دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
سفری لذتبخش به سلول ۲۷۳
▪ ترجمه احسان نوروزی و نیما ملکمحمدی،
▪ نشر نیلا چاپ یکم، ۱۳۸۶
«خواندن کتاب از نظر من، کم از سفرکردن یا عاشقشدن نیست»[۱]
وقتی همه چیز در بهترین شرایط باشد، نویسندهای خوب، داستانهایی خوب، ترجمهای خوب، ویراستاری خوب و نشر خوب؛ شما میتوانید عاشق شدن را یک بار دیگر تجربه کنید. لذتی ناب ببرید و مدام فکر کنید «این آقای بورخس هم عجب اعجوبهای بوده».
او با نوشتن این کتاب تنها یک کتاب ننوشته؛ به عبارتی رها و آزاد دست به هر کاری زده که دلش به او حکم کرده است. وقایع داخل کتاب را به خارج از کتاب ربط داده(ربط میان متن و فرامتن)، داخل قاب تصویر و خارج از آن. نویسندهای برای کتاب خلق کرده و در ادامه، آدمهای دیگری که توی داستانهای همدیگر سرک کشیدهاند. شاید به دلیل همین رهایی و آزادی و بیقید و بندی اوست که برخی بورخس را از پیشگامان سبکی موسوم به پستمدرن میدانند اما بورخس به گواه آثارش به هیچ وجه نمیتواند متعلق به سبک یا دورهای از ادبیات باشد.
بورخس متولد آرژانتین است ولی او را نمیتوان حتی در دسته نویسندگان آمریکای لاتینی- با توجه به ویژگیهای جغرافیایی متجلی در آثارشان- جای داد. بورخس رها و آزاد و سیال مینویسد. گویی هیچ قید و بند و تکلفی ندارد. قصههایی که روایت میکند ناب و منحصر به خود اوست.
قصههایی که بدون خودنمایی و تظاهر به دانش، ریشههای عمیقی در اسطورههای جهان، اعم از شرق و غرب و فلسفه و ادبیات و آیینها دارد که همه نشان از دانش فراگیر بورخس است. همچنین بورخس را میتوان خالق نامید. خلقتی که از ابتدا پایهاش بر تخیل و رویا بنا میشود.
برای نویسندهای که هیولاهایی را خیال میکند و نامگذاری میکند و حتی یک کتاب شناختنامه از این موجودات تالیف و ترجمه میکند(۲) و به گفته خود بورخس هنگام گردآوری این دانشنامه گویا بسیار تفریح هم میکند(۳)، آفریدن یک نویسنده خیالی که نویسنده خیالی دیگری بر کتاب او مقدمهای بنویسد و موخرهای به قلم معلم دبستان خیالی از این نویسنده خیالی... میبینید با همین نوشته ساده که قصد معرفی یک کتاب از بورخس را دارد، شما میتوانید وارد هزارتوهای پیچیده ذهنی او شوید. نوشتههای بورخس همه خوابوارهاند و جنس این خواب و خیال نه از قسم رئالیسم جادویی غالب آثار آمریکای لاتین که از ویژهگیهای منحصر به فرد آثار بورخس است. شاید منشأ این پیچیدگی و لابیرنتهای ذهنی او، کم بینا شدن و سپس نابینا شدن او باشد. اگرچه خود بورخس اعتقادی به احوالات نویسنده و تاریخچه شخصی و محل تولد و شرایط زندگی و حتی کشوری که در آن زندگی کرده است، ندارد. او حتی برایش تفاوتی ندارد متنی که مینویسد، میخواهد که بنویسد، شعر است یا نظریه یا داستان یا چه. او به دانشجویانش توصیه میکند که هنگام خواندن کتاب اگر کند پیش میروند و لذت نمیبرند، کتاب و نویسندهاش را برای مدتی کنار بگذارند؛ چون اصل خواندن کتاب را در لذت میداند. دور شدن از فضای واقعی و غمانگیز یا هولناک و سخت و دشوار زندگی با گام نهادن در بستری از خیال. بورخس اعتقاد دارد که خواننده باید بتواند برای مدتی خود را در قالب شخصیتهای یک داستان بگذارد و با آنها نوعی دیگر از زندگی را سوای زندگی خودش تجربه کند.
و اما «۶ مساله برای دن ایسیدرو پارودی» شش داستان به هم پیوسته پلیسی است که به شدت از سنتهای داستانهای پلیسی پیروی میکنند در عین اینکه همگی ویژگیهای بورخسی دارند. دن ایسیدرو پارودی مردی است که متهم به قتل شده و مدت ۱۴ سال است در زندان و در سلول شماره ۲۷۳ ساکن است و در همه این شش داستان او ملاقاتکنندگانی دارد با یک مساله پیچیده و غامض جنایی که هنگام خوردن چای ماته در فنجان آبی رنگش و پکزدن به سیگار سابلایم، به آنها گوش میدهد و بدون حضور در محل جنایت و جمعآوری مستندات و مدرک، تنها با شنیدن داستان شاهدان، معمولا پس از یک هفته جنایتکار را معرفی میکند اما داستانها در همین شکل(قالب پلیسی) خلاصه نمیشوند. بورخس با قرار دادن داستانهای فرعی و اشاره به اساطیر، انتخاب شخصیتهایی از اقوام مختلف مثل چینی و عرب به داستانها ابعاد جهانشمولی میبخشد. او از طریق شخصیتهایی با حرفههای مختلف که بیشتر آنها را نویسنده و شاعر و صاحبنظر ادبی معرفی میکند، دغدغههای خود را که هجو و نقد قشرهای مختلف و به ویژه نقد جامعه روشنفکری است، به تصویر میکشد. نقدی که آمیخته با طنز و شوخی است تا جایی که فارغ از کشف و حل یک معمای جنایی به لبخندی لذتبخش، باارزشترین دستاورد خواندن یک کتاب با خواننده وامیدارد.
از سوی دیگر ماجراهای پیچیده جنایی مصالح اصلی ساخت همان هزارتوهای معروف بورخسی میشوند. وجه طنزآمیز داستانها بهدلیل اشاره به داستانهای قبل و وجود حوادث و شخصیتهای مشترک چون خرباسیو مونتهنگرو و دن آنگلادا و شاهزاده خانم روسی و...که حتی در نوشتن پانویسها دخالت میکنند، فضایی بشاش و شاد به داستانها بخشیده و در عین حال داستانها را به هم پیوند میدهد. بورخس با استفاده از ضربالمثلهای اسپانیایی و گزارههای فلسفی که در موقعیتهای طنزآمیز کارکردی دو وجهی دارند، داستانها را میآراید و آنها را از ماجراهای رایج پلیسی که صرفا در سطح حرکت میکنند، خارج میکند.
بزرگترین مطایبه این مجموعه داستان این است که دن ایسیدرو پارودی، حلال مشکلات و کارآگاهی بزرگ در مقام یک زندانی با اشاره ظریفی به نامش«پارودی»(۴) چگونه است که خود از حل مشکل خود ناتوان مانده است؟ از طرفی بورخس با استفاده از اشارات و توصیفاتی ظاهرا ناکارآمد و فرعی که قاعدتا داستان پلیسی را از هدف اصلی خود یعنی ارائه اطلاعات مفید برای کشف یک معما منحرف میکند، از این گونه ادبی آشناییزدایی میکند؛ مانند توصیف دقیق لباس و چتر و کلاه تمام ملاقات کنندگان، شرح احوال ادبی زمانه و اشاراتی به شعر و نام کتابها، داستانهایی از روابط افراد و تاریخچه آنها و وارد شدن به طبقات اجتماعی (داستان «قربانی تادئو لیماردو») و به انگیزههای پیدا و پنهان یک انسان برای زمینهسازی جنایت (داستان «قضیه اختیار و فرمانده»)، لفت و لعابهای کلامی که تبدیل به ویژگیهای یک شخصیت میشوند (داستان«جستوجوی طولانی تای آن»)، تکرار زندان و تاکید بر سلول ۲۷۳ و اتاقی که گویی مرکز این جهان است، حالات پارودی که رفتهرفته به موتیفی طنزآمیز بدل میشوند بدون اینکه وجه تیپیک بیشتر شخصیتهایی از این دست را پررنگ کنند.
در اینجا تنها به یک نکته در حد گذرا اشاره میشود که همکاری نویسندگان کاری بس مشکل است و بورخس در جایی به این نکته اشاره میکند که همکاری با ببویی کارسارس هر دوی آنها را واداشته که تبدیل به نفر سومی شوند و مانند او فکر کنند و علاوه بر نگاهی مشترک، به دنیای جدیدتری دست بیابند که در نوشتن این داستانها آنها را یاری کرده است.(۵)
در پایان، ذکر این نکته لازم است که ترجمه خوب و روان نیما ملکمحمدی و احسان نوروزی با ویراستاری حمید امجد و مقدمه جامع او، خواندن کتاب را لذتبخش میکند و اصولا هر کاری که نتیجه آن احترام به خواننده باشد، او را به خواندن کتاب تشویق و ترغیب میکند؛ نکتهای که هیچ سازمان انتشاراتی نباید از آن غافل بماند. پس لذت خواندن این مجموعه را میتوان همپای سفرکردن و عاشقشدن دانست.
پینوشتها:
۱ - گفتوگو با خورخه لوئیس بورخس، ریچارد بورجین، ترجمه محمود فاضلیبیرجندی، نشر تندیس چاپ اول، ۱۳۷۸
۲ -کتاب موجودات خیالی، خورخه لوئیس بورخس، ترجمه احمد اخوت، نشر ماهریز، چاپ اول ۱۳۸۵
۳ - همان، پیشگفتار به قلم خود بورخس
۴ - Parody در لغت بهمعنای هجوآمیز است.
۵ - هفت دا، ریتا گیبرت، ترجمه نازی عظیما، نشر آگاه، چاپ اول
۱ - گفتوگو با خورخه لوئیس بورخس، ریچارد بورجین، ترجمه محمود فاضلیبیرجندی، نشر تندیس چاپ اول، ۱۳۷۸
۲ -کتاب موجودات خیالی، خورخه لوئیس بورخس، ترجمه احمد اخوت، نشر ماهریز، چاپ اول ۱۳۸۵
۳ - همان، پیشگفتار به قلم خود بورخس
۴ - Parody در لغت بهمعنای هجوآمیز است.
۵ - هفت دا، ریتا گیبرت، ترجمه نازی عظیما، نشر آگاه، چاپ اول
منبع : روزنامه تهران امروز
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران آمریکا دولت مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران افغانستان گشت ارشاد رئیس جمهور
سلامت شورای شهر هواشناسی تهران شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل فضای مجازی سیل کنکور وزارت بهداشت
قیمت خودرو دلار ارز قیمت دلار مالیات خودرو بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مسکن تورم ایران خودرو
سریال پیمان معادی تئاتر تلویزیون فیلم سینمای ایران سینما بازیگر موسیقی ازدواج قرآن کریم
سازمان سنجش خورشید
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی جنگ غزه روسیه اوکراین حماس ترکیه نوار غزه عراق ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی سپاهان باشگاه پرسپولیس تراکتور جام حذفی آلومینیوم اراک لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات فناوری ناسا گوگل سامسونگ نخبگان
خواب موز بارداری دندانپزشکی آلزایمر روغن حیوانی