یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


رستوران های دوست داشتنی


رستوران های دوست داشتنی
کجا برویم و چه کار کنیم، جمله های کوتاه و تکراری هستند که حداقل هر روز تعطیل و در هر زمان اوقات فراغت خانواده از زبان تک تک اعضا گفته و شنیده می شود.
چگونگی گذراندن اوقات فراغت و مهم تر از آن چگونه تفریح کردن در میان خانواده های ایرانی با وجود همه حرف های تکراری زده شده درباره آن، همچنان به عنوان یک معضل مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
با بهای ۱۲۰۰ تومانی یک بلیت سینما، یک خانوار چهارنفری ناچار است چهار هزار و ۸۰۰ تومان برای تماشای یک فیلم هزینه پرداخت کند که این جدا از هزینه رفت و آمد و خوراک حاشیه یی آن است. سرزمین عجایب و کلوپ های بازی و... که با قیمت های نجومی خود اجازه نمی دهد هر خانواده یی بیش از یک بار در سال اوقات فراغت خود را آنجا بگذراند. واقعیت این است که تفریح کردن خیلی گران شده و در این شرایط هیچ گزینه یی باقی نمی ماند به جز پارک رفتن و رستوران.
رشد غیرقابل باور رستوران های داخلی و خارجی و فست فودها در همه خیابان های شهر و شلوغی درون آنها با وجود قیمت های نه چندان مناسب نشان می دهد علاوه بر پاساژگردی، حضور در رستوران های کوچک و بزرگ بخشی از تفریح مردم ایران به ویژه مردم شهرهای بزرگ را تشکیل می دهد.
امروزه بیرون رفتن و در یک رستوران یا فست فود غذا خوردن کم کم به امری بهنجار و عمومی تبدیل شده است. این شیوه غذا خوردن یک تحول اساسی در فرهنگ ایرانی است که در بردارنده معانی گوناگونی است، چرا که غذا خوردن به عنوان یک نیاز اولیه زندگی انسان با آموزه های دینی، خانواده، سرشت انسانی و برداشت های ما از جهان در ارتباط است و در هر فرهنگی، شیوه های متفاوتی برای غذاخوردن، موادغذایی مورد استفاده، مکان تغذیه و کسانی که با آنها غذا خورده می شود، وجود دارد که با مسائلی همچون جهان بینی، فلسفه، وضعیت اقتصادی و شیوه های تولید مرتبط است و از طرفی شیوه غذا خوردن بخشی از انگاره های سنتی غذا خوردن ایرانی است که با تغییر مکان آن، این انگاره های سنتی به چالش کشیده شده و رستوران رفتن و غذا خوردن به شیوه مدرن جایگزین بخشی از سنت ایرانیان می شود.
بدین ترتیب با وجود تمام تبلیغاتی که انجام می شود تا زیان های استفاده از غذای غیرخانگی و فست فودها را نشان دهد و با وجود هشدار پزشکان نسبت به امراض حاصل از استفاده مداوم از غذاهای رستورانی که در بسیاری اوقات از طریق رسانه ها پخش می شود، همچنان شاهد افزایش رستوران ها و استقبال از آنها هستیم. در سال های اخیر رفتن به رستوران به عنوان یکی از راه های گذران اوقات فراغت معرفی و تجربه شده است؛ راهی که با استقبال کم نظیر افراد از سنین مختلف و پایگاه های فرهنگی - اقتصادی متفاوت مواجه شده است و به همین دلیل شاهد رشد و توسعه روزافزون رستوران ها به ویژه فست فودها در سال های اخیر هستیم، به گونه یی که در هر خیابان و محله یی می توان بسیاری از انواع آنها را مشاهده کرد. درصد قابل توجهی از مردم و به ویژه جوانان و زوج های جوان به عنوان تنها گزینه تفریح بیرون از خانه هر هفته یا حداقل هر ماه آن را تجربه می کنند. این تجربه برای برخی اختیاری است و جنبه تفریح دارد و برای برخی اجباری. این اجبار غالباً به دلیل نوع شغل، سبک زندگی و چیزهایی از این قبیل است. به هرحال خوب یا بد، رستوران رفتن پاره یی از زندگی مردم ایران شده است.
شاید بد نباشد این پدیده مدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
مسلماً برای فهم آن، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی زیادی وجود دارد که تاکنون کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. بدین ترتیب در صورتی که بخواهیم از منظر اقتصادی آن را مورد ارزیابی قرار دهیم، رستوران یک شغل است و مکانی که عده زیادی آن را به عنوان کسب درآمد انتخاب می کنند. اما تاویل های اقتصادی تنها بخشی از آن ابعاد است و نمی تواند ابعاد و وجوه فرهنگی رستوران رفتن را توضیح دهد. شاید بتوان گفت یک رویکرد مهم برای فهم جامعه ایران، فهم رستوران رفتن در چارچوب مدرن شدن است و اینکه چه رابطه یی میان رستوران رفتن و بستر اجتماعی جامعه امروز ایران وجود دارد؟ مجموعه یی از فرآیندهای مدرن شدن و رشد تکنولوژی، رشد شهرنشینی، گسترش ارزش های عرفی، توسعه فرآیند فردیت، توسعه رسانه ها و مجازی شدن و گسترش عقلانیت از جمله مسائلی است که می توان رابطه آنان را با افزایش غذا خوردن در رستوران بررسی کرد و اینکه به واقع معناهای فرهنگی رستوران رفتن افراد و تبدیل شدن آن به یک وجه مهم گذران اوقات فراغت چیست؟
در اینجا سعی شده است بیشتر به جنبه های فرهنگی و تاریخ شکل گیری رستوران اشاره شده و گذشته از عوامل دیگری که در تبدیل آن به مهمترین محل تفریح در میان ایرانیان نقش داشته اند، صرفاً با رویکرد فرهنگی به آن پرداخته شود.
دکتر نعمت الله فاضلی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با تاریخ شکل گیری رستوران و غذا خوردن در بیرون از خانه که امروزه به یک روند عمومی در ایران تبدیل شده است، می گوید؛ این مساله تاریخچه یی دارد که با فرآیندهای مدرن شدن و شهرنشینی مرتبط است. خانه دیگر محل کار نیست در حالی که در دوره های پیشامدرن، محیط خانه و محیط کار با هم یکی بوده است و البته هنوز هم در بسیاری از روستاها یکی است. بدین ترتیب در دوره های مدرن، به تدریج شاهد جدا شدن محیط کار و زندگی از یکدیگر هستیم و کار به خارج از خانه منتقل می شود. در مقابل بعضی چیزهایی که در بیرون از خانه بودند، در ساختار مدرن وارد خانه شدند. مثل حمام که قبلاً در خارج خانه به صورت عمومی بوده و هم اکنون در خانه وجود دارد. غذا خوردن در خانه یکی از همان مواردی است که به تدریج به بیرون از خانه منتقل شده است. مساله آشپزی و غذا یکی از کارکردهای خانه است که در حال فروپاشی است، چرا که خانه همواره به عنوان محلی برای غذا پختن و غذا خوردن تعریف می شود و نیازهای اولیه در آن تامین می شود. اما این کارکرد خانه، در حال انتقال به بیرون است. در واقع به دنبال تحول در خانواده و ساختار و تعریف آن، خانواده برخی از کارکردهایش را از دست داده است، مثل تربیت فرزند که امروزه از لحظه تولد بیشتر وقت کودکان در مهد کودک و پیش دبستانی و مدرسه می گذرد تا زمانی که وارد دانشگاه و محیط کار می شوند. در حالی که در گذشته افراد در خانه پدری زاده می شدند، بزرگ می شدند و اغلب تا آخر عمر نیز - حتی پس از ازدواج و تشکیل خانواده - در خانه پدری می ماندند. پدیده دیگر که از خانه خارج شده است، مهمانی ها، جشن ها و شب نشینی هایی است که عمدتاً در مراسم سنتی همچون عروسی، عزاداری، نوروز و... خلاصه می شد و امروزه عمدتاً به خارج از خانواده منتقل شده است. برای مثال سال گذشته شش میلیون نفر در تعطیلات نوروز به سفر رفتند که این امر نشان دهنده انتقال این نشست خانگی به بیرون از خانه است. بدین ترتیب کارکرد خانه به مثابه محلی برای تغییر و به طور کلی در فرآیند مدرنیته، در حال تضعیف است و گرچه امروزه به نظر می رسد هیچ وقت صفر نمی شود، اما نمی توان این احتمال را نداد که روزی غذا خوردن در منزل بی معنا شود. همچون وجود حمام در منزل که امروزه امری عادی است و صد سال پیش امری محال به نظر می رسیده، رشد فردیت نیز از مهمترین دلایلی است که رستوران رفتن را به امری بهنجار تبدیل کرده است.
در خانه معمولاً سلیقه های فردی اعمال نمی شود و طبخ غذا به توان آشپز، مواد غذایی موجود و شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده و آنچه اکثریت می خواهند، بستگی دارد. اما در رستوران، فرد می تواند با توجه به سلیقه، فردی خود غذایی انتخاب کند. رستوران الگوی تغذیه براساس فردیت و ارزش های فردگرایانه در مقابل الگوی تغذیه در خانه براساس سنت است. بدین ترتیب چنین تحولاتی در عرصه های فردی و اجتماعی زمینه ساز تبدیل رستوران به مثابه محلی برای گذران اوقات فراغت شده است.
این استاد دانشگاه علامه اوقات فراغت را در ادامه اینچنین تعریف می کند؛ اوقات فراغت به عنوان یک عامل فرهنگی - اجتماعی و حتی سیاسی اوقاتی است که کار محسوب نمی شود. در واقع آن بخش از زمان فرد است که برای تحقق خویشتن و شکوفایی استعدادها و پاسخ دادن به نیازهای ثانویه استفاده می شود. اوقاتی که ما محکوم و مجبور به انجام کاری نیستیم و برای کسب درآمد نمی گذرد. اوقات فراغت زمانی است که صرفاً برای کسب لذت و پرداختن به خود صرف می شود.
از طرفی با گذشت زمان شاهد تغییر عواملی هستیم که اوقات فراغت بیشتری را برای فرد ایجاد می کند. عواملی همچون افزایش درآمد، رشد طبقه متوسط، رشد تکنولوژی و تحولات اقتصادی و اجتماعی که ساعت های بیشتری را در تعطیلات آخر هفته، تعطیلات رسمی و ساعات بعد از کار به عنوان اوقات فراغت در اختیار فرد قرار می دهد، همگی مساله اوقات فراغت و پرداختن به آن را مهم و پررنگ می کند و به دنبال آن بسیاری از کنش های ما تحت تاثیر این اوقات فراغت قرار می گیرد که تغذیه هم یکی از آنهاست. بدین ترتیب فرد به گونه یی غذا می خورد که از آن لذت ببرد. در این حالت دیگر غذا مثل گذشته صرفاً برای پاسخگویی به نیازهای اولیه بدن نیست، بلکه کمترین آن است و مسائل دیگری همچون بازنمایاندن هویت اجتماعی، نشان دادن منزلت و پایگاه اجتماعی، امکانی برای توسعه ارتباطات با دیگران و... اولویت های مهم تری شمرده می شوند. از آنجا که هر کنشی دربردارنده مجموعه وسیعی از معانی، نشانه ها و دلالت ها است، این مساله اهمیت می یابد که فرد غذایش را با چه کسی، در چه زمانی و مکانی، چه وقتی و چگونه می خورد، چرا که با رشد فردیت کنش های اختیاری و دایره انتخاب ما بیشتر شده و اینکه فرد چه انتخابی در رابطه با هر کدام از موارد مذکور داشته باشد دلالتی بر معنی و مفهومی متفاوت دارد.
بر این اساس اگر به رستوران رفتن و برگزاری بسیاری از مراسم سنتی در این مکان در یک چارچوب فرهنگی نگاه کنیم، می توان گفت افراد بیش از آنکه صرفاً برای غذا خوردن به رستوران بروند برای تولید معانی به آنجا می روند و به همین دلیل است که حاضرند هزینه زیادی نیز برای آن صرف کنند. اضافه هزینه غذایی که در رستوران صرف می شود، در واقع پولی است که برای تولید و صرف معنا پرداخت می شود.
