دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ارتش پروس امپراتور فرانسه را اسیر کرد


ارتش پروس امپراتور فرانسه را اسیر کرد
۱۳۷ سال پیش ، در روز ۲ سپتامبر سال ۱۸۷۰ میلادی ، ارتش پروس یک سپاه کامل فرانسه را که در شهر سدان محاصره شده بود بهمراه ناپلئون سوم امپراتور فرانسه اسیر کرد.
شخص امپراتور فرانسه و ۸۳۰۰۰ سرباز فرانسوی که بدون تجهیزات کافی در حلقه تنگ محاصره ارتش پروس گرفتار شده بودند ، از پروسی ها تقاضای ترک مخاصمه کرده و تسلیم آنها شدند.
ناپلئون سوم پس از این واقعه یک تلگراف در یک جمله را برای همسرش امپراتریس اوژنی ارسال کرد: «ارتش شکست خورد و اسیر شد و خود من زندانی شدم».
این شکست خفت بار نتیجه تصمیم عجولانه و نسنجیده ای بود که ناپلئون سوم شش هفته قبل از این روز اتخاذ کرده بود.
در روز ۱۹ ژوییه سال ۱۸۷۰ میلادی ، ناپلئون سوم به شیوه ای ناشیانه و بدون آمادگی کامل به پادشاه پروس اعلان جنگ داد.
او این زحمت را به خود نداد تا از حمایت کشورهای رقیب پروس مطمئن شود و یا حتی تجهیزات و امکانات ارتش فرانسه را بررسی کند.
اتو فن بیسمارک صدراعظم پروس پس از اعلان جنگ فرانسه فورا موقعیت مناسبی که برای وحدت آلمان با پروس پیش آمده بود را تشخیص داد.
با تلاش اتوفن بیسمارک صدراعظم مقتدر و مدبر پروس که به صدراعظم آهنین شهرت داشت آلمان و پروس یک کشور واحد شدند و گیوم اول هوهنزولرن پادشاه پروس ، شاه این کشور واحد شد.
فرانسه قادر نبود بیش از ۲۵۰۰۰۰ سرباز را بسیج کند ، در حالی که کشور جدید پروس و آلمان به لطف یک سازماندهی بسیار منظم و یک شبکه راه آهن گسترده ۶۰۰۰۰۰ سرباز را بسیج کرد.
ارتش امپراتوری فرانسه به سرعت توسط ارتش های متحد پروس و آلمان به عقب رانده شد.
فرانسوی ها متحمل چندین شکست شدند که ناشی از اشتباهات ناپلئون سوم و ژنرال هایش بودند مانند شکست ویسمبورگ در ۴ اوت سال ۱۸۷۰ میلادی و به ویژه شکست فروشویلرورث در ۶ اوت و دو روز پس از شکست ویسمبورگ.
در روز ۶ اوت در نزدیکی دهکده رایشهوفن سوار نظام فرانسه دو بار بدون مطالعه کافی به مواضع پروسی ها حمله کرد و در دام سیم خاردارها و دیگر تله های پروسی ها گرفتار شد و هزاران سرباز سواره نظام به همراه اسب هایشان به شکل ابلهانه ای قتل عام شدند.
در پی این شکست ها ارتش اول فرانسه به فرماندهی مارشال مک ماهون در اردوگاه شالون تجمع کرد.
ناپلئون سوم همراه مک ماهون بود ، اما به دلیل بیماری و فرسودگی از دخالت در عملیات نظامی خودداری کرد.
این ارتش برای کمک به لشکر بازن که در شهر متز محاصره شده بود ، پیشروی خود را آغاز کرد.
اما بار دیگر در ۳۰ اوت در بومون شکست خورد و ناچار شد به سدان عقب نشینی کند.
در روز اول سپتامبر سال ۱۸۷۰ میلادی نبرد نهایی آغاز شد ، مارشال ماک ماهون مجروح شد و فرماندهی را ابتدا به ژنرال دوکرو و سپس به ژنرال ویمفن واگذار کرد.
ارتش فرانسه توسط آتشبارهای پروس در هم شکسته شد و فرانسوی ها قادر نبودند از حلقه مستحکم محاصره خلاص شوند.
در فردای آن روز ، شخص امپراتور تصمیم گرفت ، تسلیم شود.
پیمان خلع سلاح و تسلیم در کاخ بلوو در سدان امضا شد. به این ترتیب در روز ۲ سپتامبر سال ۱۸۷۰ میلادی ارتش پروس یک ارتش فرانسه را به همراه ناپلئون سوم امپراتور فرانسه به اسارت گرفت.
