شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پیرمرد و قدرت


پیرمرد و قدرت
فیدل كاسترو، «چهره و كلام اول» در كوبا از روز دوشنبه اختیارات را به برادر خود رائول كاسترو واگذار كرد. او كه در اول ژانویه سال ۱۹۵۹ موفق به سرنگونی رژیم مطلقه باتیستا گردید، امروزه برای بیش از ۷۰درصد از مردم كوبا تنها «فرد اولی» بوده است كه آنها تجربه كرده اند.
اگر «پیرمرد و دریا» نوشته ارنست همینگوی تلخی حیات توده ها را به تصویر كشید، واقعیت «پیرمرد و قدرت» امروزه در كوبا تصویرگر كاستی های شخصیتی و بنیادی انسان ها و بالاخص صاحبان قدرت است. آنچه كاسترو را در سال ۱۹۵۳ به سوی دست یازی به اولین حمله مسلحانه علیه رژیم و به دنبال آن روانه شدن به زندان سوق داد آزردگی برآمده از مشاهده زندگی حقارت بار مردم بود. كاسترو با توسل به میل به عدالت و میل به آزادی كه جزء سرشت طبیعی انسان ها است موفق به مسلح نمودن توده ها به اراده برای دگرگونی و توفیق به خلع سلاح رژیم حاكم از اراده برای تداوم قدرت شد.
آنچه مردم كوبا را به حمایت از تلاش او برای سرنگونی سیستم غیرانسانی حاكم واداشت این یقین و باور بود كه كاسترو در جهت ارتقای شغلی نیست كه به قیام همت گماشته است بلكه خواست او برای ارتقای معنوی در كنار بهبود وضعیت اقتصادی است كه تعیین كننده بوده است. انقلاب كوبا به این دلیل به پیروزی نایل شد كه براساس تعریف كیفیت حیات مردم در جامعه شكل گرفت. تعریفی كه كاسترو ارائه داد، تائید نظری و تئوریك واقعیتی بود كه توده ها به طور روزمره آن را تجربه می كردند. تقبیح فقدان عدالت اجتماعی، نفی فقر اقتصادی و انكار حاكمیت فردی به وسیله كاسترو بود كه مردم را به سوی او كشاند. او به نقد واقعیات پرداخت و گزندگی آن را برای مردم شرح داد و توصیف كرد. مردم با درك و آگاهی به اینكه چه زندگی غیرانسانی ای را تجربه می كنند به خیابان ها ریختند و به امید فصلی نو در حیات خود كاسترو را در سریر قدرت قرار دادند. آنچه كاسترو را به سوی قدرت سوق داد میل او به متحول ساختن اجتماع و دغدغه او درخصوص غیرانسانی بودن حیات در كوبا بود. اما آنچه امروز او را در سن هشتادسالگی علاقه مند به تداوم حضور در قدرت می كند «شیفتگی به قدرت» است.
اینكه بعد از ۴۷ سال همچنان یك نفر حاكم است بازتاب ماهیت فاسدكننده قدرت است. اگر ارتقای معنوی و اقتصادی مردم كوبا انقلاب را شكل داد و كاسترو را به قدرت رساند امروز، پرواضح است كه میل به قدرت او را خواستار تداوم حضور در بالاترین سطح ساخته است. كاسترو با تعریف حیات داخلی مردم را به سوی دعوت از او برای كسب قدرت سوق داد در حالی كه امروزه با تعریف یك دشمن خارجی است كه او خود را شایسته تداوم قدرت نشان می دهد. مردم كوبا در دهه ۱۹۵۰ تلخی حیات را تجربه كردند و كاسترو با تایید تلخی حیات آنان برای حركت خود مشروعیت یافت. امروزه او با ترسیم تجربه برای مردم كوبا در خصوص دشمن بیرونی خود را مستحق حفظ قدرت می داند. او برای توجیه خود فضای بیرونی را به درونی ترجیح داده است چرا كه ترسیم واقعیات فضای داخلی مشروعیت زدایی را به دنبال دارد. انسان كامل نیست و انسان هایی كه در سریر قدرت هستند استعداد وسیع تری برای نشان دادن ضعف های انسانی به لحاظ حجم امكانات را دارا هستند. اینكه بعد از گذشت بیش از چهاردهه هیچ كس این شایستگی را نیافته است كه به بالاترین مقام در كشور دست یابد خود نشانه انحطاط انسانی و از بین رفتن تمامی خصایل آزادمنشی در جامعه است.
در مدت ۱۰۴ سالی كه كوبا استقلال را تجربه كرده است كاسترو برای مدت ۴۷ سال در قدرت بوده است كه این خود نشان دهنده این واقعیت تلخ ولیكن همیشه حاضر است كه قدرت بری از نظارت اخلاقی و نظارت قانون اساسی در نهایت انسان ستیز است و خصلت های نیكوی بشری را به سخره می گیرد. قدرت بدون محدودیت، در بین مردم ترس ایجاد می كند و انسانی كه می ترسد، برای تمكین استعداد فراوان دارد. فیدل كاسترو به همان مسیری گام گذاشت كه در تقبیح آن به قیام دست زد. او قدرت باتیستا را تمامیت خواه یافت و بدین روی آن را غیر انسانی دانست. او در راستای تحول به پا خاست اما در برابر جذابیت قدرت استواری را كه در برابر باتیستا نشان داد نتوانست به نمایش بگذارد. دولتمردانی اعتبار اخلاقی می یابند كه ارزش های فرهنگی مردم خود را دچار دگرگونی كیفی ساخته اند حتی اگر این تحول به معنای كاهش قدرت آنان باشد. آنچه دولتمرد را از سیاستمدار متمایز می كند، اراده و میل او به پراكندن قدرت و تبدیل قدرت به یك وسیله است. كاسترو انباشت قدرت را تاب نیاورد و تداوم و حفظ قدرت، شكل دهنده قاطع چشم انداز ها گردید. نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی قدرت را سوار شد در حالی كه در كوبا شاهد نهایتی متفاوت هستیم و به همین روی با وجود بیماری، فیدل كاسترو تا زمان بازیابی سلامت رهبری حزب كمونیست و نیروهای مسلح را به برادر خود انتقال داد.
دكتر حسین دهشیار
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید