یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

۱۸ اوت ۱۹۵۳ ـ یک روز پیش از ۲۸ مرداد: چرا طرح براندازی حکومت دکتر مصدق به اجرا درآمد؟


۱۸ اوت ۱۹۵۳ ـ یک روز پیش از ۲۸ مرداد: چرا طرح براندازی حکومت دکتر مصدق به اجرا درآمد؟
۱۸ اوت ۱۹۵۳ (۲۷ مرداد ۱۳۳۲) خیابانهای تهران پس از چند روز تظاهرات صدها هزار نفری نسبتا خلوت بود. زیرا شب پیش از آن، "لوی هندرسون" سفیر آمریکا که از خارج به تهران بازگشته بود به دیدار دکتر مصدق که در منزل بود شتافته بود و به او متذکر شده بود که تظاهر کنندگان اتباع آمریکا را آشکارا تهدید می کنند و اگر تظاهرات [ضد شاه و ضد استعمار و سلطه] ادامه یابد دولت آمریکا ایران را "منطقه ناامن" اعلام خواهد کرد و اتباع خود را از اینجا خارج خواهد ساخت. با این که دکتر مصدق متوجه طرح نقشه بر ضد خود بود، از مردم خواست که از تظاهرات دست بردارند و به ماموران انتظامی هم دستور داد که مانع ادامه تظاهرات شوند و این همان وضعیتی بود که طراحان نقشه براندازی آرزوی آن را داشتند. مولفانی که بعدا در این زمینه کتاب نوشته اند متذکر شده اند که اگر کارگران دو کارخانه هم در خیابانها بودند، توطئه ۲۸ مرداد نمی توانست به این آسانی به نتیجه برسد - دکتر مصدق در صفحه ۱۸۲ خاطرات خود نوشته است که هندرسون مانند "گریدی" سفیر سابق آمریکا در تهران بی نظر نبود و به همین سبب "ایدن" مقام انگلیسی در کتابش از او سپاسگزاری کرده است. همان ایدنی که نوشته است جنبش مصدق نفوذ ما را در خاورمیانه متزلزل کرده و ادامه حکومت او بر ایران برای انگلستان بسیار ناگوار است.
توطئه های انگلستان برای برکنار ساختن حکومت دکتر مصدق و فشار این دولت به دولت آمریکا در انجام آن از همان نخستین روز ملی شدن صنعت نفت آغاز شده بود، ولی "ترومن" رییس جمهوری وقت آمریکا تا روزی که بر سرکار بود (۲۰ ژانویه ۱۹۵۳ مطابق با ۳۰ دی ماه ۱۳۳۱) زیر بار براندازی دکتر مصدق نرفت، زیرا که از قضاوت تاریخ می ترسید که یک دولت ملی و دمکراتیک را ساقط کرده است. اما پس از این تاریخ که حکومت آمریکا به دست حزب جمهوریخواه (ژنرال آیزنهاور) افتاد ورق برگشت. مورخان فرصتهایی را که در زیر می آید باعث اقدام مشترک آمریکا و انگلستان و عاملان داخلی آنها در براندازی حکومت دکتر مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قلمداد کرده اند:
▪ مرگ ناگهانی استالین و خروج کرملین از انسجام پیشین
▪ پایان جنگ کره و کاهش گرفتاری های دولت آمریکا
▪ روی کار آمدن ژنرال آیزنهاور در آمریکا که سعی داشت هر چه زودتر حلقه محاصره شوروی با مهره گمشده ایران تکمیل شود و آمریکا در منافع نفتی ایران شریک گردد.
▪ سخت شدن اوضاع اقتصادی ایران بر اثر طولانی شدن محاصره این کشور توسط انگلستان که روی زندگانی روزمره مردم تاثیر منفی گذارده بود و باعث دلسردی پاره ای از آنان شده بود
▪ خریده شدن چند سیاستمدار و گروهی از نشریات که باعث اخلال در صفوف ملیون شده بود و دکتر مصدق را ناچار کرده بود که به کمونیستها (حزب توده) چراغ سبز بدهد که سبب نگرانی آمریکا شده بود.
▪ آشنایی کامل ماموران اعزامی سیا (سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا) با سران و گردانندگان اوباش و اراذل تهران که عوامل انگلستان معرفی کرده بودند و جمعی از افسران که توسط مستشاران نظامی آمریکا در تهران انتخاب شده بودند.
▪ تکمیل شدن کار شناسایی هواداران قسم خورده و محافظان دکتر مصدق و توانایی آنان به دفاع، آزمایش استعداد اطلاعات شهربانی کشور با ربودن رئیس آن و کشف ضعف آن در جمع آوری اطلاعات.
▪ موافقت انگلستان با شریک کردن آمریکا در بهره برداری از نفت ایران و سپردن جای نفوذی اش به آن دولت در ایران آینده [حصول توافق کامل میان دو دولت].
▪ تزلزل روز افزون شاه و بیم تسلیم شدن او به خواستهای دکتر مصدق که در آن صورت برگ برنده بازی برای همیشه از دست می رفت.
▪ ترس از جهانی شدن جنبش ناسیونالیستی دکتر مصدق که نمونه اش در مصر آشکار شده بود و ترس همیشگی استعمار از ناسیونالیسم یعنی نیرومند ترین عامل ضد دخالت خارجی و ضد استثمار و تحقیر ملت.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید