یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


آتش زیر خاکستر


آتش زیر خاکستر
به ۱۷ساله ها می ماند. كوچك مردی كه هنوز پشت لبش سبز نشده. شیشه ای پر از حباب منقوش به رخ ناصرالدین شاه را بغل كشیده است و رگ گردنش با جمع شدن لپ هایش كش می آید. بوی سیب دود شده و موزهای كافوری. چشم های ریز شده و لپ هایی كه برای هر پكی از داخل، بهم می چسبند. این پك آخر است، كام نمی دهد. داداش یك قلیان دیگر. اینجا مرد كسی است كه پك بزند و سرش گیج نرود؛ پكی از جنس مردانگی. قلیان قل می زند، زغال سرخ می شود و جان پسرك دود می شود و می پرد. گریزی نیست، اینجا كفش های كنده شده پای تخت ها، سن ها را مشخص می كند.زمان های دور، پیرمردها یال و كوپالی داشتند، انگشترهای عقیق و تسبیح های درشت یسر می چرخاندند. بعدازظهر هر روز در قهوه خانه، نگین و سنگ ساب و تسبیح شاه مقصود خرید و فروش می كردند یا ساعتی را با گلیم پاره ای تاخت می زدند. بعد دلی به گپ می دادند و لبی به قلیان می زدند و طعمی از چای می گرفتند. روزی میهمان چای داشتند و روزی دیگر چای خورده را میهمان می شدند.اینجا پاتوق پیرمردها بود و موسپیدها، گاهی برای گذران پیری می آمدند و روزی دگر برای معامله و معاوضه و از همه مهمتر برای باخبر شدن از حوادث و اخبار، راهی قهوه خانه می شدند.قلیانی چاق می كردند و دیزی و پیاز مشتی می خوردند. اگر نه، بسنده می كردند به چای و درددلی و ساكت شدن بار غمی و بعد باز فردا بود و روزی دیگر. حالا جوان ها می آیند. آرنج روی زانو می زنند و مچ زیر چانه. دستبندهای نقره و گردنبندهای مهره ای جای انگشتر عقیق را گرفته و سوئیچ های سرگردان و زنجیره های باریك جای تسبیح های دانه درشت را. جای نگین و تسبیح و گلیم پاره، سی دی و شیشه، كریستال (نوعی مواد مخدر جدیدالورود) رد و بدل می كنند. آنجا دیگر كسی خبر نمی شود، بلكه قهوه خانه ها جایی برای تولید خبر شده است. مكان خبرسازی كه به سرعت برق روی تلكس های خبری می نشیند. آمار ۷۰ درصدی مصرف كنندگان زیر ۲۰ سال قلیان ، اعتیادآور بودن نیكوتین قلیان و اینكه میزان نیكوتین قلیان ۱۰ برابر از هروئین اعتیادآورتر است. مصرف ۱/۱۴ درصدی قلیان توسط نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله كه از این تعداد، ۹/۱۸ درصد را پسران و ۹/۹ درصد را دختران تشكیل می دهند اینها اخبار قهوه خانه هاست؛ مكانی كه در تضاد سنت و مدرنیته هنوز جایگاهی نیافته است.
میوه های سرطان زا
دست به دسته قلیان و لب به لبه آن چسبانده، پك می زند و همچون ترن دود از سرش بیرون می زند. یكی بوی سیب و دیگری توت فرنگی و موز؛ توتون های میوه ای كه سالهای اخیر بازار قهوه چی را داغ داغ كرده است. آن زمان ها بیشتر چای بود و گاهی قلیانی كه لبه آن با دستی پاك می شد، به دست چروكیده دیگری سپرده می شد با بوی خالص و طعم توتون.توتون های میوه ای كه تنها حاصل ته انبارهای توتون كشورهای پیشرفته است كه هیچ مصرف دیگری ندارد و دور ریختنی است، با افزودن كمی اسانس میوه به قهوه خانه های كشورهای عقب افتاده و منطقه خلیج فارس راه یافته و آنها را به دود و آتش كشیده است. در حالی كه میزان وجود مواد سرطان زا و منوكسیدكربن در قلیان به ترتیب ۲ برابر و ۵/۲ برابر سیگار است.استكان های كمرباریك و قوری های گل سرخی نه چندان تمیز، پروخالی می شود. جوان ها می آیند، اما معلوم نیست برای چه؛ برای آگاهی از خبر یا معامله تسبیح، شاید هم پیدا كردن یك كار یا وقت گذرانی. به هر حال می آیند پول می دهند و سرطان می خرند.توتون های میوه ای با عوارض وحشتناك بر كلیه، قلب، ریه، تارهای صوتی، دهان و دندان ها و نیز اختلال های شدید سیستم گوارشی. ولی جوان ها می آیند، قلیانی توی رگ می زنند و می روند. اسم اعتیاد نوینشان را عادت گذاشته اند. واژه های هم خانواده ای كه هر دو یك اثر دارند. می گویند تفریح نداریم، این سالم ترین تفریح است، ولی فارغ از اینكه یك قلیان پر از تنباكو، معادل كشیدن ۲۰ سیگار است. یك پاتوق، یك قلیان و یك قوری چای، اینجا به جای خوردن میوه آنها را می كشند؛ میوه هایی كه جوان ها را به اعتیاد عادت می دهد.
منبع : خبرگزاری ایسنا