جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تشریح دیدگاه مقام معظم رهبری در سیاست خارجی


تشریح دیدگاه مقام معظم رهبری در سیاست خارجی
علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل، با نگارش مقاله‌ای که همزمان در روزنامه‌های لیبراسیون فرانسه، لوتام سوئیس و ریپابلیکای ایتالیا منتشر شده است، به تشریح دیدگاه‌های کلان رهبر معظم انقلاب اسلامی درعرصه مسائل بین‌المللی و سیاست خارجی پرداخت.
متن این مقاله که با نام «ایران چه می خواهد؟ - دیپلماسی ایران، ۱۹سال پس از رهبری آیت‌ا... خامنه‌ای» و به عنوان نظر شخصی دکتر ولایتی منتشر شده، به این شرح است:
یک طرف اروپایی به تازگی از من سوال کرد که ایران را چه کسی رهبری می‌کند؟ جواب روشن است، اگر مساله مربوط به مسائل راهبردی است، رهبر که بنا بر قانون اساسی اختیارات دارد، تصمیم گیر نهایی در آخرین مرحله است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهبر را مرجع نهایی تصمیمات کلان در حوزه سیاست خارجی برشمرده است. منتخبان مردم که قانون اساسی پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ را تدوین کردند، نقشی را برای رهبری تعریف کردند، تا رهبر به دور از تعلقات قوای مستقل سه گانه کشور بتواند با بهره‌گیری از ابزارهای مشورتی متعدد، تصمیمات اساسی و راهبردی را در حوزه دیپلماسی اتخاذ کند. با این درک، فرصت مطالعه در تصمیمات کلان دوران آیت‌ا... خامنه‌ای طی ۱۹ سال گذشته که ایشان به عنوان رهبر برگزیده شده‌اند، امکان مناسبی را ایجاد می‌کند تا در قضاوت نسبت به گذشته و پیش‌بینی نسبت به آینده واقع‌بینانه‌تر بیندیشیم. از نظر من، برخلاف این وسعت دامنه اختیارات رهبری که با رای مستقیم مردم به قانون اساسی مورد تایید قرار گرفته است، رهبری ایران تنها در موارد بسیار مهم و حساس دخالت مستقیم می‌کنند. دلیل این استفاده محدود از اختیارات چنین است که ایشان انتظار دارند مسوولان رده‌های دیگر کشور، خود بتوانند بر مشکلات فائق آیند تا در مسیر شکل‌گیری و نهادینه شدن نظام جمهوری اسلامی، رویه‌های جدید و برگرفته از آرای جمهور ایجاد شود.
نباید فراموش کرد که الگوی جمهوری در ایران جوان و نسبت به تاریخ نظام‌های سلطنتی و دیکتاتوری چند هزار ساله، کم‌تجربه است.
طی این سال‌ها، رهبری ایران چه در دوره امام‌خمینی(ره) و چه در عهد آیت‌ا... خامنه‌ای، توجه و رویکرد به تعامل با کشورها و جامعه جهانی را به عنوان یکی از اصول دیپلماسی ایران تثبیت کرده است. به باور ایشان تماس و تبادل با کشورهای دیگر در صحنه بین‌المللی صرفنظر از مذاکرات و امور جاری دستگاه‌های اداری دولت‌های پس از انقلاب، ضرورتی برای دفاع از هویت و اصالت انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی ایران بوده و هست. پذیرش هیات سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، ارسال نامه برای گورباچف و دریافت پاسخ آن توسط امام‌خمینی(ره) یا ارسال پیام آیت‌ا... خامنه‌ای برای پادشاه عربستان، یا رهبری سوریه و روسیه یا پذیرش و ملاقات با رهبران و سران بسیاری از کشورهای جهان نمونه‌های جدی این حضور سیاسی و قانونی رهبر ایران در عرصه دیپلماسی کشور است.
در تمام این دوران، رهبری ایران، به حق حاکمیت کشورها و عدم تعرض و تهاجم به مرزهای دیگران، به عنوان راهی برای حفظ صلح جهانی اعتقاد داشته است. به باور من، این اعتقاد نه تنها از سر وظایف رهبری، بلکه متاثر از شخصیت و باور عمیق شخصی آیت‌ا... خامنه‌ای بوده است. اعتقادی که فقط حاصل مباحث تئوریک و آکادمیک نیست، بلکه در جریان تجاوز صدام به ایران، ایشان آن را طی حضور در مناطق عملیاتی دفاعی و در کنار مدافعان کشور نیز تجربه کردند. در کنار این، شخصیت آزاد‌اندیش ایشان که انگیزه دفاع از مظلومان برای ایجاد یک جهان عاری از خشونت، که زمینه حفظ صلح است را نیز فراهم می‌کند، سبب شده ایشان هیچگاه در دوران رهبری، موضوع فلسطین و حقوق مردم آن سرزمین را به فراموشی نسپارند و با شجاعت به ارائه نظرات خود در این زمینه بپردازند. باور عمیق ایشان، یک انتخاب دموکراتیک برای تعیین حق سرنوشت سیاسی همه مردم اصلی فلسطین است که امروز در این منطقه حضور دارند، انتخابی که اگر همه اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی در آن آزادانه مشارکت کنند، نتیجه‌اش مورد احترام و پذیرش خواهد بود.
گفت‌وگو با حفظ احترام به حقوق طرف مقابل و بر اساس حسن نیت، رویه مذاکراتی ایشان در تمام تماس‌ها و ملاقات‌هایی بوده است که طی این ۱۹ سال با رهبران دنیا داشته‌اند. در این گفت‌وگوها فقط جایگاه سیاسی رییس یک قدرت بزرگ چون روسیه یا موقعیت اجتماعی یک رهبر مردمی چون سید حسن نصر‌ا... ملاک قضاوت ایشان نبوده است، بلکه عضویت یکسان همه دولت‌ها و مقبولیت اجتماعی همه رهبران سیاسی و وظیفه حفظ صلح جهانی است که سبب شده تا ایشان به دور از تشریفات مرسوم پذیرای آنها باشند.
در تمام این تماس‌ها، اصل مورد توجه ایشان مسوولیت ایران در برابر مسائل جهانی و منطقه‌ای است. کشور ما در کانون بحران‌های بزرگ بین‌المللی بوده و هست.
همسایگی با صدام یا طالبان، به همان‌اندازه حضور ناوگان و ارتش‌های بیگانه در کشورهای همسایه، دشوار و آزاردهنده بوده است. طی این سال‌ها، تحولات مهم و جنگ‌های بزرگی در پیرامون ایران روی داد. حمله صدام به ایران و سپس کویت، واکنش نیروهای ائتلاف در برابر اشغال کویت توسط صدام، فروپاشی شوروی، اشغال شمال عراق توسط ترکیه، ظهور طالبان و بروز حادثه ۱۱ سپتامبر، جنگ داخلی در تاجیکستان یا جنگ مذهبی در قره باغ، اشغال سرزمین‌های لبنانی توسط ارتش اسرائیل و جنگ آمریکا علیه طالبان و صدام، تنها تهدیداتِ متوجه ما نبود. تروریسم، مواد مخدر، برخورد دوگانه غرب با انقلاب ایران، فشارهای اقتصادی و ضرورت‌های توسعه‌ای برای جامعه تحصیل‌کرده و جوان ایران در منطقه‌ای خاص و با تاریخ و هویتی دیرپا بعد دیگر این تهدیدات و حساسیت‌های کنونی است. با این همه، رهبری ایران در این ۱۹ سال بحرانی، در مسیر هدایت کشور و حفظ انقلاب، توانستند جلوه‌هایی از شخصیت شجاع، مصمم و مسوول خود را نشان دهند. عملکرد ایشان در جهت ارتقا و تثبیت نقش منطقه‌ای و جهانی ایران نیز نشان داده است که ایشان با مسوولیت پذیری، ایران را به شریکی موثر در امنیت منطقه‌ای و جهانی مبدل ساخته و به ادامه این نقش نیز وفادار هستند. نیرو و پشتوانه ایشان برای هدایت این کشور حمایت‌ها و مشارکت‌های مردمی است، عاملی که ایران را نسبت به همسایگان اتمی‌ خود به لحاظ دغدغه‌های امنیتی متمایز می‌کند. از نظر ایشان توان تسلیحاتی، امنیت را به ارمغان نمی آورد، چرا که تجربه برخی از کشورهای واجد توان تسلیحاتیِ حتی تسلیحات اتمی، نشان داده است که این تسلیحات جبران فقدان مشروعیت سیاسی و اجتماعی آنها را نمی‌کند. با توجه به اهمیت سرنوشت ایران، رهبری ایران در برابر چالش‌های اقتصادی و توسعه‌ای برای نسل‌های آینده، و حفظ توان و دانش بومی کشور مسوولانه عمل می‌کنند. در این مسیر، توانایی و دانش هسته‌ای صلح آمیز کنونی کشور باید به عنوان میراث نسل انقلاب برای آیندگان به عنوان یک دستاورد ملی و با اهداف صلح‌آمیز تضمین شده، باقی بماند.
پویایی (بالندگی) چنین آرمانی در قالب مشارکت جمعی با احترام به ضوابط بین‌المللی است که ایران آنها (معاهده عدم اشاعه) را پذیرفته و بر اساس آن تکالیف، از حقوقی نیز برخوردار است، تا به این وسیله دغدغه‌های مشترک ایران و دیگران پایان پذیرد.
منبع : صنایع نیوز