پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حاشیه چیست متن کدام است!؟


حاشیه چیست متن کدام است!؟
در یکی دو سال اخیر، مردم چند بار این سخن را از مسئولان دولت نهم و رئیس آن شنیده‌اند که <دولت نهم بدون توجه به حاشیه‌ها و جوسازی‌ها، وظایف خود را انجام می‌دهد.> آنچه که توسط مسئولان دولتی مورد تاکید قرار می‌گیرد، بازگویی تجربه موفق کشورهای پیشرفته می‌باشد به طوری که امروزه سران بعضی دولت‌ها که آنها را فاقد اخلاق و مبانی اعتقادی می‌دانیم نیز همه روزه با انتقادات، حملات و فضاسازی‌ها مواجه می‌شوند، اما بدون آنکه در مقام پاسخگویی برآیند کار خود را انجام می‌دهند. البته هم شعارها و ادعاهایی که توسط سیاستمداران ایرانی مطرح می‌شود با شعارهای سیاستمداران در سایر کشورها متفاوت است و هم رسالتی که کارگزاران حکومتی ایران برای خود قائل هستند اختلاف قابل توجه با انگیزه‌های سیاسی و حکومتی در آن کشورها دارد. اما به هر حال از نظر مبانی مدیریتی، تمرکز بر وظایف و بی اعتنایی به حاشیه سازی‌ها، نکته مشترکی است که مدیران موفق با هر دیدگاه سیاسی و عقیدتی به آن پایبند هستند و اگر سیاستمداران ایرانی نیز این تجربه موفق را مدنظر داشته باشند دستاوردهایی برای مردم و موفقیت‌هایی برای خود حاصل خواهند کرد.
با عبور از این مقدمه، اکنون می‌توان به بررسی میزان تطبیق عملکرد مسئولان دولتی با شعار <بی توجهی به حاشیه‌سازی‌ها> پرداخت و این سوال را مطرح کرد که آیا واقعا آنچه بیش از هر چیز مورد توجه مسئولان دولتی می‌باشد وظایف آنهاست و نکاتی که از کنار آن عبور می‌شود، حاشیه و فضاسازی است؟ نگارنده، مدعی است که در شناسایی متن و حاشیه، یک جابجایی ناخودآگاه – و شاید آگاهانه – به وجود آمده است. به طوری که در بسیاری از موارد، امور مهم و سرنوشت ساز از نظر مردم و کارشناسان، از نظر برخی مسئولان دولت نهم، حاشیه سازی تلقی می‌گردد. همین تلقی، ظاهرا مسئولان دولتی را قانع می‌کند که از هر گونه پـاسـخـگـویـی خـودداری نـمـایـنـد. مـثـلا در سـه سـال اخـیـر، بـرخـی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دولت، عده‌ای از کارشناسان را نگران کرد و نسبت به این تصمیم‌ها و پیامدهای احتمالی، هشدار دادند. بسیاری از مردم نیز در زندگی روزمره خود، صحت هشدارها را لمس کردند، اما ظاهرا از دیدگاه مسئولان دولتی، این مسائل تنها حاشیه‌سازی بود و نیازی به پاسخگویی یا اعتنا به آنها وجود نداشت. دو سال پیش که دولت تصمیم به انحلال سازمان مدیریت و ادغام برخی شوراهای عالی گرفت نیز همین وضعیت تکرار شد.
این دو تصمیم دولت، تاثیر قابل توجهی بر امور جاری و شرایط آینده کشور داشت و اعتراض به این تصمیم‌ها تا بالاترین سطوح قوه قضائیه و مجلس نیز کشیده شد در عین حال برخورد دولت با این اعتراض‌ها نیز از مواجهه با <حاشیه‌ها> فراتر نرفت. در دو سال اخیر همچنین برخی قراردادهای بزرگ اقتصادی به ویژه توافق‌نامه‌های بزرگ و درازمدت برای صادرات گاز ایران به سایر کشورها، بازتاب‌های همراه با نگرانی در داخل کشور داشته است. از یک سو یک مقام عالی‌رتبه پیشین در وزارت نفت، نگرانی خود درخصوص مکانیزم قیمت‌گذاری در یکی از قراردادهای بزرگ را اعلام نموده است و از سوی دیگر، مراکز رسمی همچون مرکز پژوهش‌های مجلس، به صراحت هشدار داده‌اند که حداقل تا ده سال آینده، گاز مازاد در کشور وجود ندارد که بتوان برای صادرات آن برنامه‌ریزی کرد.
این مرکز همچنین هر گونه ایجاد تعهد برای صادرات را منجر به اخلال در روند تزریق گاز به چاههای نفت و افت راندمان این چاهها دانست که به معنای تحمیل هزینه‌های سنگین مالی به مهم‌ترین منبع درآمدی کشور می‌باشد. اما این هشدار مهم نیز حتی به اندازه یک خبر حاشیه‌ای، واکنش مسئولان دولتی را به دنبال نداشت. نمونه‌های دیگری در عرصه‌های سیاسی، بین المللی و مدیریتی می‌توان ارائه کرد که حجم اظهار نگرانی ها و انتقادات کارشناسان، نمایندگان مجلس و گروههای سیاسی، نشان از اهمیت و سرنوشت ساز بودن آنها داشت. حتی اگر مسئولان دولتی این اظهارنظرها و انتقادات را فاقد مبانی کارشناسی و علمی می دانستند، موظف بودند با پاسخگویی علنی، نگرانی‌های ایجاد شده – واقعی یا مصنوعی– را برطرف نمایند. عدم پاسخگویی به این موضوعات، علیرغم توجه عمومی به آنها در حالی صورت می‌گرفت که در همین مدت، سوژه‌هایی با اهمیت کمتر و کاملا حاشیه‌ای، واکنش سریع مقام های دولتی را به دنبال داشت.
مثلا چند ماه پیش، رئیس‌جمهور از نقشه امریکایی‌ها برای ترور او در سفر عراق خبر داد. نحوه بیان این خبر، انتقاداتی را به دنبال داشت که در میان منتقدان، افرادی از جناح‌های گوناگون حضور داشتند. اما به هر حال با قاطعیت می‌توان گفت که اصل خبر و واکنش‌های داخلی آن، نسبت به بسیاری از تحولات اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی کشور، یک موضوع حاشیه‌ای تلقی می‌شد. در عین حال، رئیس جمهور شخصا در برابر بعضی از منتقدان، موضع‌گیری کرد و آنها را بلندگوی امریکا نامید. همچنین در سه سال‌ اخیر، تعدادی از همکاران رئیس‌جمهور از هر فرصتی استفاده کرده‌اند تا اتهاماتی را متوجه مدیران سابق کشور نمایند یا به اظهارنظرهای مکرر و صددرصد حاشیه‌ای نسبت به مبانی سیاسی گروه رقیب – اصلاح‌طلبان– بپردازند. اعتراض به بعضی سفرهای خارجی هم به جای پاسخگویی براساس دستاوردهای سفر، با این گونه پاسخ‌های حاشیه‌ای مواجه شده است که <منتقدان، تنگ‌نظر هستند یا به موفقیت‌های دولت، حسادت می‌کنند.>! برای واکنش‌های تند مقام های دولتی در برابر انتقادات حاشیه‌ای، می‌توان نمونه های دیگری هم ارائه کرد و سپس به مقایسه دو گروه از سوژه‌های مورد بحث در این سرمقاله، پرداخت. این مقایسه نشان می‌دهد در بسیاری از امور، جای حاشیه با متن تغییر کرده و دولتمردان نیز به حاشیه‌ها بیش از موضوعات اصلی توجه می‌کنند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد