پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آیا حکومت واقعا قادر به جلوگیری از افزایش تورم نیست


آیا حکومت واقعا قادر به جلوگیری از افزایش تورم نیست
احتمالاً تا حالا این سوال برای شما هم پیش آمده که چرا حکومت قادر به جلوگیری از روند رو به افزایش تورم نیست؟ آیا تورم پدیده ناشناخته‌ای است؟ آیا برخلاف اظهارات جاری و رسمی، آنان علاقه‌ای به کاهش تورم ندارند؟ یا علت دیگری مطرح است؟
به نظر می‌رسد که پدیده تورم چنان ناشناخته و پیچیده نیست که متولیان امر در ایران عوامل ایجادکننده آن را نشناسند. زیرا هم ادبیات علمی این پدیده در علم اقتصاد وجود دارد و هم تجربه و موضوعیت داشتن تورم برای جامعه ما کارشناسان را با آن به خوبی آشنا کرده است. افراد باید ضریب هوشی بسیار پایینی داشته باشند که عامل اصلی تورم را نشناسند. البته برخی افراد طرفدار یا مجری سیاست‌های جاری در تحلیل خود مواردی را می‌گویند که شنونده تصور می‌کند آنان هیچگونه آشنایی با مباحث اقتصادی ندارند، اما به نظر من آنها صرفا آگاهانه و از روی عمد قلب حقیقت می‌کنند و خلاف درک خود را می‌گویند، تا برخی عوام و ناآگاهان را قانع کنند. بنابراین علل و عوامل عمده پدیده تورم که همان افزایش نقدینگی است موضوعی شناخته شده نزد همه است.
پاسخ به سوال دوم هم منفی است. به عبارت دیگر تصور می‌کنم که مسئولین علی‌الظاهر علاقه‌مند به کاهش تورم هستند، اما این مسأله صرفاً در حد علاقه است. مثل کسی که علاقه‌مند به سلامت خود است و صادقانه هم به این خواست علاقه دارد، اما در عین حال حاضر نیست از خوردن زیاد غذاهای چرب، شیرین و بانمک و کشیدن سیگار دست بکشد.خوب طبیعی است که تامین سلامتی با این رژیم غذائی جور در نمی‌اید. اکبر گنجی‏ ‏
پس علت چیست؟ چرا علی‌رغم مسلم بودن تأثیر استفاده از منابع صندوق ذخیره ارزی در افزایش تورم، کماکان تمامی مساعی دست‌اندرکاران تسلط بر اختیار مصرف این منابع است؟ چرا برای مقابله با خشکسالی طرح استفاده از دو میلیارد دلار از این منابع ارایه می‌شود؟ چرا برای حل مشکل بنزین دو میلیارد دلار اضافه بر سهمیه و از این درآمدها واردات می‌شود؟ چرا خارج از بودجه، از دلارهای نفتی وزارت نفت برای طرح‌های عمرانی هزینه می‌شود، چرا هیأت امنای صندوق ذخیره ارزی منحل و اختیارات آن به کمیسیونی در دولت سپرده می‌شود؟ و خیلی چراهای دیگر…
مشکل اصلی این است که سیاست‌های اتخاذ شده حکومت، راه بازگشتی را باقی نمی‌گذارد، آنان که می‌گویند از درآمدهای ارزی استفاده نشود، زیرا تورم‌زاست، خود را چندان مقید به بیان راه‌های جایگزین هم نمی‌دانند، راه‌حل‌هایی که پذیرش آن برای جامعه و بویژه حکومت کنونی، بسیار تحمل‌ناپذیرتر است. استفاده از منابع ارزی کشور برای درمان دردهای کشور و یا پر کردن چاله‌چوله‌های اقتصادی موجود، به صورت عادت درآمده است، درست مثل مصرف مواد مخدر که موجب کاهش دردها و رنج‌های جسمی و روانی فرد معتاد است. اما همه می‌دانند که پس از قطع اثر این مواد، دردهای قبلی با شدت و فشار بیشتری ظاهر می‌شود و تنها راه برای تسکین آن استفاده بیشتر از مواد مخدر است، با این امید که این دردها درمان شود، میزان استعمال مواد هم بیشتر و بیشتر می‌شود و به جایی می‌رسد که فاصله مصرف باید کمتر و دوز آن هم بیشتر شود.
راه دیگر تحمل درد و رنج طاقت‌ فراست تا بدن خود را برای درمان قطعی بیماری آماده کند و انتخاب چنین راهی نیازمند اراده‌ای مستحکم و قوی در فرد است. و اگر چنین اراده‌ای را بتوان با سختی در افراد معدودی بوجود آورد، ایجاد آن در جامعه بسیار سخت ‌تر و مشکل‌ تر است، و پیش از ایجاد آن، ابتدا باید به ضرورت چنین تفکری رسید. اما وقتی می‌بینیم که گروه اصلی قدرت، نه تنها به چنین ایده‌ای معتقد نیست که خلاف آن را عقیده دارد، بنابراین تا رسیدن به گام اول نیز با دشواری روبرو هستیم. بنابراین دوای درد مشکلات از نظر آنان کماکان تزریق بیشتر دلارهای نفتی و افزایش نقدینگی و تخصیص غیر بهینه منابع کشور و به تأخیر انداختن بحران است. نکته مهم این است که هزینه‌های مصرف منابع ارزی، در آینده و از دید حکومت احتمالی است، اما منافع مصرف آنها، مقطعی و حتمی است. ذهنیت‌های کوتاه‌مدت در این معادله همیشه منافع مقطعی و حتمی را برخواهد گزید و هرگونه اصرار بر تغییر نگرش آنان نتیجه‌ای معکوس خواهد داشت. افراد صاحب این ذهنیت‌ها تصور می‌کنند که در پس پیشنهاد عدم مصرف تسکین‌دهنده و تخدیر کننده ارز، نوعی توطئه و دشمنی نهفته است، البته شاید این تصور چندان بیراه هم نباشد، زیرا منتقدین طبعاً می‌خواهند با قرار دادن مسئولین در وضعیت خطیر، شکست آنان را جلو بیاندازند، اما مشکل اینجاست که عدم توجه به این هشدارها هم مآلاً به تشدید بحران خواهد انجامید .
به قلم عباس عبدی
منبع : سایت ۷ تیر