یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جلوه ای از علم امام جواد(ع)


جلوه ای از علم امام جواد(ع)
مأمون (هفتمین خلیفه عباسی) به خاطر سیاست جلب قلوب مردم می خواست دخترش «ام الفضل» را به ازدواج حضرت جواد(ع) درآورد، بستگان او از این کار ناراضی بودند حتی اعتراض شدید کردند.
مامون اوصاف عالی از جمله کمال علم امام جواد(ع) را به اطلاع آنان رساند، و پس از گفت وگوهای زیاد بنابراین شد که یک مجلس باشکوهی تشکیل شود، و «یحیی بن اکثم» که فرد زیرک و هوشمندی بود، سؤالاتی از امام جوادبکند، آن مجلس تشکیل شد، «یحیی بن اکثم» سؤالاتی از امام جواد(ع) کرد و آن حضرت به خوبی جواب داد که همه مجلسیان متحیر شدند.
تا اینکه به تقاضای یحیی، بنابراین شد که امام از او سؤال کند، امام رو به یحیی کرد و فرمود: «به من خبر بده از مردی که اول روز به زنی نگاه کند، حرام باشد، وقتی که ساعتی از روز گذشت، نگاه به آن زن جایز باشد و هنگام ظهر، نگاهش حرام باشد و هنگام عصر جایز باشد، و هنگام غروب حرام باشد و آخرشب جایز باشد و نصف شب حرام و هنگام طلوع فجر جایز باشد، بگو بدانم این مسائل چگونه است؟»
یحیی گفت: سوگند به خدا پاسخ این سؤال و وجوه آن را نمی دانم. امام جواد(ع) فرمود:«این زن، کنیز شخصی بود، مردی به او در اول روز نگاه کرد، نگاه او حرام بود، پس از ساعتی آن کنیز را از صاحبش خرید، نگاه آن مرد به آن زن جایز شد، هنگام ظهر آن کنیز را آزاد کرد، نگاه آن مرد به آن زن حرام گردید، هنگام عصر با آن زن ازدواج کرد، نگاه او به آن زن جایز شد، هنگام غروب آن مرد نسبت به آن زن ظهار (طلاق عصر جاهلیت) کرد و نگاه آن مرد به آن زن، حرام شد و در آخر شب «کفاره ظهار» را داد و نگاه به آن زن برای او جایز شد نصف شب او را طلاق داد، آنگاه مرد به آن زن حرام شد، صبح به آن زن رجوع کرد، نگاه به آن زن جایز گردید.»
همه حاضران از طرح این مسئله و وجود آن، حیران شدند. با توجه به اینکه امام جواد(ع) در آن وقت نوجوان بودند با وجود این، آنان اقرار به عظمت علمی امام جواد(ع) نمودند.(۱)

۱- کشف الغمه، ج۳، ص۲۰۷
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید