دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

درمانگران‌ بی‌دارو


انرژی‌ درمانی‌
اینكه‌ عده‌ای‌ می‌توانند با نیروهایی‌ كه‌ در وجودشان‌ قرار دارد بر مردم‌ تاثیر بگذارند، موضوعی‌ است‌ كه‌ همزمان‌ با پیدایش‌ انسان‌ و حضورش‌ در زیستگاه‌ طبیعت‌ به‌ وجود آمد. بعد از تسلط‌ انسان‌ بر طبیعت‌ كیمیاگران‌ و ساحران‌ و جادوگران‌، با استفاده‌ از این‌ نیروها در جهات‌ گوناگون‌ تاثیراتی‌ بر افراد قبیله‌ و طایفه‌ و در موارد امروزی‌تر روستا و شهر می‌گذاشتند.اكنون‌ نیز در عصر انفجار اطلاعات‌، افرادی‌ به‌ ادعای‌ القای‌ موج‌ انرژی‌ سعی‌ در معالجه‌ بعضی‌ از بیماری‌ها و دگرگونی‌ حالات‌ روحی‌ انسان‌ها دارند. با آنكه‌ متخصصان‌ درباره‌ این‌ انرژی‌ تاكنون‌ تعریف‌ علمی‌ واحدی‌ ارایه‌ نداده‌اند و دیدگاه‌های‌ متفاوتی‌ بیان‌ شده‌ اما به‌ هر حال‌ انرژی‌ درمانی‌ در ایران‌ مورد اقبال‌ قرار گرفته‌ است‌. در این‌ عرصه‌ نیز صرف‌نظر از شیادانی‌ كه‌ به‌ سودجویی‌ پرداخته‌اند كسانی‌ نیز بوده‌اند كه‌ در این‌ امر توفیق‌ داشته‌ و مبنایی‌ علمی‌ نیز برای‌ كار خویش‌ قایل‌ بودند. «پروفسور نورمن‌ شیلی‌»، پژوهشگر و متخصا در امر «انرژی‌ درمانی‌» تالیفی‌ دارد كه‌ بیشتر حول‌ نظرات‌ «پرورنده‌» انرژی‌ درمانگر معروف‌ ایرانی‌ است‌. كتاب‌ مزبور كه‌ به‌ فارسی‌ نیز ترجمه‌ شده‌ «شفای‌ الهی‌ قدرت‌ شفابخش‌ انرژی‌ و روح‌» نام‌ دارد. «شیلی‌» درباره‌ استاد ایرانی‌ می‌نویسد:«استاد پرورنده‌ كه‌ در تهران‌ متولد و بزرگ‌ شد و در نهایت‌ در امریكا به‌ همراه‌ خانواده‌ خود ادامه‌ زندگی‌ داد، یكی‌ از برجسته‌ترین‌ افراد در انرژی‌ درمانی‌ است‌. او معتقد است‌ كه‌ اختلال‌ در میدان‌ انرژی‌ اشخاص‌، محل‌ بیماری‌ را نشان‌ می‌دهد.» و در ادامه‌ از قول‌ «پرورنده‌» می‌نویسد: چرا یك‌ درمانگر، برخلاف‌ یك‌ انسان‌ معمولی‌، می‌تواند انرژی‌ را منتقل‌ كند؟ خصوصیات‌ ذهنی‌ یك‌ استاد درمانگر و یك‌ عمر دعا و ایثار او، چنین‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ را با انرژی‌ الهی‌ میسر می‌سازد. به‌ همین‌ دلیل‌ یك‌ درمانگر می‌تواند بیش‌ از یك‌ فرد عادی‌ كه‌ فاقد تجربیات‌ روحانی‌ است‌، به‌ منبع‌ انرژی‌ روحانی‌ دست‌ یابد. یك‌ استاد درمانگری‌ به‌ صورت‌ مستمر متوجه‌ ذات‌ الهی‌ است‌ و خود را وقف‌ او می‌كند. برای‌ درمانگری‌، یك‌ درمانگر باید بطور مستمر در ارتباط‌ روحی‌ و روانی‌ با خداوند باشد.
چارچوب‌های‌ درمانگرهای‌ روحی‌
معتقدان‌ به‌ اینگونه‌ درمانگری‌ها بر آنند كه‌ در اطراف‌ انسان‌، میدان‌های‌ انرژی‌ و میدان‌های‌ مغناطیسی‌ به‌ نام‌ «هاله‌» وجود دارد كه‌ می‌تواند تحت‌ عنوان‌ نیروهای‌ الهی‌ معرفی‌ شود. روش‌های‌ مختلف‌ انرژی‌ درمانی‌ متنوع‌ است‌ و مواردی‌ مثل‌ طب‌سوزنی‌، درمان‌ الكتریكی‌، رنگ‌ و نور، هومیوپاتی‌، موسیقی‌ یا صدا درمانی‌، درمان‌ لمسی‌ طب‌ فشاری‌، درمان‌ از طریق‌ شامه‌ و... از جمله‌ انواع‌ انرژی‌ درمانی‌اند.«ادگار كالیس‌» پژوهشگر انرژی‌ درمانی‌ می‌نویسد:درمان‌های‌ مختلف‌ در اصل‌ با هم‌ تفاوتی‌ ندارندأ چون‌ همه‌ آنها از خداوند منشا می‌گیرند. برخلاف‌ تصور برخی‌ مردم‌، آنها با هم‌ تضاد ندارند... شاید در حقیقت‌ یك‌ پزشك‌ یا یك‌ روانشناس‌ یا یك‌ روحانی‌ هر سه‌ همكار یكدیگرند.هر چند به‌ هر حال‌، در هر دوره‌ و عصری‌، انواع‌ گرایش‌های‌ منفی‌ و مثبت‌ نسبت‌ به‌ این‌ امر وجود داشته‌ اما شاید سه‌ دلیل‌ عمده‌ می‌تواند احیای‌ مجدد معنویت‌ در درمانگری‌ را توجیه‌ كند:
۱) مخارج‌ بالای‌ طب‌ نوین‌
۲) عمل‌ نكردن‌ پزشكی‌ نوین‌ به‌ وعده‌های‌ خود هر ساله‌ ۸۰ هزار امریكایی‌ از عفونت‌های‌ ناشی‌ از محیط‌ بیمارستان‌ فوت‌ می‌شوند
۳)عوارض‌ جانبی‌ داروها و جراحی‌ها.
«پلاسبو» از روش‌های‌ معروف‌ درمانگری‌ توسط‌ درمانگرهای‌ روحی‌ است‌ و در همه‌ انواع‌ آن‌ كاربرد دارد. استفاده‌ از داروی‌ بی‌اؤر را «پلاسبو» می‌گویند یعنی‌ دارویی‌ كه‌ هیچ‌ اثر درمانی‌ و دارویی‌ ندارد ولی‌ بیمار از این‌ موضوع‌ مطلع‌ نیست‌. «پروفسور نورمن‌ شیلی‌» معتقد است‌ كه‌ روش‌ «پلاسبو» در ۳۵ درصد موارد موثر است‌. جالب‌ است‌ كه‌ بدانیم‌ اثر درمانی‌ داروی‌ واقعی‌ یك‌ یا دو درصد بیش‌ از روش‌ «پلاسبو» است‌!
