یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جاده رزوریشن Reservation Road


جاده رزوریشن Reservation Road
▪ کارگردان: تری جورج.
▪ فیلمنامه: جان برنهم شوارتز، تری جورج.
▪ موسیقی: مارک ایشام.
▪ مدیر فیلمبرداری: جان لیندلی.
▪ تدوین: نائومی گرافتی.
▪ طراح صحنه: فورد ویلر.
▪ بازیگران: ژواکین فونیکس[ایتن لیرنر]، مارک روفالو[دوایت آرنو]، جنیفر کانلی[گریس لیرنر]، میرا سوروینو[روت ولدون]، اله فنینگ[اما لیرنر]، ادی آلدرسون[لوکاس آرنو]، شون کرلی[جاش لیرنر]، آنتونی کورونه[گروهبان برک]، جان اسلیتری[استیو].
▪ ١٠٢ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ آمریکا، آلمان.
▪ نام دیگر: Ein Einziger Augenblick.
▪ ژانر: درام، مهیج.
ایتن لرنر و همسرش گریس که از داشتن پسرش ١٠ ساله شان جاش و دختر کوچک شان اما به خود می بالند، شبی هنگام بازگشت از رسیتال موسیقی جاش در پمپ بنزینی در جاده رزوریشن توقف می کنند. اما این توقف کوچک به زودی زندگی او را زیر و رو می کند.
چون جاش که برای رها کردن کرم های شب تاب به کنار جاده رفته، توسط اتومبیلی زیر گرفته و کشته می شود.
راننده خاطی می گریزد و خانواده لرنر را گریان و خشمگین پشت سر می گذارد. راننده اتومبیل وکیلی به نام دوایت آرنو می باشد که در حال بازگشت از مسابقه ورزشی همراه پسرش است. او که پس از جدا شدن از همسرش روت تنها روزهای آخر هفته را با پسرش می گذراند، در هراس از دست دادن وی از معرفی خود به پلیس خودداری می کند. ایتن پس از مراجعه به پلیس از کند بودن تحقیقات دچار یاس شده و خود تصمیم به تحقیق در شهر کوچک شان می گیرد.
پس از دستگیر شده به خاطر مزاحمت و رهایی مصمم می شود تا وکیلی برای اجیر کند. دست تصادف او را به دفتر حقوقی می کشاند که آرنو نیز در آنجا کار می کند. در نتیجه آرنو باید در مقام وکیل در جست و جوی خود به عنوان ضارب فرزند لرنر باشد. این اتفاق باعث می شود آرنو که دچار عذاب روحی و کابوس های مکرر شده، پس از اعتراف صادقانه مقابل دوربین ویدیویی برای پسرش به اداره پلیس برود تا خود را تسلیم کند.
اما موفق به این کار نمی شود. از سوی دیگر لرنر که دختر کوچکش نزد روت در حال آموختن موسیقی است، تصادفاً هویت آرنو را کشف کرده و بعد از خرید یک اسلحه به سراغ او می رود. اما در درگیری پیش آمده، قدرت کشتن او را در خود نیافته، او را رها کرده و نزد همسرش بازمی گردد. آرنو نیز خود را به پلیس معرفی کند.
● چرا باید دید؟
تری جورج فیلمنامه نویس برجسته و کارگردانی معتبر است. بدیهی است که چنین شخصی می تواند از موضوعی ساده یک درام قدرتمند بسازد که این کار را بار دیگر در جاده رزوریشن تکرار کرده است. البته کسانی که فیلم قبلی او هتل رواندا را دیده اند، با مشاهده این فیلم آن را در مقایسه کوچک تر و جمع و جورتر خواهند یافت.
اما باید بگویم این درام تکان دهنده از نظر سینمایی قدرتی همپای هتل رواندا دارد و مشابهت هایی از نظر تم که قابل اعتنا و توجه است.
جاده رزوریشن درباره عدالت و قانون است و انتقام که بر هر دو گزینه پیشین خط بطلان می کشد. سخن از مرگ یک انسان می گوید و آن را به مثابه یک تراژدی ارزیابی می کند. مهم نیست که در این فیلم بر خلاف هتل رواندا میلیون ها نفر بر اثر نسل کشی نژادپرستانه جان نمی سپارند و فقط یک کودک ناخواسته و بر اثر یک اشتباه به قتل می رسد.
فرجام کار نابودی روح و روان بستگان و تاکید بر نفس کشته شدن یک انسان است و اینکه فقدان وی چه بر سر خانواده، جامعه و .... می آورد. تری جورج از تخریب احساسات آدمی سخن می گوید و بسیار متین و موقر... او هر دو طرف درگیر را وارد بازی می کند که فرجام آن شک در تمامی اصول است. کند بودن روند اجرای قانون سبب تشکیک در اجرای عدالت می شود و مگر اجرای عدالت-در اینجا دستگیری و زندانی شدن فرد خاطی- چگونه می تواند جای فرزند از دست رفته را پر کند؟
لرنر سودازده انتقام می شود و در طرف مقابل آرنو نیز برای از دست ندادن فرزند تن به پنهان کاری و نپذیرفتن مسئولیت اجتماعی و وجدانی خویش می شود. هر دو برای داشتن و نگهداشتن فرزند و کلاً انسانی دیگر دست به تخریب روح خود می زنند.
اما خوشبختانه در پایان هر دو سر عقل می آیند. همسر لرنر از او می خواهد تا با پذیرفتن مرگ پسرش، خود را وقف دخترشان کند و سر پا ماندن را یاد بگیرد. روت نیز سرانجام درک می کند که شوهر سابق و پدر فرزندشان عاری از حس مسئولیت نیست. او نیز به خطای خود واقف است و در پی جبران آن بر آمده است.
جاده رزوریشن هر با وجود داشتن هنرپیشگانی مشهور که نام شان متضمن فروش فیلم هاست، در سینماهای آمریکا شکست سختی خورده است. اما بی اغراق می گویم که از تماشای این درام قدرتمند لذت بردم. دیدار از این فیلم هوشمندانه، خوش ساخت و به شدت انسانی را برای همه توصیه می کنم.
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید