شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


محسن نامجو : خوب ؛ بد ؛ زشت


محسن نامجو : خوب ؛ بد ؛ زشت
قبل از اینکه شروع به نوشتن مطلبی درباره محسن نامجو و نظرات شخصی خودم ؛ درباره این شخصیت بنمایم بهتر است مروری داشته باشیم بر چند مطلب و مقاله که درباره ایشان درج گردیده اند :
ـ در تربت جام به دنیا آمد و خود را یک مشهدی اصل می پندارد با دادن کنکور هنر وارد دانشگاه تهران شد و مشغول فعالیت در زمینه ی موسیقی شد.با ورود به این مکان احساس خود بزرگ بینی بسیار شدیدی سرا پای وجود این فرد را فرا گرفت.به طوری که در همان هفته های اول بر خیمه ی اساتید تازید و به شوریدن سایرین علیه این قوم والا پرداخت
ـ در واقع محسن نامجو موفقیتش را مدیون عقب ماندگی بیش از حد فکری اهل موسیقی است
ـ نامجو در جایی در مورد یکی از چهره های پیش کسوت آواز ایرانی گفته بود "دیگر صدای این فرد برای من آزار دهنده است" (نقل به مضمون) چرا نباید یک خواننده با سابقه خود بازنشست شدنش را نفهمد و با ناتوانی صدایی، باز به اجرای کنسرت بپردازد؟! این مورد در میان هنرمندان ایرانی بسیار شایع است،
ـ نامجو به فرهنگ مرید و مرادی در موسیقی ایران اشاره میکند و آن را پوسیده میخواند، در حالی که مشهورترین مدیران موسیقی ما که اکثرا از موسیقیدانان سنت گرا و متحجر هستند، اعتقاد شدیدی به این سیستم آموزشی دارند!
محسن نامجو متولد ۱۳۵۴ در تربت جام است . در سن دوازده سالگی موسیقی را با نت خوانی و یادگیری سلفژ نزد نصرالله ناصح پور آغاز نمود . در سال نامجو سال۷۳ وارد دانشکده تئاتر شد و سال بعد هم به دانشگاه هنرهای زیبا پا گذاشت تا موسیقی بخواند اما با ورود به این مکان احساس خود بزرگ بینی بسیار شدیدی سرا پای وجودش را فرا گرفت.به طوری که در همان هفته های اول بر خیمه ی اساتید تازید و به شوریدن سایرین علیه این قوم والا پرداخت . از جمله اقدامات وی جهت سرنگونی این موج منظم می توان به : باند و باند بازی،تغییر و تحولات اساسی در ارائه ی ردیف میرزا عبدالله به استاد مربوطه،تولید تشویش در کلاس ها و... اشاره کرد و همین عوامل باعث گشت تا نتواند تحصیلات خود را در دانشگاه موسیقی به پایان برساند.
از آنجائیکه همه میدانیم و کم و بیش در جریان اتفاقاتی که در موسیقی رخ میدهد هستیم ؛ ستاره هایی که یه شبه تبدیل به قهرمانان موسیقی شده اند ؛ آهنگهایی بدون مفهوم که تنها به دلیل زیرزمینی بودنشان تبدیل به پر فروش ترینها گشته اند ؛ آلبومهایی که میتوان آنها را در همه جا یافت حتی در دکه های بقالی جلوی بیمارستانها ؛ انواع و اقسام خوانندگان فشنی که اگر دقت نکنی نمیدانی پسرند یا دختر ؛ و.....
نقطه مقابل این اتفاقات را با یکدیگر مرور میکنیم :
خوانندگانی که با تحمل سالها زحمت خواننده شده اند ؛ کاستهایی که اجازه انتشار نیافته اند اما هیچگاه غیر قانونی منتشر نگشته اند ؛ هنرمندانی که سادگی و خاکی بودن آنان زبانزد است ؛ شجریان , ناظری ( اسوه های سادگی و بی آلایشی ) ؛ سفر عسرت ؛ قاصدک ؛ سرود گل و....
تصور میکنم متوجه اختلافات گشتید . قاصدک زیرزمینی نشد ؛ سفر عسرت نیز پخش نگردید . معروف هم نشدند .
اما هم اکنون در هر ساعت شاهد انتشار آلبومی زیر زمینی از خوانندگانی بی مایه و سخیف هستیم . گروههایی که از موسیقی هیچ نمیدانند حتی از همان موسیقی بی ارزششان که همانا رپ و پاپ و متال و چه میدانم همانند اینهاست ...
به این اسامی دقت کنید : ۰۱۱۱ , هیچکس , ۰۲۴۱(با کد زنجان اشتباه نکنید ) ؛ ابلیس ، یاس و....
نامهایی که میتوان معانی آنها را از اشعارشان میتوان دریافت . اینان تماما خوانندگان زیر زمینی اند خوانندگانی که وزارت ارشاد خوشبختانه در این یک مورد موفق عمل کرده و مجوز فعالیت آنان را سلب نموده است .
موسیقی زیرزمینی متاسفانه به موسیقی اصیل ما نیز رسوخ کرده است و چند آلبوم زیر زمینی از خوانندگان اصیل روانه بازار گشته . سر سلسله این گروه زیرزمینی ٫ محسن نامجو خواننده موسیقی ایرانی است که نمیدانم آن را جزو خوانندگان پاپ محسوب کنم یا سنتی و یا نسلی نو از موسیقی . فردی که خیلی دوست دارد متفاوت عمل کند . اما خیلی متفاوت بودن نیز اصلا خوب نیست .
خواننده ای که حاضر است برای اینکه متفاوت شود صدای سگ دربیاورد و یا عر عر کند . و بدون درنظر گرفتن جایگاه خویش به راحتی آب خوردن به جامعه هنری و هنرمندان توهین نماید .
در صورتیکه هدف از اجرای چنین کارهایی به زعم خودشان نو آوری باشد ، بنده هیچگونه نوآوری درکارهای ایشان نمی بینم و حتی با گوش فرا دادن به کارهایش نه تنها علاقه ای به این نوع موسیقی پیدا نمیکنم بلکه از هر نوع موسیقی دیگر چه اصیل و پاپ و رپ و. . . نیز روی گردان میشوم . نوآوری در موسیقی و بدعت در آن را باید در شهرام ناظری و یا گروهی همانند دستان یافت و نه در ایجاد صدای حیوانات . گرچه تبحر بالایی هم در این زمینه داشته باشی و بتوانی همانند خود حیوانات صدایشان را در آوری . !!!
در کشوری همانند ایران که همه مردمان آن به هیاهو و جنجال علاقه وافری دارند ؛ بازندگان آنانی هستند که بی حاشیه به کار خود ادامه میدهد .محسن نامجو این را خوب میداند و برای برنده شده خود را به آب و آتش و حاشیه میزند . خواننده ای که در نگاه بنده ساز را نیز به سخره میگیرد و ارزش معنوی آن را با صدای سگ یا اجرای آهنگهای سخیف تنزل میدهد . خوب دقت کنیم ؛ آیا آثاری که نامجو با سه تار اجرا میکند را میتوان باساز دیگری اجرا کرد ؟...آیا میتوان آهنگ سگ یا دهه ۶۰ یا زلف بر باد مده و.... را با ارگ نیز اجرا نمود ؟ با گیتار چطور ؟ آری جواب کاملا مثبت است . اینگونه میتوان استنباط نمود که کارهای نامجو آنقدر سطح پائین و ابتدائی هستند که بتوان آنها را با تمام سازهای موسیقی اجرا کرد . همانطور که خود ایشان نیز در تعریف از سازشان در مستندی که از زندگی وی ساخته بودند اینگونه بیان میکنند که : این ساز احمد عبادی است نه ساز من .
هیچگاه از یادم نمیرود آن مستندی که از زندگی وی ساخته بودند . که البته هیچ بار مفهومی نیز نداشت . و چه توهینها که به اهالی موسیقی نکردند . پس از دیدن آن فیلم آنچه که در آن زمان ذهن من را مشغول خودنمود این بود که چرا " سامان سالور " نامجو را برای ساخت فیلم خود انتخاب نموده است؟
مگر هنرمندان بزرگ دیگری غیر از نامجو نبودند که ایشان این شخصیت را انتخاب نمود . تنها پاسخی که در آن زمان برای حل این پرسش یافتم زیرزمینی بودن نامجو و شخصیت پر ازحاشیه آن بود نه هنر آن ٬ آنهم هنری که در حال استحمام به رخ کشید .
بزرگان بسیاری آمدند و رفتند و بدعت هایی در موسیقی ما ایجاد نمودند اما هیچکدام تا این حد به خود جسارت نمیدادند که اساتیدشان را به باد سخره بگیرند . اگر مروری بر فعالیت حرفه ای و به قولی تحول درونی نامجو بیاندازیم متوجه میگردیم که ایشان در سال ۷۴ وارد دانشگاه موسیقی گشته اند یعنی ۱۳ سال پیش . آیا فردی با سابقه ۱۳ ساله در موسیقی میتواند این چنین بر بزرگان بتازد ؟ البته نقد آثار را نباید با اهانت اشتباه گرفت که ایشان نقد ننموده اند و اهانت به بزرگان را پیشه خود کرده اند
در مقاله ای میخواندم شهرت محسن نامجو به دلیل وجود خلاء فرهنگی در جامعه موسیقیدانان ماست که این باعث گردیده تا این حد موفق گردد و در صدر اخبار قرار گیرد (۱) . که البته بنده این را به هیچ وجه قبول ندارم . خلاء فرهنگی در جامعه نه تنها در جامعه موسیقی ما وجود دارد بلکه این خلاء را میتوان به تمامی زمینه ها تعمیم داد . تنها آن را معطوف به موسیقی ننمود . درنظر شخص بنده از عوامل موفقیت نامجو در فروش آهنگها و جذب طرفدار (و نه در نوع آهنگ و آثارش که در این مورد بسیار نیز شکست خورده است ) میتوان به زیرزمینی بودن آن و پرحاشیه بودن آثارش اشاره نمود که بارها ثابت گردیده است که آلبومهایی که به صورت زیرزمینی منتشر گشته اند تا چه حد مورد حب جوانان واقع شده اند .
به قول یکی از دوستان که در یکی از وبلاگهای موسیقی(۲) بدان اشاره گشته بود استناد میکنم :
وقتی که رشته ی کار از دست کسی خارج شد پیدا کردن راه بازگشت به مسیر سخت می شود،در زندگی آقای نامجو این موضوع کاملا مشهود است،به گونه ای که ایشان برای دستیابی به نوآوری های تازه مدام از این شاخه به آن شاخه می پرد و بعضا با در آوردن صداهای ناهنجار مثل پارس سگ و شلیک گلوله و عر عر یکی از حیوانات دراز گوش سعی در نوآوری دارد،به قول جلال الدین محمد بن شیخ بها الدین محمد بن حسین بلخی مشهور به مولوی که می فرماید :
عاشق چادر مباش و خر مران در آب و گل
تا نمانی زاب و گل مانند خر اندر خلاب
________________________________________
واق واق سگ به همراه یکی از خوانندگان زیر زمینی ( عبدی بهرانفر )
واق واق سگ ، واق واق سگ
واق واق سگ ، واق واق سگ
حقیقته برای ، سگ
ما نمی دانیم اسمه اعضمِ سگ
ما نمی فهمیم، هیچ از غمِ سگ
ما سگ مردمان که وفا میکنیم عینِ سگ
ما که نمی دهدمان هیچ، جهان محلِ سگ
ما که پارس می کنیم
ما که رنج می بریم
ما که دم تکان می دهیم
ما که سیر می شویم
داد بزن زندگی را
مرگ را صدا کن
قبر بخوان
برچین پرچین پر از پرچم ها را
سگ شو در نگاه زرذم خدایی پر از استخوان های پیام آوران صحرا می بینم
بو می کشم نسیم آزادی را
گاز می گیرم مردم را
تکه تکه می کنم شرافت انسانی را
که خدای استخوان را از من راند
بنده ی تو می شوم با نگاه زرد
محمد جواد صحافی
۱- گفتگوی هارمونیک -محسن نامجو و راز موفقیتش - سجاد پور قناد -پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۶
۲- وبلاگ فریاد


همچنین مشاهده کنید