یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

سیاست‌های آلمان در افغانستان


سیاست‌های آلمان در افغانستان
آلمان از زمان سقوط طالبان میزبان‌ اجلاس‌هایی برای کمک به توافق سیاسی و بازسازی افغانستان بوده است. از جمله در مارس ۲۰۰۴، میزبان کنفرانسی در زمینه افغانستان بود و مبلغ ۳۲۰ میلیون یورو برای دوره زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ متعهد شد. در اجلاس‌های بین‌المللی دیگر در مورد افغانستان نیز آلمان مشارکت فعالی داشته است. به عنوان مثال در اجلاس دوحه در ماه می ۲۰۰۴، آلمان تعهداتی برای همکاری در زمینه بهبود همکاری‌های پلیسی فرامرزی ارائه داد.
به علاوه از زمانی که ناتو در آگوست ۲۰۰۳ فرماندهی عملیات در افغانستان را بر عهده گرفت، آلمان در عملیات نظامی این کشور حضور یافت. مقامات آلمانی بر اهمیت مأموریت در افغانستان برای تأمین امنیت در این کشور تأکید دارند. از دید صدراعظم، خانم آنگلا مرکل، آلمان نمی‌تواند تنها در خاک خود از امنیت خویش دفاع کند، بلکه باید برای برقراری امنیت در کشورهای دیگر نیز بکوشد. وزیر امور خارجه، آقای اشتاین مایر نیز تصریح کرده است برای این که بتوان درک کرد که چرا آلمان نیروهای خود را به افغانستان فرستاده است باید حمله‌های تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ را به خاطر داشت.
● محورهای سیاست آلمان در افغانستان
محورهای کلیدی سیاست آلمان در افغانستان را می‌توان در چهار محور ذیل معرفی کرد:
ـ تعهد به بازسازی مدنی
ـ مشارکت نظامی در افغانستان
ـ پیش‌برد پروژ‌ه‌های فرهنگی در افغانستان
ـ تعهد به همکاری فرامرزی
▪ تعهد به بازسازی مدنی
آلمان از کشورهای اصلی کمک کننده به افغانستان است و میزبان کنفرانس هایی برای بازسازی و برگرداندن صلح به این کشور بوده است. آلمان با این استدلال که هیچ راه‌حل ساده و سریعی برای مشکلات افغانستان وجود ندارد، خواهان حمایت طولانی مدت از مأموریت در افغانستان است و محور این مأموریت را بازسازی مدنی می‌داند. تمرکز سیاست‌های آلمان در این زمینه بر آموزش، بهبود زیربناها و ارتقای ساختارهای قانون اساسی است.
ارتش آلمان (بوندوس‌ور) در قالب تیم‌های بازسازی استانی(موسوم به PRT)، در هماهنگی نزدیک با مقامات افغان، نمایندگان وزارت امور خارجه و وزارت توسعه و همکاری‌های اقتصادی آلمان، در مأموریت‌های مدنی افغانستان مشارکت دارد. نیروهای آلمان تحت مأموریت ایساف، در مناطق کندوز (از نوامبر ۲۰۰۳) و فیض‌آباد (از سپتامبر ۲۰۰۴) در شمال غرب افغانستان تیم‌های بازسازی استانی را مستقر نموده است. این تیم‌ها تحت نظارت فرماندهی منطقه ای شمال در مزارشریف هدایت و حمایت می‌شوند. آلمان فرماندهی منطقه ای شمال را بر عهده دارد و پایگاه لجستیکی نیز در مزارشریف بنا نهاده است. تیم‌های بازسازی استانی مشتمل بر دیپلمات‌ها، مربیان آموزش پلیس، و داوطلبان بازسازی و هم‌چنین عناصر نظامی است. تمرکز مشارکت آلمان در کندوز و فیض‌آباد‍، ارتقای همکاری میان نهادهای محلی و منطقه ای با دولت مرکزی و تقویت ساختارهای اجتماعی و مدنی است.
در تیم‌های بازسازی استانی، تدابیر کوتاه‌مدت و زودبازده، نظیر پروژه‌هایی برای ساخت مدرسه و پل در مناطق روستایی، تعمیر جاده‌های خسارت دیده از جنگ در کابل،‌ اجرای چند پروژه برای تأمین آب و برق، ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی، مبارزه با کشت مواد مخدر از طریق جایگزینی با صنایع شکر در اولویت است.
آلمان از سال ۲۰۰۲ تا نوامبر ۲۰۰۷ بیش از ۵۵۰ میلیون یورو برای بازسازی افغانستان تأمین کرده است. در سال ۲۰۰۸‍‌، مبلغ ۱۲۵ میلیون یورو برای حمایت از بازسازی در افغانستان اختصاص داد و اعلام کرد آلمان در مجموع تا سال ۲۰۱۰ برای بازسازی مدنی در افغانستان بودجه ای معادل یک میلیارد یورو (از ابتدای مأموریت در افغانستان تا سال ۲۰۱۰) درنظر گرفته است.
▪ مشارکت نظامی در افغانستان
الف) عملیات نظامی: سیاست‌های آلمان در این حوزه متمرکز بر توسعه و آموزش نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان، مأموریت نظامی نیروهای آلمانی در مناطق امن شمال افغانستان، و مأموریت ۶ هواپیماهای تجسسی تورنادو است. بر اساس آمار ژولای ۲۰۰۸‍، آلمان حدود ۴۵۰۰ نیرو در مأموریت ایساف به کار گمارده است. این نیروها در کابل و ولایت شمالی کندوز، فیض آباد و مزار شریف مستقر هستند. فرماندهی این منطقه در مزار شریف مستقر است که رهبری عناصر نظامی ۵ تیم بازسازی استانی مستقر در شمال را بر عهده دارد. در تیم‌های بازسازی، عناصر نظامی وظیفه ایجاد محیط امن موردنیاز برای تلاش‌های بازسازی را بر عهده دارند.
آمریکا و ناتو به خصوص ظرف دو سال اخیر سعی کرده اند رهبران آلمان را متقاعد کنند تا نیروهایشان را به مناطق عمدتاً ناآرام جنوب افغانستان بفرستند، اما مقامات آلمان از این اقدام اجتناب ورزیده‌اند. این موضع علاوه بر نارضایتی سازمان ناتو، مورد انتقاد آمریکا، بریتانیا و کانادا، یعنی کشورهایی که در جنوب افغانستان نیروهای خود را مستقر کرده‌اند، قرار گرفته است.
ب) آموزش و بازسازی پلیس افغانستان: با وجود آن که وضعیت دشوار امنیتی در افغانستان، توجه عمومی را به سوی جنبه های نظامی مأموریت افغانستان سوق داده است، اما دولت آلمان روند بازسازی و آموزش پلیس افغانستان را در دستورکار خود دارد. حتی با وجود فشارهای بسیار مقامات آمریکایی و سازمان ناتو بر آلمان برای مشارکت بیشتر در جنبه‌های نظامی،‌ این روند هم‌چنان تداوم یافته است.
فرانس یوزف یونگ، وزیر دفاع آلمان در این رابطه گفته است ”هدف ما باید این باشد که هرچه سریع‌تر افغانستان بتواند کنترل امنیت کشور را خود برعهده گیرد. به همین جهت این کشور به نظامیان آزموده و به نیروی پلیس توانمند نیازمند است.”
از سال ۲۰۰۲، آلمان سالیانه حدود ۱۲ میلیون یورو برای بازسازی نیروی پلیس افغانستان اختصاص داده است. آلمان کمک‌هایی نیز به صورت مستقیم در اختیار صندوق ضمانت نظم و قانون (لطفه) قرار داده است. آلمان در دوره ریاست بر اتحادیه اروپایی در نیمه اول ۲۰۰۷، به تشکیل مأموریت پلیس اتحادیه اروپایی در افغانستان (EUPOL) نیز کمک کرد. از ژوئن ۲۰۰۷، بازسازی پلیس افغانستان از طریق مأموریت پلیس اتحادیه اروپایی (EUPOL) در افغانستان گسترش یافت و تقویت شد. کمیته بودجه پارلمان آلمان روز ۱۶ نوامبر ۲۰۰۷ افزایش نسبتاً سه برابری کمک سالیانه برای آموزش پلیس در سال ۲۰۰۸ افغانستان را تصویب کرد تا این میزان بودجه در سال ۲۰۰۸ به ۷/۳۵ میلیون یورو افزایش یابد.
آکادمی پلیس در کابل عنصر مهمی در این آموزش‌ها بوده است. آلمان محل این آکادمی را بازسازی کرد و برنامه‌های آموزشی را در این محل برگزار کرده است. این دوره‌های آموزشی در قالب برنامه‌های زمانی مختلف از جمله برنامه‌های سه ساله برگزار شده است. سالیانه حدود هزار مأمور پلیس این دوره‌های آموزشی را اتمام می‌کنند. پلیس‌هایی که توسط نیروهای آلمانی آموزش داده شده اند، در پست‌های میان‌رتبه و عالی‌رتبه بوده اند و برخی از آن‌ها مأموران پلیس مرزی بوده‌اند. به گروهی از مأموران پلیس افغانستان نیز آموزش‌های خاصی مثل حمایت از حقوق بشر، فنون مدرن پلیسی، و کنترل ترافیک داده می‌شود.
در زمینه تجهیزات، آلمان ۱۲ ایستگاه در ولایات کندوز، طالقان، و فیض‌آباد و واحدهایی برای مقابله با موادمخدر ایجاد کرده است.
▪ پیش‌برد پروژ‌ه‌های فرهنگی در افغانستان
آلمان با بودجه‌ای حدود ۸/۸ میلیون یورو در سال، پروژه‌های فرهنگی در افغانستان را به پیش می‌برد. توسعه مدارس و مؤسسات آموزش عالی، حمایت از حقوق زنان و کودکان، حفاظت فرهنگی، و سرمایه گذاری در آموزش‌های حرفه‌ای، بخشی از برنامه های فرهنگی آلمان در افغانستان است. برخی از مهم‌ترین پروژه‌های فرهنگی آلمان در افغانستان به شرح ذیل است:
- مؤسسه گوته در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۳ در کابل افتتاح شد. این مؤسسه به عنوان یکی از مؤسسات فرهنگی مهم آلمان در خارج از کشور، علاوه بر آموزش زبان، به فعالیت‌هایی چون ارائه دوره‌های آموزشی برای معلمان و برگزاری کارگاه‌های آموزشی در زمینه فیلم و نمایش نیز می‌پردازد. هدف اساسی در این آموزش‌ها، نزدیک نمودن مخاطبان با فرهنگ آلمانی است.
- وزارت امور خارجه آلمان، به تأمین مالی یک مدرسه برای پسران و یک مدرسه برای دختران در کابل می‌پردازد. در این مدارس، زبان آلمانی به عنوان زبان اول خارجی آموزش داده می‌شود و تعدادی از معلمان آلمانی در این مدارس به تدریس مشغول هستند و آموزش‌هایی نیز به معلمان ارائه‌ می ‌شود.
- از تابستان ۲۰۰۵، مدارسی در هرات، کندوز، فیض آباد، و مزار شریف بنا نهاده شده است. سفارت آلمان و معلمان مورد تأیید اداره مرکزی مدارس خارج کشور آلمان همکاری نزدیکی با برخی از مراکز آموزشی افغانستان از جمله سرویس آموزشی آقاخان برای آموزش معلمان دارند.
- سرویس تبادل آکادمیک آلمان (DAAD) نیز به عنوان نهاد فعال فرهنگی دیگر آلمان در خارج از کشور، تاکنون بورسیه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت را در اختیار دانش‌آموزان و اساتید دانشگاهی افغانستان قرار داده است. با همکاری DAADو دانشگاه فنی برلین (TU) مرکز پردازش داده‌ها در دانشگاه‌های کابل و هرات ایجاد شده اند.
- یکی دیگر از برنامه‌های فرهنگی وزارت امور خارجه، که با دویچه وله و سازمان‌های غیردولتی انجام می‌شود، توسعه آموزش‌های رسانه‌ای برای افغان‌ها است. نزدیک‌ترین طرف افغانی در این زمینه، رادیو و تلویزیون افغانستان است. از سال ۲۰۰۲، دویچه‌وله مجموعه‌ای از اخبار روزانه را به زبان دری و پشتو را برای رادیو و تلویزیون افغانستان تأمین کرده است. به علاوه آلمان آموزش‌ها و تجهیزاتی را در اختیار گروه‌های خبری افغانی قرار داده است. هدف مهم دیگر در این زمینه، گسترش کارهای رسانه ای در ولایات‌ افغانستان است.
- کمک به حفاظت از میراث فرهنگی افغانستان نیز از جمله برنامه‌های وزارت امور خارجه آلمان در این کشور معرفی شده است. به عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌ها در این زمینه، باغ‌های بابور در کابل، متعلق به قرن شانزدهم، از طریق همکاری آلمان با مؤسسه فرهنگی آقاخان بازسازی شدند. بازسازی شهر قدیمی هرات، حفاظت از مجسمه تخریب شده بودا در بامیان، و مستندسازی و کاوش بناهای باستانی در ولایت هرات از دیگر برنامه‌های مهم آلمان در این زمینه است.
- در زمینه حقوقی، اولویت سیاسی وزارت امور خارجه آلمان در افغانستان، انتقال مفاهیم فرهنگی غربی از جمله موضوع حقوق بشر و حقوق زنان است. در چارچوب گفتگو با جهان اسلام، آلمان پروژه ای در زمینه توسعه حقوق خانواده در افغانستان و رابطه پیچیده آن با حقوق شریعت را به پیش می برد. مؤسسه ماکس پلانک در زمینه حقوق بین ‌الملل خصوصی و تطبیقی در هامبورگ، یکی از نهادهای فعال در این زمینه است.
- آلمان در پروژه مشترکی با یونسکو، کتاب‌های آلمانی برای کودکان و جوانان به زبان‌های دری و پشتو ترجمه شده است.
- پروژه‌های فوتبال آلمان – افغانستان نیز در این زمینه شایان توجه هستند. با بودجه‌ای که وزارت امور خارجه آلمان درنظر گرفته است، کمیته ملی المپیک و انجمن فوتبال آلمان به انجمن فوتبال افغانستان کمک‌هایی را برای توسعه باشگاه‌ها و لیگ فوتبال، و آموزش مدیران و داوران ارائه نموده است.
▪ تعهد به همکاری فرامرزی
تمرکز آلمان بر پروژه هایی است که همکاری فرامرزی را موجب شود و اولویت در این سیاست بر محرکه هایی است که موجب گفتگوی نزدیک افغانستان با پاکستان شود. تعریف پروژه‌هایی برای آموزش مأموران پلیس مرزی و مأموران گمرک و هم‌‌چنین ارائه کمک‌های فنی و تجهیزات در همین راستا دنبال شده است.
● نگاه‌های انتقادی در آلمان به مأموریت در افغانستان
موضوع ”استفاده از هواپیماهای جنگی اکتشافی تورنادو” و نیز ”شرکت نیروهای آلمانی در مأموریت‌های مخاطره‌آمیز ناتو” موضوعاتی است که گه گاه موجب اعتراضات شخصیت های حزبی در آلمان شده است.
از جمله در کنگره‌ فوق‌العاده حزب سبزهای آلمان، که در روز ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۷ در گوتینگن برگزار شد، بحث تندی بر سر مأموریت هواپیماهای اکتشافی تورنادو در افغانستان درگرفت. رئیس حزب سبز، ”راینهارد بوتیکوفر” و رئیس فراکسیون سبزها در بوندستاگ، ”رناته کوناست”، هر دو از این مأموریت پشتیبانی کردند، اما اکثریت نمایندگان نسبت به دیدگاه رهبری حزب موضعی انتقادی داشتند. از جمله ”روبرت تسیون”، یکی از مبتکران کنگره‌ فوق‌العاده‌ گوتینگن هشدار داد مأموریت‌های تورنادوها چندان هم به دور از درگیری‌های نظامی نیست، به احتمال بسیار زیاد عملیات تجسسی‌ آن ها در خدمت بمباران‌ها است که اهالی غیرنظامی را نیز قربانی می‌کند. در این کنگره، اکثریت اعضای این حزب با همکاری نظامی آلمان با آمریکا در چارچوب ”عملیات ویژه ضد ترور” نیز مخالفت کردند. کنگره گوتینگن که برای تعیین نظر حزبی در مورد تداوم مأموریت در افغانستان تشکیل شده بود، این نظر را مورد تأکید قرار داد که مأموریت تورنادوها عمدتاً در خدمت عملیات نظامی قرار می‌گیرد و از این رو سبزها بایستی در پارلمان آلمان علیه تمدید آن رأی دهند. با این حال، در زمان طرح موضوع تمدید مأموریت در مجلس آلمان، دولت دو موضوع مأموریت تورنادوها و ادامه مأموریت آلمان در قالب نیروهای ایساف را در یک طرح گنجاند. این کار به ویژه اعضای حزب سبزها را برآشفته کرد. آنان به دولت انتقاد می‌کردند که از طریق تقاضای مرکب خود می‌خواهد کسانی را که با مأموریت ایساف موافقند را وادارد که به مأموریت تورنادوها هم رأی مثبت بدهند. اکثر اعضای فراکسیون سبزها به این طرح رأی منفی دادند، اما تعدادی از آن ها هم به تقاضای دولت رأی مثبت دادند.
بخشی از فراکسیون حزب سوسیال دمکرات هم به این موضوع اعتراض دارد که نتیجه عملیات اکتشافی ممکن است در راستای عملیات موسوم به ”صلح پایدار” نیز مورد استفاده قرار گیرد. عملیات ضدترور ”صلح پایدار” توسط نظامیان آمریکا رهبری می‌شود و همین موضوع مخالفت برخی از اعضای حزب سوسیال دمکرات را موجب شده است.
اما جدی‌ترین مخالفت با حضور نظامی آلمان در افغانستان، از سوی حزب چپ مطرح شده است که جستجوی امنیت آلمان در کوه‌های هندوکش را ایده‌ای غیرقابل‌قبول می‌داند. نمایندگان حزب چپ در بوندستاگ در رأی گیری سپتامبر ۲۰۰۷ به اتفاق با تمدید مأموریت نظامیان و هواپیماهای اکتشافی آلمانی در افغانستان مخالفت کردند. لوتار بیسکی، رهبر فراکسیون این حزب در پارلمان، در مخالفت با تقاضای دولت گفت: «مأموریت ایساف در حال خروج از مسیر خود است. هرکس خواهان تمدید مشارکت آلمان در این مأموریت باشد، از استراتژی نظامی تنش‌زای ناتو پشتیبانی کرده است. به این خاطر است که ما رأی منفی می‌دهیم.»
به علاوه مسأله گروگان گیری و تلفات انسانی و هم‌چنین هزینه های مادی نیروهای آلمانی در افغانستان از مسائلی است که موجبات اعتراض بخشی از افکار عمومی می شود. طبق یک نظرسنجی عمومی که توسط مؤسسه "فورزا" در سپتامبر ۲۰۰۷ انجام شد بیش از ۵۰ درصد آلمانی ها خواستار عقب نشینی فوری نظامیان آلمان از افغانستان هستند. طبق نظرسنجی دیگری در ماه اکتبر ۲۰۰۷ که توسط مؤسسه "اومنی کوست" در برلین انجام شد، ۶۱ درصد از مردم با مأموریت نظامیان این کشور در افغانستان مخالفت خود را اعلام نمودند.
این نگاه‌های انتقادآمیز موجب شده است دولت آلمان در برابر فشارهای آمریکا و ناتو برای افزایش حضور نظامی در مناطق خطرناک جنوب افغانستان مقاومت کند.
حمید زنگنه
http://hamidzanganeh.blogfa.com