از جمله‌ انواع‌ درمانگری‌ روحی‌، جراحی‌های‌ خاص‌ است‌. جراحان‌ سنتی‌ روحی‌ بیشتر در فیلیپین‌ و برزیل‌ بسر می‌برند. آنها بدون‌ استفاده‌ از وسایل‌ و فقط‌ با ذهن‌ و دست‌ خود عمل‌ جراحی‌ انجام‌ می‌دهند.معروف‌ترین‌ آنها «تونی‌ سانتیاگو» در برزیل‌ و «تونی‌ اگپااو» در فیلیپین‌ است‌.هیپنوتیسم‌
از «خواب‌ مصنوعی‌»، نخستین‌ بار در تورات‌ یاد شده‌ است‌. در آثار تاریخی‌ مصر نیز نقاشی‌های‌ دیواری‌ یا نقش‌های‌ روی‌ ظروف‌ سفالین‌، حكایت‌ از آشنایی‌ مصریان‌ با این‌ پدیده‌ دارد. شواهد به‌ دست‌ آمده‌ حاكی‌ از آن‌ است‌ كه‌ بشر از زمان‌های‌ بسیار دور كم‌ و بیش‌ با این‌ پدیده‌ آشنا بوده‌ است‌.«مسمر» پزشك‌ قرون‌ هفده‌ و هجده‌ اصطلاح‌ «مغناطیس‌ حیوانی‌» را مطرح‌ كرد كه‌ به‌ نام‌ خودش‌، به‌ «مسمریسم‌» معروف‌ شد و سپس‌ «جیمز برید» پزشك‌ انگلیسی‌ در سال‌ ۱۸۴۲ اصطلاح‌ «هیپنوتیسم‌» را به‌ كار برد. «هیپنوتیسم‌» به‌ وسیله‌ تكرار یكنواخت‌ كلمات‌ یا حركات‌ در شخصی‌ كه‌ در حال‌ آرامش‌ و سكون‌ است‌، القا می‌شود و در علوم‌ غربیه‌ تا حدی‌ قابل‌ مقایسه‌ با «سیمیا» است‌. در هیپنوتیسم‌ خفیف‌ حالت‌ خودآگاه‌ بودن‌ شعور باقی‌ می‌ماند و حركات‌ در حافظه‌ ثبت‌ می‌شود. در «هیپنوتیسم‌ عمیق‌» حواس‌ و عضلات‌ تحت‌ تاثیر قرار می‌گیرند، كارهای‌ سنگین‌ و غیرعادی‌ ایجاد خستگی‌ نمی‌كند و در حافظه‌ نیز ثبت‌ نمی‌شود.
حالت‌ «هیپنوتیسم‌» القاپذیری‌ را شدیدتر می‌كند و برای‌ درمان‌ و مطالعه‌ هیستری‌ به‌ كار می‌رود. این‌ فن‌ یا هنر یا نوعی‌ درمان‌ توسط‌ «زیگموند فروید» در روانكاوی‌ به‌ كار رفت‌ و هنوز هم‌ در درمان‌ و بررسی‌ بعضی‌ اختلالات‌ ذهنی‌ به‌ كار می‌رود.بنیانگذار «هیپنوتیسم‌» و انجمن‌های‌ روحی‌ در ایران‌ مرحوم‌ دكتر خلیل‌ ثقفی‌ اعلم‌الدوله‌ پزشك‌ مظفرالدین‌ شاه‌ بود. در دهه‌های‌ اخیر استفاده‌ از این‌ مقوله‌ در برخی‌ از درمان‌ها موؤر بوده‌ است‌. در ایران‌ پزشكان‌ معتبری‌ هستند كه‌ معتقد به‌ تاثیر شیوه‌های‌ علمی‌ هیپنوتیسم‌ بوده‌ و با شیادان‌ این‌ فن‌ مبارزه‌ می‌كنند.گاهی‌ از این‌ مقوله‌ برای‌ شیادی‌ نیز در ایران‌ استفاده‌ شده‌ است‌ از جمله‌ فردی‌ كه‌ مطالب‌ متفرقه‌ و متنوع‌ در زمینه‌های‌ مختلف‌ نوشته‌ و در دوران‌ شاه‌ در مجلات‌، خود را مطرح‌ می‌كرد، به‌ انجام‌ كارهای‌ نمایش‌گونه‌ دست‌ می‌زد و ادعاهای‌ عجیب‌ و غریب‌ داشت‌. او در دو دهه‌ اخیر نیز در شهرهای‌ مختلف‌ جلسات‌ احضار ارواح‌ برای‌ خانم‌ها دایر كرده‌ و شیادی‌ می‌نمود.صرف‌نظر از مهارت‌ «هیپنوتیزور» خواب‌ كننده‌ ، میزان‌ حساسیت‌ یا پذیرندگی‌ افراد در برابر «هیپنوتیسم‌» متفاوت‌ است‌. بر اساس‌ ۲۰ هزار مورد آزمایش‌، این‌ نتایج‌ حاصل‌ شده‌ است‌:
۱) ۱۰ درصد از سوژه‌ها یا بسختی‌ «هیپنوتیسم‌» می‌شوند یا اصلا در مقابل‌ آن‌ مقاومت‌ می‌كنند.
۲) ۳۰ درصد از سوژه‌ها تنها به‌ یك‌ «خلسه‌ هیپنوتیسمی‌» سبك‌ فرو می‌روند.
