پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


زنگ


تاریخ نشر : ۸۴۰۹۲۸
تیراژ : ۲۰۰۰
تعداد صفحه : ۴۴۰
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۷۱۷۰-۱۶-۵
رده دیویی : ۸۲۳.۹۱۴
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
مترجم : اشراق - پرتو
نویسنده : مرداک - آیریس

این رمان از آثاری است که از طریق معنا و مفهوم به رمان نو پیوند دارد. نگاه صریح نویسنده به جامعه‌ی غیر مذهبی، شامل آدم‌های معمولی، از همه دست، در جوار جامعه‌ی مذهبی، برقراری رابطه‌ی دوسره‌ی حکایت نه چندان ساده‌ای است که با نگاه به دشواری‌های اجتماعی سعی دارد زمینه‌ فکری خواننده را تغییر دهد و به سمتی براند که هر جامعه برای آن که بتواند بدون دشواری به رشد و تکوین اخلاقی برسد باید به چنین مبانی و اصولی نیز بیندیشد. و این رابطه همه با نگاهی بر دموکراسی انجام می‌پذیرد. آدم‌های ماجرا فکر می‌کنند حق دارند برای خود پایگاهی خصوصی داشته باشند. اما به رای نویسنده چنین خلوتی در جامعه‌ی بی شکل امروزی معنایی ندارد. بشر حتی در خلوت خویش هم راحت نیست. شرافت و راستی، مفهومی بیش از یک واژه دارد، و مشکل امروز این است که هیچ کس نمی‌تواند و نمی‌خواهد مفهوم راست و درستش را درک کند. بعضی از قهرمانان این رمان، نظیر 'جیمز' و 'مایکل' به نمایندگی از جامعه‌ عوام هر یک طرز تلقی مختلفی از مبانی اخلاقی و زندگی روحانی دارند. 'جیمز' به این‌ها در حکم وظایف روزانه، توجه به قوانین، و نیکوکاری نگاه می‌کند. ولی مایکل این‌ها را چیزی جز موضوعی برای تخیل و آرزوهای رمانتیک نمی‌بیند. هر دو در وعظ و خطا‌به‌های خود موارد متقاعد کننده‌ای بر اساس دیدگاه‌های متفاوت برگرفته از نماد زنگ که قرار است در کلیسا نصب شود، ابراز می‌کنند. 'مایکل، تلاش می‌کند خواهش‌های جسمانی را تبدیل به نیازهای معنوی کند و عشق زمینی را با حکمت روحانی معاوضه نماید. او برای خویش، داستان‌هایی از زندگی روحانی می‌سازد و آن سوی دریاچه از مدیره‌ی صومعه درس‌هایی می‌آموزد. می‌آموزد که زندگی روحانی در واقع این همه نیست؛ داستانی ندارد و هرگز با غم و اندوه همراه نخواهد شد. 'مایکل' در پایان به این نتیجه می‌رسد که موجودیت او تنها در کنار جامعه معنا دارد و شکل‌ دیگری برای زندگی متصور نیست. در کتاب آمده است: 'زنگ، داستانی درباره‌ی مذهب و مبانی نفسانی و ارتباط آن‌هاست. از برجسته‌ترین توانایی‌های مرداک به عنوان رمان نویس این بود که می‌توانست با مهارت ابعاد دل‌پسند، تحقیرآمیز، خطرناک، خطاکار، و یا ناقص نفسانیات را به یک دیگر ارتباط دهد. ترسیم و نمایش مبانی جنسی در رمان 'زنگ' که در وجود 'مایکل'، 'نیک'، 'توبی'، 'پل' و 'دورا' واکنش‌هایی دارد، هم پوچ است و هم هراسناک، و در عین حال دقیق، و به معنای واقعی انکارناپذیر... مرداک درباره‌ی نفسانیات، و درباره‌ی بافت، طعم، بو، و رطوبتش می‌نویسد، راجع به زنان و مردان، اما آن طور که خود تخیل می‌کند. گفت و گوهای افلاطونی است که اسکلت رمان را می‌سازد، درباره‌ی شکل و کیفیت‌ این روابط است'. گفتنی است تمام آثار این نویسنده از گفت و گوهای افلاطونی بهره گرفته و از طریق آن، مسائل بغرنجی از قبیل نهاد حقیقت، یا خوبی و زیبایی مطرح شده است.