و مهم ترین معنایی که از رستوران رفتن به مثابه یک نشانه دریافت می شود مدرنیته و مدرن بودن است. غذا خوردن در بیرون از منزل می تواند نشانه مدرن شدن باشد، در مقابل غذا خوردن در خانه که یک مدل سنتی است. و در این میان مشاهده می کنیم که حتی واژه رستوران ترجمه نشده است و همچنان به عنوان یک واژه انگلیسی- فرانسوی باقی مانده است. بنابراین می توان گفت این تمایل به مدرن شدن یا امروزی شدن است که غذا خوردن در رستوران را به عنوان اوقات فراغت به امری بهنجار تبدیل کرده است و طیف افرادی که به رستوران می روند اکثراً افرادی هستند که تمایل بیشتری به مدرن شدن دارند. البته این بدین معنی نیست که افراد سنتی به رستوران نمی روند، بلکه عمدتاً در مواقع فردی و اجباری که غذای خانگی در دسترس آنان نباشد به رستوران می روند که این دو معنی با هم متفاوت است. گرچه هر روز به تعداد کسانی که ترجیح می دهند در رستوران غذا صرف کنند افزوده می شود.
همچنین دکتر فاضلی با اشاره به رابطه میان رستوران و مدرنیته از پدیده دیگری نام می برد که در این میان اتفاق افتاده است و آن مدرن شدن سنت ها در ایران است. به اعتقاد این استاد دانشگاه با توجه به آنچه در مورد رستوران به عنوان یک پدیده مدرن گفته شد که ارزش ها و انگاره های مخصوص به خودش را دارد و با گذشت زمان به شیوه یی رایج در میان ایرانیان تبدیل شده است، می توان گفت آنچه مشاهده می کنیم مدرن شدن پدیده های سنتی است که از قرن ها پیش جزیی از زندگی ایرانیان بوده است. برای مثال هم اکنون تشریفات عروسی که از لحاظ فرم یک امر سنتی است، در بیرون از خانه و در رستوران انجام می شود. در واقع آنچه باعث رواج یک پدیده مدرن یعنی رستوران شده است، همان سنت کهن است که در قالب تشریفات عروسی انجام می شود. بدین ترتیب شاهد رواج یک پدیده مدرن توسط یک امر سنتی هستیم.
اما آنچه رستوران و غذا خوردن در بیرون از منزل را تبدیل به مهم ترین شکل اوقات فراغت جامعه سنتی ایران کرده است، گذشته از همه آنچه ذکر شد و همه دلایلی که ناشی از نبود برنامه های خاص و سرگرم کننده، مکان ها و سرگرمی های مناسب اوقات فراغت در ساختار جامعه است، به سبک زندگی و فرهنگ خانواده های ایرانی نیز مرتبط است. ویژگی های منحصر به فرد رستوران در حوزه فرهنگ، شامل مسائلی چون سرپوشیده بودن فضا، نوع نظام اخلاقی حاکم بر آن، امنیت رستوران، وجود فضای کنترل شده و آرام و مجموعه رفتارهایی که در این مکان شکل گرفته است همگی از جمله دلایلی است که قابلیت استفاده خانوادگی از این مکان را در میان خانواده های ایرانی بسیار افزایش داده است و به دلیل همین ویژگی ها این امکان برای رستوران ها و فست فودها فراهم شده است که توسعه فزاینده یی نسبت به دیگر انواع اوقات فراغت و تفریح همچون سینما، پارک، تئاتر و بسیاری از نهادهای مدنی مدرن داشته باشند.
در نهایت در کنار این ویژگی های فرهنگی شاهد تنوع بالایی در انواع غذا، قیمت آنان، گستره مکانی و فراوانی آن هستیم که این امکان را به افراد و خانواده ها می دهند تا با ارزش های فرهنگی و پایگاه های اقتصادی متفاوت و درآمدها و سلیقه های مختلف قادر به انتخاب گونه یی از رستوران ها مطابق با آنچه می خواهند، باشند،
شیما فرزادمنش
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید