یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


در تمام دنیا ، مد حرف اول و آخر را می‌زند


در تمام دنیا ، مد حرف اول و آخر را می‌زند
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا و مدیر گروه رشته طراحی پارچه و لباس كه اتفاقاً اهل قلم و مقاله هم هست و مقالات متعددی از او در مجلات داخلی و خارجی به چاپ رسیده. او علاوه بر تمام مشغله‌هایی كه در عالم لباس و پارچه دارد محقق و پژوهشگری پیگیر و طراحی خلاق است. از جمله طراحی‌های معروف او می‌توان به طراحی لباس آتش‌نشانان وزارت كشور و طراحی استاندارد سایزبندی پوشاك بانوان اشاره كرد. صدیقه پاك بین همچنین بنیانگذار و دبیر انجمن طراحان پارچه و لباس و همین‌طور بانی برگزاری بسیاری از ورك‌شاپ‌های لباس و پارچه در دانشگاه الزهرا و دانشگاه‌های دیگر نیز هست.
▪ سال گذشته ورك‌شاپ بسیار خوبی در دانشگاه الزهرا با كمك شما و انجمن طراحان مد، لباس و پارچه برگزار شد كه با استقبال خیلی خوب عموم مردم مواجه شد. چرا برگزاری ورك‌شاپ‌های لباس و پارچه ضروری است؟
با توجه به اینكه امروز درباره پوشش زنان ایرانی بحث‌های بسیاری بر سر زبان‌ها هست و سازمان‌ها و ارگان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف در ارتباط با این موضوع مطرح هست و اخیراً هم چنانكه می‌دانید مباحث جدی در مجلس شورای اسلامی درباره لباس ملی توسط نمایندگان محترم مجلس در حال پیگیری است، این ورك‌شاپ‌ها می‌توانند دغدغه‌های خودشان را در خصوص این موضوع به‌صورت عملی اجرا كنند و در معرض دید عموم قرار بدهند. در واقع این ورك‌شاپ‌ها مهمل خیلی خوبی برای طراحان لباس و پارچه بود تا بتوانند نظرات و دیدگاه‌های خود را در عرصه عمل به محك آزمایش بگذارند. گرچه حركت‌هایی پیش از این در باب پوشاك و پوشش خانم‌ها در ایران صورت گرفته بود. اما متاسفانه این حركت‌ها بیشتر مقطعی و محدود به شرایط زمانی خاصی بوده تا اینكه به موضوع پوشش خانم‌ها به شكلی زیربنایی نگاه شده باشد. ما احساس كردیم كه باید برای ساماندهی این موضوع نگاه اساسی تری داشته باشیم و به عنوان اولین گام تصمیم گرفتیم تا كارگاه‌های آموزشی را در ارتباط با دانشجویانی كه به‌هرحال قرار است به عنوان طراحان آینده در جامعه مشغول شوند برگزار كنیم.
▪ قبول دارید كه در جامعه‌ای مثل جامعه ما، فرآیند طراحی لباس و پارچه در آن فرآیندناقص‌الخلقه‌ای است؟
چطور؟
مثلاً دانشجو در دانشگاه طراحی می‌كند، ایده‌ای را پرورش می‌دهد و بارور می‌كند اما هرگز به معرض دید و قضاوت عمومی نمی‌رسد. در نتیجه هم جامعه از دست یافتن به طرح‌های بكر و نو باز می‌ماند و هم خلاقیت در بسیاری از طراحان ما كشته می‌شود.
قبول دارم. چون معمولاً ارتباط خوبی میان جامعه علمی ما با جامعه صنعتی وجود ندارد. برای همین هم من برای برگزاری كارگاه‌های آموزشی با حضور مردم و صنعت‌گران اصرار دارم.
▪ چرا؟
چون معمولاً در جامعه ما جایی نیست كه طرح‌ها و ایده‌های بعضاً خیلی خوب جوانان دیده شود. برگزاری كارگاه‌هایی نظیر آنچه كه ما در سال گذشته در دانشگاه الزهرا برگزار كردیم می‌تواند مقدمه خوبی برای ارائه طرح‌ها و ایده‌های جوانان باشد.
▪ بنابراین فكر می‌كنید برگزاری چنین كارگاه‌هایی می‌تواند پل ارتباطی طراحان جوان با بخش صنعت باشد؟
تاحدی چرا تا حدی؟
اجازه بدهید در این باره كمی بیشتر توضیح بدهم. البته ترجیح می‌دهم كه برای میزان موفقیت كارگاه‌ها در رسیدن به اهداف مورد نظرش درصدی را بیان نكنم. با این همه برگزاری این قبیل كارگاه‌ها نشان داده كه مطلوب ما كه همانا رسیدن به طرح‌های نو و بكر مورد پسند جامعه است، عملی و شدنی است و این گام بسیار مهمی است كه با برپایی این كارگاه‌ها ما به آن دست یافتیم و حتی حساب این را هم كرده بودیم كه برخی از طرح‌های ارائه شده در این كارگاه‌ها قابلیت رسیدن به تولید انبوه را هم دارد.
▪ به نظر شما چرا فاصله بین طراحی مد یا لباس و استقبال بخش خصوصی و بخش صنعتی همچنان در جامعه ما زیاد و پر نشدنی است و چرا نگاه بخش صنعتی ما هنوز هم كه هنوز است به خارج از مرزها و مدل‌ها و طرح‌های آنهاست و چرا طرح‌ها و مدل‌هایی كه توسط طراحان داخلی پرداخته می‌شود چندان مورد استقبال تولیدكنندگان وطنی قرار نمی‌گیرد؟
به نظر من پر شدن این فاصله نیاز به زمان بیشتری دارد. در واقع گام اول برای پر شدن این فاصله امر همه فرهنگ‌سازی كه در بدو هر حركتی باید انجام شود. بخصوص در مقوله لباس و پوشاك ایران و ایرانی این فرهنگ‌سازی ضرورتش بیشتر حس می‌شود. در واقع تا این فرهنگ‌سازی هم در بخش طراحان و هم در بخش تولید كنند صورت نگیرد اعتماد دو طرف به یكدیگر جلب نخواهد شد. به نظر من تولیدكنندگان حق دارند. چون معمولاً طراحان به آن شكلی كه باید در جامعه حضور داشته باشند حضور نداشتند و اگر هم می‌خواستند در بخش تولید فعالیت كنند موفق به جلب اعتماد تولید كنندگان نشده‌اند و در نتیجه تولید كنندگان ما همواره نگاهشان چنانكه جنابعالی اشاره كردید معطوف به آن طرف مرزها بوده تا لااقل زمین نخورند و بتوانند در این همه سال سر پا بمانند و به فعالیت اقتصادی خودشان ادامه دهند. از طرف دیگر در تمام این سال‌ها این طراحان بین‌المللی بودند كه توانستند اعتماد تولیدكنندگان ما را با طرح‌ها و ایده‌های خود جلب كنند. با این همه خوشبختانه رفته رفته با انجام برخی اقدامات از جمله تشكیل انجمن طراحان مد و لباس و پارچه، برخی ارتباط‌ها با این بخش در حال شكل‌گیری و برقراری است و اتفاقاً می‌خواهم به شما بگویم كه خیلی از تولیدكنندگان بزرگ داخلی وقتی متوجه شدند كه چنین كارگاه‌هایی در دانشگاه الزهرا و سایر دانشگاه‌ها برگزار شده است بسیار مشتاق بودند تا از آثار ارائه شده در این كارگاه دیدن كنند و این به نظر من گام بسیار مهمی است و در حال حاضر هم خیلی از این تولیدكنندگان مشتاق هستند تا هرچه زودتر از نتایج برگزاری این ورك‌شاپ باخبر شوند و از آن دیدن كنند. من فكر می‌كنم و این احساس را دارم كه برای جلب اعتماد تولیدكنندگان توسط نهادهایی چون انجمن ما به مدتی زمان نیاز است و این روند و فرآیند البته طبیعی است.
▪ در واقع شما معتقدید كه پر شدن این فاصله نیازمند یك سری اعتماد‌سازی میان طرفین ماجراست. اعتمادی كه سالیان مدیدی در این بین وجود نداشته و برای برقراری مجدد آن به مقداری زمان نیاز است. به نظر شما آیا اساساً طراحان ما توانایی ارائه مد‌ها و مدل‌های مطلوب و مورد پسند جامعه را دارند؟
بله صد در صد. من مطمئنم كه طراحان ما توانایی‌های بالقوه و بالفعل بسیاری دارند كه به دلیل فقدان همین ارتباطی كه بحث شد میان آنها و مخاطبان آنها تاكنون متاسفانه بسیاری از آنها دیده نشده است.
▪ یعنی به نظر شما طراحان ما قدرت ارائه طرح‌هایی كه مورد استقبال فراگیر جامعه قرار بگیرد را دارند؟
بله و به‌ویژه عرض می‌كنم طراحان ما قدرت جلب افكار عمومی و بخصوص نسل جوان را دارند. همان‌طور كه می‌دانید برای راضی نگه داشتن نسل جوان باید خیلی كار كرد و زحمت كشید.
▪ اتفاقاً نكته مهمی را اشاره فرمودید چرا كه به نظر من دلیل اصلی ناكامی فرهنگ‌سازان در برقراری ارتباط با نسل جوان جامعه عدم تشخیص ذائقه نسل جوان توسط آنها بوده است. به نظر شما طراحان لباس و مد و پارچه چطور می‌توانند این ذائقه را كشف و شناسایی كنند؟ آنها چطور می‌توانند متوجه شوند كه الان سلیقه من جوان چیست و دوست دارم چطور بگردم و لباس بپوشم؟ آیا باید نگاهمان به غرب باشد؟ آیا فرهنگ ایرانی و شرقی خود ما این توانایی و قابلیت را ندارد كه بتواند باب میل جوانان را كشف و آنها را سیراب كند؟
ببینید جوانان اساساً خواسته‌های بسیار متنوعی دارند، آن هم جوانان امروزی. اكثراً هم ساده‌پوشی را به هر چیز دیگر ترجیح می‌دهند. چون من خودم در تحقیقی كه در همین رابطه انجام داده‌ام به عینه و از نزدیك متوجه شدم كه نگاه آنها واقعاً به ساده بودن و راحتی لباس است. آنها در عین حالی كه دوست دارند لباسی را بپوشند كه ساده و راحت باشد در عین حال به زیبایی و چشم‌نوازی لباس و طرح و رنگش هم اهمیت فراوانی می‌دهند. ما نباید فكر كنیم كه جوانان ما چیزهای عجیب و غریبی را دوست دارند كه بپوشند. نه اصلاً این طور نیست. جوانان ما دوست دارند وقتی كه به خیابان می‌روند و بوتیك‌ها و لباس‌فروشی‌ها و محصولاتی كه از بخش صنعت به صورت انبوه تولید و استخراج شده را می‌بینند با لباس‌هایی مواجه شوند كه اقسام و انواع رنگ‌ها و طرح‌ها را داشته باشد. متاسفانه طی سال‌های گذشته ما تنوع رنگ را از جوانانمان دریغ كرده‌ایم و امروزه می‌بینید كه لباس‌ها و پوشاكی كه برای جوانان در بازار عرضه می‌شود از تنوع رنگ چندانی برخوردار نیست. در حالی‌كه طبع جوان طبع شاد و سركشی است. او دوست دارد تندترین رنگ‌ها را بپوشد. داغ‌ترین رنگ‌ها را به تن كند كه متاسفانه در بازار‌های ما به چنین تنوعی نمی‌رسد. به‌علاوه محصولات توزیع شده در بازارها از كیفیت و مرغوبیت چندانی هم برخوردار نیست.
▪ ممكن است مثالی عینی بزنید؟
مثلاً من خودم بارها دیده‌ام كه محصولاتی كه به رنگ‌های سبز و آبی تولید می‌شوند اصلاً تنوع بین این دو رنگ را لحاظ نكرده‌اند. درحالی‌كه رنگ‌های بسیار متنوعی در میان همین دو طیف رنگ وجود دارد كه متاسفانه برخی از تولیدكنندگان ما از ارائه آنها به بازار به دلایل مختلفی پرهیز می‌كنند.
▪ یعنی همیشه باید جوانان ما سبز بپوشند و یا آبی؟
دقیقا، در واقع یك رنگ خالص. و كسی هم حاضر نیست كمی همت كند و این تنالیته رنگی و طیف رنگی را از بین رنگ‌های متنوع استفاده كنند. البته در این جا این نكته گفتنش ضروری است كه تنها طراح پارچه مقصر نیست، بلكه طراح لباس هم باید در كنار طراح پارچه قرار بگیرد. یعنی باید این رنگ‌بندی توسط طراح پوشاك هم اعمال شود.
▪ در واقع معتقدید كه بخش طراحی پوشاك و پارچه باید پا به پای هم حركت كنند؟
البته.
من فكر می‌كنم كه علاوه بر این باید فكری هم به حال راحتی و زیبایی لباس جوانان هم كرد. چون شما مستحضرید كه به‌هرحال ابعاد فرهنگی جوامعی مثل جامعه ما كه از آداب و سنن شرقی تبعیت می‌كند پوشیدگی و پوشیده بودن لباس پارامتری غیر قابل انكار است. با این حال متاسفانه می‌بینیم كه عمده لباس‌هایی كه برای جوانان ما طراحی می‌شود، این ویژگی را اگر هم داشته‌اند خیلی دست و پا گیر و به اصطلاح پر دردسر بوده. یعنی به نظرم از یك مقطع زمانی به بعد دیگر اتفاق خاصی در پوشش سنتی ما رخ نداده و شما بین دو گزینه امروزی پوشیدن و دیروزی پوشیدن گیر افتاده ای. اگر امروزی بپوشی آن ارزش فرهنگی پوشش و پوشیدگی از بین می‌رود و اگر دیروزی بپوشی باید پوششی صعب و دشوار را تحمل كنی. آیا نمی‌توان میان این دو ایده اتفاق نظری پیدا كرد؟ منظورم خلق پوششی است كه در عین حالی كه آن اصل كهنه و در ما نهادینه شده پوشیدگی را حفظ كند، در عین حال زیبا و راحت و جذاب باشد؟
البته كه می‌شود. فقط باید طراحی خلاقانه‌ای وجود داشته باشد و انتخاب درست پارچه و تركیب صحیح رنگ‌ها در تولید لباس به همراه همجواری مناسب رنگ‌ها در كنار هم یا خرج كار مناسب و استفاده از تزئینات مناسب وجود داشته باشد تا چنین ایده‌آلی در عرصه پوشاك ما اتفاق بیفتد.
▪ آیا خلق چنین پوششی برای تولیدكننده و مصرف‌كننده گران تمام نخواهد شد؟
اتفاقاً ما در این كارگاه آموزشی كه در دانشگاه الزهرا برگزار شد یكی از اهداف اصلی‌مان كه برای آینده در نظر گرفتیم همین موضوع بود. در واقع ساده‌پوشی، راحتی لباس برای تولید انبوه، كیفیت و تزئینات پارچه و صد البته زیبایی آن از جمله اهدافی بودند كه در این كارگاه ما دنبالش بودیم. من معتقدم این ویژگی‌ها نقیض یكدیگر نیستند و می‌شود لباس‌ها و پارچه‌هایی را طراحی كرد كه تمام این ویژگی‌ها را در خود داشته باشند و در عین حال با قیمتی مناسب به جوانان و مصرف‌كنندگان عرضه كرد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید