یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بی سرپناهی؛ تنها یک گام تا کارتن خوابی


بی سرپناهی؛ تنها یک گام تا کارتن خوابی
آنانی كه با نام كارتن خواب پشت تمام پنجره های بخار گرفته زمستان، سرپناه های گرم و خیالی خود را در قمار زندگی به سرمای زندگی سوز شب های این فصل سرد باخته اند، پیش از آن كه در میان بارانی از سكه های مردم، پیكر بی جان خود را بر روی خیابان جابگذارند، مرده و جان سپرده اند، آن هم در ذهن مردمی كه هر روز بی اعتنا از كنارشان می گذرند. اگرچه سال هاست كه سخن گفتن از آنچه بر سر این مردمان می رود، به داستانی برای گذران شب های دراز زمستان ما تبدیل شده است اما جالب اینكه پس از گذشت چند ماه از آن شب های زمستانی، معمولاً رغبتی برای گفتن آنچه برسر كارتن خواب ها آمد و می آید، باقی نمی ماند. چرا كه تابستان هیچ گاه حرارت بدن این خیابان خواب ها را تا ۴۲ درجه كه حدمرگ است، بالانبرده و نمی برد كه پس از آن مرگ یك كارتن خواب، تیتر درشت ذهن مصلحان اجتماعی شود و من و تو را تنها به گزیدن لب های فروبسته قانع سازد.همین جا زیر سقف نقره كوبی كه مردمانش شب می نامند، كنار دیوار سرپناه های كوتاه و بلند همین شهر جایی كه گویی روزمرگی آدمیان خسته، یكجا كمین می كند، تقدیر و سرنوشت، بی تفاوتی و تنهایی چند پرده آخر تراژدی زندگی كارتن خواب هایی است كه هر شب سرد، خوابشان مزه خواب در قبر را می دهد و تنها مرگ می تواند بودنشان را در یادها زنده كند هرچند دیوارهای این شهر، ناشیانه تلاش كنند راز مرگشان را پنهان نگه دارند.تمام جریان مانند یك فیلم صامت است ولی چهرهِ بازیگرانش گویای مسائل بسیاری است. روزها می گذرد و تنها خبرهای كوتاه است كه هرازچندگاهی از بالای دیوارهای بلند سرك می كشند و بخار پنجره ای داغ را با گوشه آستین پاك می كنند كه پس از آن درج كنند: <باران سرمای شب گذشته، بوی دیوار كاهگلی وجود یك كارتن خواب دیگر را بیدار كرد.>در شب های تاریك شهر بزرگی كه نام پایتخت را با خود یدك می كشد، سالهاست كه در محله ها، كوچه و پس كوچه ها و خیابان های عریض و طویل و به ویژه بر روی نرده های آهنی مقابل ساختمان های بزرگ كه قدری گرما را بی منت به هركه بخواهد، ارزانی می كنند، تصویر ثابت روبه روی رهگذران، عرض اندام فقر است كه بر چهره بی سرپناهان و كارتن خوابها، خراشی از بی مهری روزگار كشیده است.با وجود اینكه سرنوشت تمام آدم هایی كه در سرمای استخوان سوز شب های زمستان به بخار دهان و ردپایی كه روی برف می ماند دلخوش كرده اند، برای هر تماشاگری دردآور و تا سف بار است ولی عده ای نیز تماشای آنها را اتهام به خود می دانند و عده ای دیگر نیز وجود كارتن خوابها را چون سیلی سخت و بی دلیل بر چهرهِ شهر، زشت می دانند.
دلیل آنچه بی دلیل نگاهی را چرخانده است
از دیدگاه جامعه شناختی، كارتن خوابی نتیجه برخی از معضلات و ناهنجاری های اجتماعی است كه در نگاه اول آنچه همگان با آن هم عقیده اند این است كه ایجاد و شكل گیری این پدیده هرچند خارج از اراده كنترل كنندگان اجتماع است اما اتخاذ تدابیری برای حل آن به طور قطع یكی از وظایف آنان است.دكتر مرتضی خیرآبادی مشاور وزیررفاه و تامین اجتماعی در امور حمایتی و نهادها و مؤ سسات خیریه و غیردولتی، پدیده كارتن خوابی را نتیجه آسیب های اجتماعی موجود در كلیه جوامع می داند.دكتر خیرآبادی بر عامل فقر به عنوان یكی از عوامل ایجاد پدیده كارتن خوابی تا كید می كند و می افزاید: آنچه مهم است این است كه در پدیده فقر، یك عامل محیطی - روانی به طور مستقیم دخالت می كند كه مدام درحال بازتولید اشتیاق به نابسامانی و بقا در وضع موجود است. فقر زاییدهِ یك سلسله علل و انفعالات اجتماعی است كه در مواجهه با ناكامی، ناامیدی، انزوا و عصیان اجتماعی، آشكار می شود.درحالی كه دكتر صالح افشاری جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در گفت وگو با خبرگزاری سینا، كارتن خواب ها را صرفاً افرادی فقیر و بی چیز نمی داند و معتقد است كه عده زیادی از آنها قادر به تغییر وضع موجود و رسیدن به سطح مطلوب زندگی هستند اما سال هاست كه دستگاه ها و سازمان های مسئول، توپ ساماندهی وضعیت كارتن خواب ها را به زمین یكدیگر شوت می كنند و هیچ اقدام اساسی در این زمینه انجام نشده است.دكتر فربد فدایی، روانپزشك و عضو هیا ت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این باره به خبرنگار آتیه، می گوید: آنچه تحت عنوان پدیده كارتن خوابی در كشور، از آن نام برده می شود چیزی نیست جز پدیدهِ گسترده تری كه پیش از این تحت عنوان افرادی بی خانمان یا ولگرد در سراسر جهان شناخته شده است و در ابعاد مختلف پزشكی، جامعه شناختی و قانونی قابل بررسی است. از بعد قانونی افراد بی خانمان به كسانی اطلاق می شوند كه به علت شرایط ویژه جسمی یا روانی یا اجتماعی، جایگاه و مسكن ثابت، درآمد و شغل مناسب ندارند حتی از حمایت های اجتماعی و حمایت های خانواده نیز برخوردار نیستند.
شاخص های فرصت آدمی تا بی سرپناهی
گرچه تعدادی از كارتن خواب ها را مطرودان جامعه چون معتادانی تشكیل می دهند كه به بیماری های عفونی چون ایدز و هپاتیت نیز مبتلا هستند ولی این نكته به خودی خود نمی تواند دلیل موجهی برای بیرون راندن این طیف از زندگی عمومی شهروندی باشد.تعداد دیگری از این افراد، اسكیزوفرن های ولگرد هستند كه در اثر شكست های عاطفی یا ابتلا به بیماری روانی، به پایین ترین سطح هرم اجتماعی سقوط كرده و به دوره گردی، خیابان گردی و كارتن خوابی روی آورده اند.دسته سوم معدود سالمندان فاقد خانواده یا طرد شده از خانواده هستند كه به صورت درویش مآبانه در كوچه و خیابان ها گذران عمر می كنند. دختران و زنانی كه به هر دلیل از خانه فرار می كنند و به ناچار شب ها را در پارك ها سپری می كنند، در دسته چهارم كارتن خواب ها جای می گیرند.دسته پنجم جوانانی هستند كه مجبور شده یا ترجیح داده اند كانون گرم خانواده را رها كنند و به خیابان گردی روی آورند. دسته ششم نیز مهاجران خارجی و بی سرپناهانی هستند كه بیشتر به كار تكدی گری، كف زنی، سرقت و سایر بزهكاری های اجتماعی اشتغال دارند.تقسیم بندی كه دكتر افشاری به عنوان یك جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی از كارتن خواب ها ارایه می دهد شاید در نگاه اول، حكایت از تسری این پدیده و آسیب اجتماعی به لایه های مختلف اجتماع داشته باشد ولی آنچه اهمیت دارد تفاوت در نحوه برخورد با هریك از این گروه ها باتوجه به تنوع عللی است كه آنان را به خیابان ها كشانده است. در این میان هرچند مقطعی بودن حساسیت افكار عمومی و سازمان های مسئول نسبت به موضوع كارتن خوابی و خیابان خوابی، در نگاه اول این تصور را ایجاد می كند كه برنامه مشخصی برای مقابله با این پدیده وجود ندارد اما واقعیت آن است كه در ارتباط با كارتن خواب ها و نحوه ساماندهی آنها، در سال ۱۳۷۸ آیین نامه ای از سوی شورای عالی اداری كشور تصویب شد كه براساس آن وظایف سازمان ها و دستگاه های مختلف و تكالیف هریك از آنها تعریف شده است. سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، دادگستری، وزارت كشور، نیروی انتظامی، كمیته امداد، جمعیت هلال احمر، سازمان بیمه خدمات درمانی، سازمان زندان ها، استانداری و سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور طبق این آیین نامه باید برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های لازم را برای مقابله با این معضل اجتماعی انجام دهند و هماهنگی و نظارت ستادی را نیز برای ساماندهی كارتن خواب هابه عمل آورند.دكتر خیرآبادی، مشاور وزیررفاه و تامین اجتماعی در امور حمایتی، با استناد به آیین نامه مصوب شورای عالی اداری كشور در سال ۱۳۷۸، می گوید: در این آیین نامه، كارتن خواب هاكلیه افراد نیازمند و فاقد مكان تعریف شده اند كه قادر به تامین زندگی خود نیستند و مجبور به اقامت در سطح معابر و اماكن عمومی باشند.وی به تعریف ساماندهی كارتن خواب ها در این آیین نامه نیز اشاره می كند و می گوید: ساماندهی به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود كه توسط نهادها، سازمان ها و دستگاه های اجرایی دولتی و غیردولتی انجام می شود و طبق مفاد آیین نامه از شناسایی و جلب كارتن خواب ها آغاز شده و تا رسیدن به فرجام قابل اطمینان ادامه می یابد. به گفته مشاور وزیررفاه در امور حمایتی، عملیات مقابله با پدیده كارتن خوابی در سه مرحله جمع آوری خیابان خوابها و كارتن خواب ها، طبقه بندی و ارجاع، خلاصه می شود. در مرحله اول جمع آوری كارتن خواب ها كه به نوعی وظیفه شهرداری و نیروی انتظامی است،NGO ها و گروه های مردمی نیز مشاركت خواهند داشت. در مرحله طبقه بندی این افراد كه با همكاری نماینده قوه قضاییه صورت می گیرد یك پزشك، مددكار و روانپزشك براساس اصول تعریف شده و نظام بندی شده در وزارت رفاه، تقسیم بندی و شناسایی افراد را به عهده می گیرند. بعد از شناسایی كارتن خواب ها، طبق مفاد این آیین نامه معتادان باید به سازمان امور زندان ها معرفی شوند، بیماران عادی به مراكز درمانی كشور و بیماران روانی مزمن به بهزیستی منتقل شوند و تحت درمان قرار گیرند، مسافرانی هم كه به علت نداشتن سرپناه، به كارتن خوابی روی آورده اند و بیشتر كارگران ساده ساختمانی را تشكیل می دهند باید به همراه یك مددكار به شهر خود بازگردانده شوند و درصورتی كه روانپزشك اعلام كند درصدی از این افراد دارای مشكلات روانی هستند، برای درمان به بهزیستی ارجاع داده خواهند شد.دكتر فدایی روانپزشك بر این موضوع پافشاری می كند كه باید جنبه های زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی در شناسایی وضعیت زندگی و عمومی كارتن خواب ها موردتوجه جدی قرار بگیرد و می گوید: ما در رویارویی با پدیده كارتن خوابی، با افرادی مواجه هستیم كه از نظر وراثتی و ژنتیك، زمینه و استعداد ابتلا به برخی بیماری های مزمن و عفونی را دارند یا برای رسیدن به سطح بالای انطباق پذیری عمومی، توانایی های لازم را ندارند.به گفته دكتر خیرآبادی مهمتر از شناسایی و طبقه بندی افراد كارتن خواب، وضعیت استحمام و غذای مناسب و ارایه پوشش تازه است. وی می گوید: پس از آنكه پزشك این افراد را معاینه كرد باید لباس های تازه به این افراد تحویل داده شود و لباس های كهنه و مندرسشان برای جلوگیری از بیماری، معدوم و سوزانده شود. مهم تر از این امر استمرار در تهیه غذای گرم برای این افراد است كه تاكنون گروه های مردمی وNGO ها در این زمینه به خوبی فعالیت كرده اند.
شاید جایی برای قدری آسودن
طرح جمع آوری و ساماندهی خیابان خواب ها با جنبش دانشجویان، سرعت پیدا كرد و سرانجام با متولی گری وزارت رفاه و تامین اجتماعی و مشاركت سازمان ها و وزارتخانه های مرتبط، ساماندهی این امر به پایان رسید. با شروع عملیات بیش از ۷۵۰ نفر كارتن خواب از سوی نیروی انتظامی جمع آوری و به مراكز تعیین شده ارجاع داده شدند.دكتر خیرآبادی درباره قطعی شدن فعالیت، مراكزی ثابت برای این افراد و جلوگیری از این قبیل اتفاقات در زمستان سال آینده، می گوید: براساس قانون هیچ یك از وزارتخانه ها ملزم نیستند برای ساماندهی كارتن خواب ها، ساختمان های جدید را خریداری كنند، اما می توانند ساختمان های بلااستفاده خود را در اختیار وزارت رفاه و تامین اجتماعی قرار دهند. به گفته وی تاكنون دو مركز در اسلامشهر، یك مركز در چهاردانگه، یك مركز در كهریزك و یك مركز نیز در فلكه چهارم تهران پارس برای اقامت خیابان خواب ها و كارتن خواب ها آماده شده است. همچنین دو بخش خصوصی به صورت خودجوش وارد عمل شده اند و حسینیه و پاركینگ های مسقف را در اختیار این افراد قرار داده اند.
یك اقدام فوری و قانونی
خبرها حاكی است كه مجلس شورای اسلامی در یكی از جلسات اخیر، طرحی را اعلام وصول كرده است كه براساس آن دولت باید ظرف مدت سه ماه از تصویب طرح، نسبت به جمع آوری و ساماندهی كامل بی خانمان ها و خیابان خواب ها كه متكدیان، معتادان، كودكان آسیب پذیر، بیماران روانی و غیرروانی، بزرگسالان ناتوان و بی كس و دختران فراری را شامل می شوند، اقدامی اساسی انجام دهد. گویی قرار بر این شده است كه معضل كارتن خوابی و خیابان خوابی با یك اقدام جمعی محو شود و چهرهِ شهر به گونه ای زیبا شود. گویی قرار بر این است كه دیگر دیوارهای كاهگلی خیابان خواب ها از شدت سرما یا فرط گرما ویران نشود. ولی كاش می شد شبح فقر كه بر بخشی از اجتماع سایه افكنده است یكسر از آسمان كبود شهرهای كوچك و بزرگ سفر كند تا بخار گلو و ردپایی كه بر برف می ماند، یادآور طعم و نقش زندگی و امنیت باشد، نه بی كسی و بی سرپناهی...
منبع : هفته نامه آتیه


همچنین مشاهده کنید