درک متقابل و گذشت ضامن دوام خانواده است

۳۰ سال از زندگی مشترک‌شان گذشت اما عشق و علاقه بین آنها نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده، آنها علل دوام زندگی‌شان را در، گذشت،صبر و توقع کم‌ داشتن‌ می‌دانند، نوع زندگی، برخوردشان با یکدیگر و همدلی‌شان می‌تواند الگوی بسیار خوبی برای جوان‌ها باشد. صحبت از زندگی مشترک محمود پاک‌‌نیت و همسرش مهوش صبرکن است، در یک ظهر زیبای پاییزی مهمان این دو عزیز بودیم و با آنها در مورد چگونگی آشنایی و زندگی مشترک‌شان صحبت کردیم، پس با ما همراه باشید...
▪ آقای پاک‌نیت با همسرتان چطور آشنا شدید؟
ـ پاک‌نیت: سال ۵۶ در تئاتری به نام شاتره با خانمم آشنا شدم، شاتره گیاهی است که برای بیماران گرمازده بسیار مفید است و دمای بدن آنها را پایین می‌آورد من و همسرم آنجا با هم، همبازی بودیم من نقش پسر کارگر را بازی می‌کردم و همسرم نقش شازده خانم رو ... تو همون تئاتر بود که یک دل، نه صددل عاشق ایشان شدم و بعد از دوسال هم ایشان جواب مثبت به ما دادند و ما زندگی مشترک‌مان را شروع کردیم.
▪ خانم صبرکن اون موقع ملاکتون برای ازدواج چی بود؟
ـ صبرکن: من اون موقع فقط ۱۸ سالم بود و به تنها چیزی هم که اصلا فکر نمی‌کردم، ازدواج بود، به همین خاطر هیچ ملاک خاصی نداشتم، اما عشق و علاقه ما به همدیگه باعث شد که باهم ازدواج کنیم.
▪ یعنی هیچ شرط خاصی برای ازدواج نداشتید؟
ـ صبرکن: هر دوی ما آدم‌های کم‌توقعی بودیم و اصلا اهل شرط و شروط گذاشتن برای همدیگه نبودیم به همین خاطر در ازدواج ما خبری از سختگیری‌های رایج نبود...
▪ تا به حال شده از انتخاب‌تان پشیمان شده باشید؟
ـ پاک‌نیت: به هیچ وجه، ازدواج با همسرم یکی از بهترین تصمیمات زندگی من است و بدون شک من همه موفقیت‌هایم را مدیون ایشان هستم، نوع نگاه ایشان به زندگی، مدیریت‌شان در خانه و برخوردشان با من و بچه‌ها بی‌نظیر است و مطمئنا اگر ایشان همسرم نبودند من هیچ کدام از موفقیت‌های فعلی‌ام را نداشتم.
ـ صبرکن :نگاه من و محمود به زندگی کاملا همسوست، دغدغه‌هایمان یکی است و از همه مهمتر همدیگر را به خوبی می‌فهمیم، او یک مرد بی‌نظیر است و همیشه از اینکه ایشان را انتخاب کرده‌ام به خودم می‌بالم.
▪ از زندگی مشترک‌تان ۳۰ سال می‌گذرد چطور عشق و علاقه را همچنان در زندگی‌تان حفظ کردید؟
ـ پاک‌نیت: با دوست داشتن، گذشت، صبرو اینکه توقع چندانی از یکدیگر نداریم.
ـ صبرکن: نکاتی که محمود گفت همگی مهم است اما مهم‌تر‌ینش همان نداشتن توقع است، متاسفانه ریشه بسیاری از اختلافات در داشتن توقعات بیش از اندازه از همدیگر است، توقعات و انتظاراتی که زوج‌ها از همدیگر دارند، نه تنها کمکی به بهتر شدن زندگی‌شان نمی‌کند بلکه باعث می‌شود آنها هرروز از هم دورتر شوند چراکه طرفین نمی‌توانند آن انتظارات را برآورده کنند و آن وقت این مسئله به دلخوری تبدیل می‌شود.
▪ به نظر شما چرا زندگی مشترک هنرمندان دوام چندانی ندارد؟
ـ پاک‌نیت: قبل از اینکه در این مورد حرف بزنم شاید بهتر باشد که توضیحی هم در مورد سوال شما بدهم و آن این است که شاید آمار طلاق آن چنان هم که دیگران فکر می‌کنند در میان بازیگران بالا نباشد اما چون زندگی آنها به دلیل شهرت‌شان زیر ذره‌بین است این ذهنیت پیش می‌آید که جدایی بین آنها زیاد است در حالی که این آمار در میان قشر عادی جامعه به مراتب بیشتر است اما در مورد سوال‌تان باید بگویم یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که هنرمندان در زندگی مشترک‌شان با آن مواجه هستند، عدم شناخت یکدیگر از حرفه‌شان است. اگر افراد نسبت به حرفه‌شان شناخت داشته باشند و با مشکلات، پستی و بلندی‌های آن آشنا باشند هیچ‌گاه بین آنها مشکلی به وجود نمی‌آید.
ـ صبرکن: به غیر از نکاتی که محمود راجع به آن توضیح داد به نظرم درک متقابل و گذشت هم بسیار مهم است گاهی اوقات پیش می‌آید که دو بازیگر با هم همکار هستند اما درک و گذشت لازم را در زندگی مشترک ندارند.
▪ بهترین خصوصیات همسرتان به نظر شما چیست؟
ـ پاک‌نیت: درک بالایی که او دارد و صبر و گذشت بی‌انتهایش.
ـ صبرکن: در کل اخلاق محمود خوب است، چه در زندگی، چه در کار و بهترین خصوصیت او همان خوش‌اخلاقی‌اش می‌باشد.
▪ چقدر در خانه تقسیم کار وجود دارد و تا چه اندازه به هم کمک می‌کنید؟
ـ صبرکن: مدیریت کارهای خانه با من است و محال است که روزی درخانه باشم اما کارهای خانه را مانند آشپزی و نظافت را انجام نداده باشم، همیشه سعی کردم کارهای خانه را به گونه‌ای مدیریت کنم که در صورت نبودنم هم اهالی خانه چندان دچار مشکل نشوند البته محمود همیشه کمک حالم بوده است.
ـ پاک‌نیت: من هروقت تو خونه باشم بخشی از مسئولیت کارهای خونه رو برعهده می‌گیرم. بعضی اوقات خونه رو تمیز می‌کنم و ظرف می‌شویم اما خودم بیشتر به آشپزی علاقه‌مندم هر چند که خانمم به این مسئله اعتراض می‌کند.
▪ چرا؟
ـ صبرکن: خب زمانی که من تو آشپزخانه هستم دارم غذا می‌پزم، محمود می‌آید و می‌گوید فلان ادویه را ریختی یا فلان چیز را به غذا اضافه کن... من هم بهش می‌گویم آشپزی رو بگذار واسه زمانی که من خونه نیستم یا خیلی خسته‌ام چون حضور همزمان‌دونفر در آشپزخانه باعث می‌شود غذا یا شور بشه یا بی‌نمک(باخنده).
▪ چند فرزند دارید؟
ـ صبرکن: دوپسر، مسعود ۲۷ سالش است و مهرداد ۲۴ سال.
▪ حتما بارها پیش آمده به خاطر شرایط کاری‌تان مدت‌ طولانی درخانه نباشید، فرزندانتان به این مسئله اعتراضی ندارند؟
ـ پاک‌نیت: بچه‌ها به این مسئله اعتراضی ندارند چون بعد از گذشت سال‌ها به آن عادت کرده‌اند.
ـ صبرکن: من بچه‌ها را طوری تربیت کردم که از زمانی که خیلی کوچک بودند می‌توانستند بدون مشکلی خودشان در خانه باشند، مسعود پسر بزرگترم که تنها دو، سه سال از مهرداد بزرگتر است، وقتی بچه بود طوری برادرش را در نبود ما تر و خشک می‌کرد که انگار مادر اونه... اونها تو همون بچگی هم هنگام شب، زمانی که ما شب‌کاری بودیم تنها در خانه می‌ماندند و تکالیف‌شان را انجام می‌دادند یا تلویزیون می‌دیدند حالا که بزرگتر شدند هم پیش نیامده که به من یا پدرشان بگویند شما چرا خانه نیستید یا ... شاید از روی دلتنگی به من بگویند زود برگرد ولی هیچ وقت اعتراض نمی‌کنند، چون ما خانواده بسیار وابسته‌ای هستیم و نمی‌توانیم بدون هم زندگی کنیم مثلا چند وقت پیش که رفته بودم شهرستان برای فیلمبرداری، پسرم زنگ زد و گفت: پس کی برمی‌گردی، گفتم: مامان من فقط سه روزه که رفتم... این علاقه و دلتنگی به خاطر وابستگی است وگرنه هیچ اعتراضی در کار نیست.
▪ تربیت بچه‌ها بیشتر برعهده کدام‌تان بود؟
ـ پاک‌نیت: همسرم واقعا در این مورد سنگ تمام گذاشت.
▪ شما از تربیت فرزندان‌تان راضی هستید؟
ـ پاک‌نیت: بله ... کاملا. خانم من معمولا کارها را بدون نقص انجام می‌دهد.
▪ خانم صبرکن زمانی که بچه‌های تان کوچک‌تر بودند کار کردن برای تان سخت نبود؟
ـ صبرکن: چرا اتفاقا خیلی هم سخت بود چرا که نه مادر من و نه مادر همسرم در نزدیکی‌مان نبودند که بخواهند در نگهداری بچه‌ها به من کمک کنند به همین خاطر زمانی که به تئاتر شهر می‌رفتم بچه‌ها را باید به مهد می‌سپردم. بردن بچه‌ها به مهد، برگرداندن‌شان، رفتن به سرکار، تمرین‌های تئاتر و انجام دادن کارهای خانه واقعا برایم سخت بود اما عشق به زندگی و کار باعث شد کارهایم را مدیریت کنم و هردو را همسو پیش ببرم.
▪ خانم صبرکن در زندگی‌تان از فرد خاصی هم الگو گرفتید؟
ـ صبرکن: بله خواهر بزرگترم «زهرا» چند سال زودتر از من ازدواج کرده بود و من بسیاری از رفتارهایش را الگو خودم قرار دادم.
▪ اگر خدای نکرده بین‌تان اختلافی به وجود بیاید چه کسی اول کوتاه می‌آید؟
ـ پاک‌نیت: هیچ‌وقت اجازه نمی‌دهیم که بحث بین ما بالا بگیرد و خدا رو شکر، بین ما تا به حال اگر اختلافی هم به وجود آمده هیچ کدام‌شان ریشه‌ای و اساسی نبوده اگر هم بحثی شود هر دونفر سعی می‌کنیم از موضع‌مان کوتاه بیایم تا قضیه جدی نشود.
ـ صبرکن: محمود راست می‌گوید ما هیچ‌وقت اجازه نمی‌دهیم اختلافات بین‌مان جدی شود ولی در بحث‌ها معمولا خانم‌ها به خاطر گذشت بیشتری که دارند، زودتر کوتاه می‌آیند.
▪ پسران‌تان علاقه‌ای به این حرفه ندارند؟
ـ پاک‌نیت: هر دوی آنها بازیگری را تجربه کرده‌اند. پسر بزرگم وقتی بچه بود در فیلم و سریال‌های زیادی بازی کرد. در کار تئاتر هم حضور داشت اما بعدا علاقه‌اش به این حرفه کم شد. پسر دومم مهرداد هم سه یا چهار سال پیش در سریالی به نام «وارث» نقش کلیدی را بازی می‌کرد که من هم در آن سریال نقش پدرش را بازی می‌کردم اما بعد از آن به سربازی رفت الان هم کار عکاسی انجام می‌دهد.
▪ تا به حال شده درخانه با همسرتان تمرین بازیگری انجام دهید؟
ـ پاک‌نیت: بسیار زیاد، معمولا در مورد نقش‌هایی که قرار است بازی کنیم ساعت‌ها باهم حرف می‌زنیم. پیش آمده که در بحث‌های‌مان از هم خواسته باشیم در فلان کار حضور داشته باشیم یا خیر.
ـ صبرکن: بالاخره ما زمان زیادی درخانه باهم هستیم و به همین خاطر وقتی در فیلم یا سریالی بازی می‌کنیم برای اینکه به آن نقش راحت‌تر و بهتر برسیم باهم تمرین می‌کنیم.
▪ اگر روز تولد یا سالگرد ازدواج‌تان فراموش شود و طرف مقابل‌ برای‌تان هدیه نگیرد عکس‌العمل‌تان چه خواهد بود؟
ـ پاک‌نیت: نه من و نه همسرم هیچ‌کدام از این قضیه دلخور نمی‌شویم. بیشتر اوقات ما بی‌مناسبت برای هم هدیه می‌گیریم.
ـ صبرکن: من برخلاف خانم‌های دیگر چندان به این مسائل پایبند نیستم اگر یادش بود کادویی یا کیکی خرید و ما دور هم جمع شدیم چه بهتر... در غیر این صورت حتی به این موضوع فکر هم نمی‌کنم که چرا او این روز را فراموش کرد. متاسفانه این روزها جوان‌ها اصل زندگی را رها کردند و چسبیده‌اند به حواشی آن... مهم نیست که طرف مقابل برایت تولد گرفته یا نه... مهم این است که چقدر به شعور و شخصیت تو احترام می‌گذارد. همه این مسائل باز هم به خاطر توقع بالایی است که جوان‌ترها از یکدیگر دارند.
▪ بهترین لحظه زندگی‌تان، تا به امروز چه لحظه‌ای بوده است؟
ـ صبرکن: من همه لحظات زندگی‌ام را دوست دارم. از لحظه به لحظه آن لذت بردم، از دوران کودکی‌ام گرفته تا آشنایی، ازدواج با همسرم، به دنیا آمدن بچه‌هایم و ... همه این لحظات برایم جزو بهترین‌ها هستند.
ـ پاک‌نیت: من هم مثل همسرم همیشه سعی کردم از هر لحظه از زندگی لذت ببرم و این طور نیست که از یک لحظه به عنوان بهترین لحظه عمرم نام ببرم. در هر حال اوقاتی که کنار خانواده‌ام هستم یا در حین کار، برایم جزو بهترین لحظات است.
▪ بهترین نقشی که ایفا کردید چه بوده است؟
ـ صبرکن: من نقش‌هایی که در تئاتر ایفا کردم را به مراتب بیشتر از نقش‌های تلویزیونی‌ام دوست دارم چرا که در تئاتر با نقش یک بازیگر زندگی می‌کنم، من نقشی را که در یک تئاتر دو نفره که من و محمود در آن بازی کردیم را خیلی دوست دارم.
ـ پاک‌نیت: من هم نقش‌هایی که تا به حال بازی کردم را واقعا دوست دارم و مثل بچه‌هایم برایم عزیز هستند اما گاهی وقت‌ها بعضی از نقش‌ها شیرینی ویژه‌‌ای دارند و بیشتر در یاد آدم می‌ماند. مانند نقشی که در «روزی روزگاری»، خانه‌ای در تاریکی، پس از باران و سریال حضرت یوسف‌(ع) داشتم.
▪ از اینکه وقت‌تان را در اختیارما قرار دادید و در این گفتگو شرکت کردید متشکریم.
ـ صبرکن: از مجله خوب‌تان متشکرم، خانواده سبز مجله بسیار خوبی است و من معمولا این مجله را می‌خوانم، برای همه زوج‌های جوان آرزوی خوشبختی دارم.
ـ پاک‌نیت: از اینکه به اینجا آمدید و باهم گفتگو کردیم بسیار متشکرم، برای همه هموطنانم آرزوی سلامتی و بهروزی دارم.

منبع : مجله خانواده سبز