۳) ۳۰ درصد افراد جامعه‌ پس‌ از اینكه‌ تحت‌ تاثیر «هیپنوتیسم‌» قرار می‌گیرند، به‌ درجات‌ متوسطی‌ از خلسه‌ مزبور دست‌ می‌یابند.
۴) ۳۰ درصد بقیه‌ به‌ «خلسه‌ عمیق‌» می‌رسند كه‌ شبیه‌ حالت‌ خوابگردی‌ است‌ به‌ این‌ حالت‌ «سومنامبولیسم‌» می‌گویند.
عرفان‌های‌ شرقی‌ و سرخپوستی‌
علاقه‌ به‌ اینگونه‌ تفكرات‌ از گرایش‌ به‌ «یوگا» آغاز شد. كلمه‌ یوگا به‌ معنی‌ «یوغ‌» است‌ ولی‌ نه‌ به‌ این‌ مفهوم‌ كه‌ روح‌ زیر یوغ‌ ذات‌ باری‌ قرار گیرد بلكه‌ به‌ مفهوم‌ سلوك‌ زاهدانه‌ است‌. «یوگی‌» یا «جوكی‌»می‌كوشد تا با در دست‌ گرفتن‌ زمام‌ نفس‌ خود، روح‌ را از همه‌ قیود مادی‌ و علایق‌ جسمانی‌ آزاد كند. برای‌ درك‌ حقیقت‌، طالب‌ یا سالك‌ این‌ راه‌ باید هشت‌ منزل‌ را یكی‌ بعد از دیگری‌ طی‌ كند تا ذهن‌ او از جسم‌ جدا شود و همه‌ علایق‌ از ضمیر او برود. روش‌ تامل‌ و تفكر توام‌ با ریاضت‌ «آیین‌ یوگا» در دوران‌ «وداها» نیز وجود داشته‌ است‌. اسكندر مقدونی‌ از قدرت‌ مرتاضان‌ در تحمل‌ درد به‌ حیرت‌ افتاد و یكی‌ از آنان‌ را فراخواند تا با او زندگی‌ كندأ اما «جوكی‌» از پذیرفتن‌ دعوت‌ اسكندر سر باز زد. یكی‌ دیگر با اسكندر به‌ ایران‌ آمد ولی‌ بیمار شد و خود ترجیح‌ داد كه‌ او را بسوزانند. این‌ جوكی‌ بی‌آنكه‌ صدا و ناله‌یی‌ از او به‌ گوش‌ رسد در برابر دیدگان‌ حیرت‌زده‌ یونانیان‌ زنده‌ زنده‌ در آتش‌ سوخت‌.گرایش‌ وافری‌ كه‌ به‌ امثال‌ «گریشنا مورتی‌» و كتاب‌های‌ «كارلوس‌ كاستاندا» پیدا شده‌ یك‌ موج‌ فراگیر جهانی‌ است‌ و اختصاص‌ به‌ ایران‌ ندارد. البته‌ این‌ موج‌ها بسیار زود فروكش‌ می‌كند. اكنون‌ اقبال‌ خوانندگان‌ به‌ «دون‌ خوان‌» شخصیت‌ سرخپوست‌ محبوب‌ «كاستاندا» خیلی‌ كمتر از پانزده‌ یا حتی‌ ده‌ سال‌ پیش‌ است‌. دیگران‌ نیز با چنین‌ افولی‌ مواجه‌ خواهند شد.در جامعه‌ معاصر ما افرادی‌ كه‌ عقایدی‌ خلاف‌ عقاید مورد قبول‌ اكثریت‌ مردم‌ دارند، سعی‌ می‌كنند این‌ عقاید را در لفافه‌ای‌ از كلمات‌ كه‌ بار معنایی‌ مثبت‌ دارند بپیچند و آنها را «معرفت‌ قدیم‌»، «حكمت‌ شرق‌»، «علوم‌ غیبی‌» و... بنامند. این‌ افراد اغلب‌ خود را یك‌ اقلیت‌ روشن‌بین‌می‌ دانند و از اینكه‌ كسی‌ آنها را خرافی‌ بنامد رنجیده‌ خاطر می‌شوند.
رضا آصف‌
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید