طرف توجه دانشمندان ترک شناس واقع شده و در بین این گروه بحث و جدل هایی را باعث شده است. غالب دانشمندان ترک شناس، ملک نامه را به عنوان یک منبع دست اول مورد اعتماد دانسته و حتی با استناد به بعضی مطالب آن نقطه نظرات جدیدی در تاریخ اوغوزان مطرح کرده اند.
کلود کاهن دانشمند آلمانی، ابراهیم قفس اوغلو و محمد آلتای کویمن دو دانشمند ترکیه یی از این گروه به شمار می آیند. این دانشمندان در تحقیقات خود در زمینه ابتدای کار سلجوقان به کتاب «ملک نامه»اعتبار ویژه یی قائل شده و از استناد به مطالب آن برای فهم بیشتر چگونگی رویدادهای مربوط به برآمدن سلجوقیان ابایی نداشته اند.
در این میان «کلود کاهن» دانشمند ترک شناس آلمانی جایگاه ویژه یی دارد. تحقیق ارزشمند ایشان تحت عنوان «ملک نامه یا تاریخ خاستگاه سلجوقیان»۱۰ به کمک منابع مختلف و با تأکید برآن دسته آثاری که مطالب خود را از ملک نامه از میان رفته گرفته اند به بررسی تاخت و تازهای سلجوقیان می پردازد. در این مقاله است که کاهن ضمن مقایسه ملک نامه با «شاهنامه» احتمال می دهد که اثر هنگام اخذ عنوان «ملک » توسط آلب ارسلان و پیش از سلطان شدن وی تألیف شده و به او تقدیم شده است.۱۱
در اعتبار مقاله کاهن همین بس که جلد اول کتاب تاریخ غزنویان۱۲ و جلد۵ تاریخ ایران کمبریج۱۳ در بخش مربوط به تاریخ اوغوزان بیشترین ارجاعات را به این مقاله دارند. ابراهیم قفس اوغلو نیز اطلاعات ملک نامه را آنقدر معتبر دیده است که یکی از مقالات چالش برانگیز خود را با تاکید بر بخشی از کتاب فوق در موضوع سفر چاغری بگ به سرحدات روم، با عنوان «اولین هجوم سلجوقیان به آناتولی شرقی و اهمیت تاریخی آن»۱۴ تنظیم می کند.
محمد آلتای کویمن نیز در کتاب خود با عنوان «تاریخ امپراتوری سلجوقیان بزرگ»۱۵ جایگاه ویژه یی را به ملک نامه اختصاص می دهد و بسیاری از تحلیل های مربوط به چگونگی ظهور سلجوقیان را با استناد به اطلاعات ملک نامه تدوین می کند.
در دایره المعارف اسلام۱۶جلد ۱۵ مدخل «سلجوق» نیز جابه جا از مطالب ملک نامه استفاده شده است. اما در مقابل همه اینها پروفسور فاروق سومر از منظر دیگری به کتاب ملک نامه می نگرد ایشان در انتقاد به دیدگاه مثبت گروه اول، به ملک نامه اعتبار چندانی قائل نیست و بعضی مطالب آن را- از جمله سفر چاغری بگ به روم - بیشتر داستانسرایی ساختگی می داند. وی به صراحت اظهار می دارد؛ «کتاب ملک نامه با ماهیت داستانسرایی حماسی منبع قابل اعتمادی در خصوص تاریخ قرن یازدهم سلجوقیان نمی تواند باشد.»۱۷
صرف نظر از اینکه دانشمندان ترک شناس از جنبه سندیت چه نگاهی به محتویات کتاب مفقود شده «ملک نامه» دارند این واقعیتی انکارناپذیر است که در مطالعه خاستگاه سلجوقیان، «ملک نامه» منبعی مهم و دست اول است که به نظر می رسد کامل ترین صورت استخراجی آن را نیز در کتاب «روضه الصفا» میرخواند مشاهده می کنیم.
اما با توجه با اینکه خدشه هایی نیز از جهت اعتبار به آن وارد شده است لذا ارجح آن است که مطالب کتاب با رویکردی انتقادی مطالعه و نقل شود. وجود بعض شباهت ها بین سلجوقنامه، شجره تراکمه - که خود بی تردید مقتبس از اوغوزنامه ها است - و ملک نامه ما را به این اعتقاد رهنمون می شود که یک بار دیگر ضرورت مطالعه انتقادی و تطبیقی کتاب «ملک نامه» را دراین فرصت یادآور شویم.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
آنادردی عنصری
منبع : روزنامه اعتماد