یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شبیه‏سازی و پاسخی به نگرانی‏ها


شبیه‏سازی و پاسخی به نگرانی‏ها
شما تمام نگرانی‏تان از این است که نکند روزی یک موجود زنده و بالخصوص انسان را بسازند. من نمی‏فهمم این نگرانی چه نگرانی‏ای است؟ اگر انسانها انسان را ساختند یا گیاه را ساختند، آنوقت مگر انسانها گیاه را خلق کرده‏اند؟ این عالم قانونی دارد که از آن تخلف نمی‏کند; یعنی اگر آن مجموع شرایط مادی برای پیدایش یک گیاه به وجود آید یا - به قول کسانی که قائل به روح و نفس هستند - اگر مجموع شرایط برای اینکه یک کودک (نفس) متولد شود به وجود بیاید (به هر وسیله به وجود بیاید; می‏خواهد عوامل طبیعت آن را به وجود آورند یا انسانها) محال است که او به وجود نیاید . این را با مثالی ذکر کنم - در مثال بهتر می‏شود مطلب را گفت - و آن این است:
دو نفر با هم سر تلویزیون مباحثه دارند . تلویزیون گیرنده‏ای را می‏بینند که عکسها و تصویرهایی را نشان می‏دهد . این دو نفر در یک چیز با هم اتفاق دارند و آن دستگاه گیرنده است . یکی از این دو نفر می‏گوید این تصویرها روی صفحه را همین دستگاه، خودش ایجاد می‏کند; خاصیت همین دستگاه است که ایجاد می‏کند . دیگری معتقد است که یک دستگاه فرستنده دیگر هست که امواجی را پخش می‏کند و هر وقت‏یک دستگاه گیرنده به این کیفیت‏ساخته شود، در هر جا که باشد، صورت آن را منعکس می‏کند . بعد آن کسی که مدعی است دستگاه فرستنده‏ای نیست که تصویر از آنجا می‏آید و این خود همین دستگاه است که این تصویر را می‏سازد، می‏گوید الآن با دلیل ثابت می‏کنم; وقتی مثل همه تلویزیونهای دیگر شد، به جبر و ضرورت خاصیت آنها را پیدا می‏کند، یعنی آن دستگاه فرستنده‏ای که همیشه در حال فرستادن (تصویر) است و یک «آن‏» از کار خودش غافل نیست، طبعا (تصویر را در آن) منعکس می‏کند .
خدا که انسان نیست که انسان هوسباز بخواهد باشد . اگر ما به دنیای دیگری و به عالم ارواح قائل باشیم، معنایش این است که هر چه در این دنیا پیدا شود (می‏خواهد به دست‏بشر پیدا شود، می‏خواهد به دست دیگری) (خارج از قانون خلقت نیست). مگر الان انسانها انسان نمی‏سازند؟ همین الان هم انسانها انسان می‏سازند، الان هم موت و حیات به دست انسانهاست; یعنی یک زن و شوهر دلشان بخواهد بچه به وجود بیاید به وجود می‏آید، دلشان بخواهد به وجود نیاید به وجود نمی‏آید . پس بگوییم اینها در کار خدا دخالت کرده‏اند؟ حرف کلیسا راجع به مساله جنین بسیار حرف غلطی است که می‏گویند اگر کسی بخواهد بچه متولد نشود و جلوگیری کند، در کار خدا مداخله کرده است . همیشه مردم در کار خدا به این معنا مداخله می‏کنند . آن کشاورزی هم که کشاورزی می‏کند، در کار خدا مداخله می‏کند . قرآن هم می‏گوید: «افرایتم ما تحرثون، ءانتم تزرعونه‏ام نحن الزارعون‏»(۱) . در همان کار کشاورز، قرآن چیزی از آن را از او می‏داند و چیزی از آن را - که از او نیست و از دستگاه خلقت است - از خودش می‏داند . کشاورز کار خودش را انجام می‏دهد، یعنی زمینه را مساعد می‏کند و این عالم خلقت است که آن را ایجاد می‏کند نه کشاورز .
یک چیز را من برای همیشه به شما قول می‏دهم و آن این است که برای هزارها سال دیگر هم بشر قادر نخواهد شد که بکلی خارج از قانون خلقت موجودی را ایجاد کند، مثلا انسانی ایجاد کند که هیچ ارتباطی با عالم خلقت نداشته باشد . علم انسان هر چه پیش می‏رود، در جهت‏شناخت قوانین خلقت پیش می‏رود و از همان قانون موجود خلقت استفاده می‏کند . کدام قانون را بشر در عالم خلق کرده است؟
بلا تشبیه - البته جسارت نباشد - نمرود به ابراهیم (ع) گفت: خدای تو کیست؟ گفت: «ربی الذی یحیی و یمیت‏» .(نمرود) گفت: «انا احیی و امیت‏» من هم احیا و اماته می‏کنم . دستور داد دو نفر را از زندان آوردند، یکی را سر بریدند (و یکی را آزاد کردند). این واضح است که مغلطه است، عین این مغلطه جناب عالی راجع به خواب . شما چرا راجع به خواب می‏گویید؟ راجع به میراندن بگویید . چرا مثال روی خواب آوردید؟ اولا این آیه قرآن نیست که فرمودید: «همان طور که می‏میرید زنده می‏شوید» ، این حدیث است . فرمودید خواب (تلقین مغناطیسی) چون در اختیار انسانهاست جنبه مادی دارد . اولا این جنبه مادی و غیرمادی که شما یک دیوار عظیمی در اینجا قائل شده‏اید، کجاست؟ شما چرا اصلا برای مردن مثال به خواب زدید؟ درباره خود مردن صحبت کنید، بگویید اگر مردن یک جنبه ماوراءالطبیعی باشد، پس باید هیچ کس نتواند کسی را بکشد، چون قرآن می‏گوید: خدا قبض روح می‏کند ملک الموت می‏آید قبض روح می‏کند . خدا می‏گوید: «الله یتوفی الانفس حین موتها» ; اگر خدا قبض روح می‏کند، پس هیچ کس نباید بتواند کس دیگری را بمیراند . نه، اینها با هم منافات ندارد . آن کاری که بنده می‏کند غیر از کاری است که خدا می‏کند . بنده شرایط بقای حیات را در اینجا از بین می‏برد . از نظر قرآن این به معنی فانی شدن و تمام شدن نیست . وقتی که این شرایط معدوم شد، یک چیزی هست که قبض می‏شود، یک چیزی هست که از اینجا برده می‏شود، یک چیزی هست که دیگر امکان بقا ندارد و چون امکان بقا ندارد گرفته و برده می‏شود . پس اینها با همدیگر به هیچ وجه منافات ندارد .
بنابراین مساله روح هیچ وقت‏با این حرفها باطل نمی‏شود که مثلا اگر روزی بشر قادر شد انسان بسازد و فرض کنیم و اقعا از نطفه هم نسازد، سلولی مثل سلول مرد را از ماده دیگری بسازند و در خارج رحم پرورش دهند و یک انسان تمام بسازند، (در این صورت روح باطل است; خیر) این به این مساله ارتباطی ندارد .
در مساله روح، کسانی که بحث می‏کنند، در واقع همین تعبیر است که آیا انسان همه ابعاد وجودش همین ابعاد محسوس است‏یا یک بعد وجودی دیگری هم دارد که آن بعد وجودی در وقتی که شرایط آن به وجود آمد به وجود می‏آید، همین طوری که اگر شرایطی به وجود آید این ابعاد وجودی‏اش به وجود می‏آید . در این جهت هیچ فرقی بین همان مثال تلویزیون و ما وجود ندارد . پس شما نگران نباشید; اگر روزی هم هزارتا انسان بسازند، با مساله روح هیچ ارتباط ندارد . (۲)
نویسنده:استاد شهید مرتضی مطهری
منبع:مجله پرسمان
پی نوشت
۱- سوره واقعه(۵۶) ، آیه ۶۳ و ۶۴ ، آیا آنچه را کشت می کنید ، ملاحظه کرده اید؟ آیا شما آن را (بی یاری ما) زراعت می کنید، یا ماییم که زراعت می کنیم؟
۲- معاد، استاد مرتضی مطهری، صص ۹۵ - ۹۷
منبع : راسخون


همچنین مشاهده کنید