پس از این شکست امپراتوری ناپلئون سرنگون و در فرانسه اعلام جمهوری شد.
امپراتور سابق پس از مدتی اسارت از زندان پروس آزاد شد و به نزد همسرش اوژنی به لندن رفت و در ۹ ژانویه سال ۱۸۷۳ میلادی هنگام یک عمل جراحی در لندن درگذشت.
● حریق بزرگ لندن
۳۴۱ سال پیش در شب ۲ سپتامبر سال ۱۶۶۶ میلادی یک آتش سوزی در انبار یک نانوایی شهر لندن به نام فارینر رخ می دهد.
آتش سوزی به سرعت در خیابان پادینگ لین در نزدیکی پل لندن گسترش می یابد. خانه ها که با چوب های رزین دار ساخته شده بودند ، موجب افزایش دامنه آتش سوزی می شوند.
در آن زمان شهر لندن پایتخت انگلستان حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر جمعیت داشت و یک شهر فعال و پرجمعیت ، اما زشت و بی تناسب بود.
این شهر تازه از بلای بیماری طاعون که در سال ۱۶۶۵ میلادی شیوع پیدا کرده و ۷۰۰۰۰ هزار نفر را قربانی کرده بود ، خلاص شده بود.
با گسترش آتش سوزی ، سرتوماس بلادورث شهردار شهر را مطلع می کنند و او در محل حاضر می شود.
اما بلادورث موضوع را چندان مهم تلقی نمی کند و دلیلی نمی بیند وضعیت فوق العاده اعلام کرده و تقاضای نیروهای امدادی بیشتری نماید بنابراین محل را ترک نموده و امدادگران به تلاش خود ادامه می دهند.
اما دامنه آتش به انبارهای کتان و رزین خیابان تایمز استریت در حاشیه رودخانه تایمز گسترش می یابد.
با آتش گرفتن انبارها ، حریق غیرقابل مهار شده و سراسر منطقه حاشیه رودخانه تایمز را در برمی گیرد.
از امدادگران هیچ کاری ساخته نبود. چارلز دوم پادشاه انگلستان با سربازان ارتش به کمک امدادگران می شتابد.
سربازان کوچه به کوچه ، خانه ها را منفجر می کردند تا بهتر بتوان از گسترش آتش جلوگیری کرده و آن را خاموش کنند. سرانجام پس از شش روز تلاش آتش خاموش می شود.
در این آتش سوزی ده هزار خانه و ۱۰۰ کلیسا طعمه شعله های آتش می شوند.
کلیسای جامع سن پل که پایه های آن سوخته بود زیر فشار وزن گنبدش فرو می ریزد.
در این آتش سوزی ۱۰۰۰۰۰ نفر بی خانمان می شوند و بخش اعظم شهر از بین می رود که باید دوباره بازسازی شود.
اما لندن در آن دوره از این اقبال برخوردار بود که پادشاهی انگلستان به لطف رونق تجارت دریایی ثروتمند بود. بازسازی شهر به سرعت و به شیوه فوق العاده ای انجام می شود.
در آن زمان انگلستان تنها کشور سلطنتی اروپایی بود که در راه دمکراسی گام برمی داشت و پادشاه باید نظر عمومی مردم را در نظر می گرفت.
چارلز دوم مسوولیت بازسازی لندن را به سر کریستوفر ورن آرشیتکت مشهور آن روزگار محول می کند و از او می خواهد کلیسای جامع سن پل را دوباره بنا کرده و در خیابان پودینگ لین نقطه آغاز این آتش سوزی یک ستون را به عنوان بنای یادبود احداث کند.
سرکریستوف ورن خانه های تازه را در همان محل قدیم آنها می سازد ، اما این بار خانه ها از جنس چوب ساخته نمی شوند بلکه در ساخت آنها از آجر و شیروانی های فلزی استفاده می شود.
در جریان چند سال لندن تمام خرابی های «حریق بزرگ» را مرمت می کند و شهر چهره تازه ای به خود می گیرد که سایر پایتخت های بزرگ اروپایی از آن بی بهره بودند.
به این ترتیب در شب ۲ سپتامبر سال ۱۶۶۶ میلادی «حریق بزرگ» لندن رخ می دهد ، حادثه ای که بخش اعظم این شهر بی تناسب و زشت را ویران می کند.
اما ، «حریق بزرگ» موجب می شود که هنگام بازسازی لندن قواعد شهرسازی رعایت شود و لندن به مدرن ترین پایتخت اروپا در قرن هفدهم میلادی تبدیل گردد.
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید