جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


حقوق شهروندی بدون حضور شهروندان


حقوق شهروندی بدون حضور شهروندان
وارد شدن واژگان و مفاهیم مدرن در دایره لغات فارسی بی هیچ درک مفهومی امروز چنان گریبان ما را گرفته است که هزاران معنی برای آن می توان یافت؛ الفاظی که روزانه هزاران بار از دهان مسوولان و مردم خارج می شود ولی در هاله یی از ابهام و دور از دسترس به نظر می رسد.
این سنت نهادینه شده در ایران که در قامت الفاظ مدرن تکیه بر پیشینه فرهنگی و تاریخی ما دارد، از هر واژه جدید و دهان پر کنی که معنی و مفهومی انتزاعی در ساحت اندیشه ایرانیان دارد مفهومی به دلخواه خود می سازد و آنچنان به آن رنگ و لعاب می زند که دیگر کمتر نسبتی با مفهوم و معنی واژه اصلی نخواهد داشت.
از جمله این واژگان «حقوق شهروندی» است که در گویش سیاسیون و فعالان عرصه اجتماعی جایی برای خود باز کرده و کمتر سیاستمداری از چپ و راست را می توان یافت که در مبارزات انتخاباتی و فعالیت های اجتماعی خود سخنی از آن نراند، ولی آیا می توان حقوق شهروندی را تنها بر مبنای اصول سیاسی و اجتماعی تعریف کرد و آیا نباید پایه های این حقوق را بر فرهنگ و فهم عمومی بنا کرد.
در تعاریف حقوق سیاسی، «شهروند» به تمامی اتباع یک کشور که تحت سیطره قانون اساسی آن، حاکمیت دولت خاصی را پذیرفته اند و به همین مناسبت دارای حقوق مشخصی از قبیل آزادی های اجتماعی و سیاسی و حق تعیین سرنوشت خود را دارند اطلاق می شود و این لفظ دلالت بر تمامی اتباع کشور دارد ،در حالی که در بین سیاستمداران و مسوولان و حتی مردم منظور از شهروند، شهرنشینان هستند.
بر اساس همین تعاریف نمی توان حقوق شهروندی را که هنوز تعریف مشخصی از آن وجود ندارد به عنوان پایه اساسی روابط بین دولت و مردم یا ارتباطات بین مردم در نظر گرفت و تا بازتعریف روشن و دقیق از این واژه باید تنها به مصادیق آن اکتفا کرد. به همین جهت پیگیری حقوق انسانی و مطالبات شهری می تواند پیش درآمد احقاق حقوق مردم به عنوان شهروند و تحقق حقوق شهروندی باشد.
انسان فارغ از زندگی در چارچوب های مختلف سیاسی دارای علایق، اختیارات و نیازهایی است که به تبع وجود جامعه انسانی حقوقی را نیز برای وی ایجاد می کند که توجه به این حقوق در جامعه به عنوان سازنده روابط اجتماعی و سیاسی پایه های احقاق حقوق عالی تری را مانند حقوق متقابل دولت و شهروندان پی ریزی خواهد کرد.
عادات و رفتارهای انسان نشأت گرفته از افق دید و دایره فکری او است که در نهایت به عنوان یک انسان ، آدمی را سزاوار«حق داشتن» می کند و نمی توان در جامعه یی که اعضای آن هنوز حقی برای خود و دیگران قائل نیستند و به راحتی حق دیگران را ضایع می کنند امیدوار به احقاق حقوق عالیه خود به عنوان یک انسان بود.
در اینجا «حق داشتن» به مفهومی که انسان را دارای ارزش فی نفسه می داند و انسان بودن را به خودی خود برای احقاق حق از جامعه همنوعان کافی می داند مد نظر نیست و «حق» به مفهوم مدرن خود که حقوقی فارغ از حق خوراک و پوشاک و مسکن را دربر می گیرد و بر اساس آن به دولت حق اعمال حاکمیت می دهد مورد نظر است.
حقوق شهروندی همان میزان که حق احساس امنیت، رفاه اقتصادی، درمان فراگیر و کار و اشتغال ایمن را شامل می شود، آزادی بیان، آزادی های اجتماعی و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن آزاد را دربر می گیرد که در واقع از وظایف دولت در قبال مردمی است که مالیات پرداخت می کنند و حق اعمال حاکمیت را به دولت تنفیذ کرده اند، بنابراین به معنای واقعی دولت کارپرداز رفاه و تامین حقوق مردم است و خود نمی تواند در مقام تحدید کننده آزادی های مردم عمل کند.
با این همه، حقوق عالی انسان که فراتر از حقوق اولیه انسانی است نه تنها نیازمند توجه حاکمان است که بیشتر نیازمند تغییر فرهنگ ها و عادات زشت اجتماعی در تجاوز به حقوق دیگران است و نمی توان در جوامعی که اعضای آن حقوق یکدیگر را رعایت نمی کنند توقع احقاق حقوق عالیه را داشت.
«حقوق اساسی انسان» که در کشورهایی که شهروند بر اساس حقوق سیاسی و اجتماعی تعریف درستی دارد به «حقوق شهروندی» تعبیر می شود، سال ها پی ریزی های اجتماعی و سیاسی را از سر گذرانده و اجتماع انسانی امروز تمامی این تجربیات را در اختیار دیگرانی قرار داده که هنوز در پیچ و خم تبیین مصادیق حق و حقوقند.بنابراین نداشتن شناخت کافی از این واژگان و در عین حال استفاده بی مورد از آنها که تعبیر عینی ندارند جفا به معنا و مفهوم واقعی آنها است.
بر همین اساس ارائه تعریف روشنی از«حق» که در مفاهیم مختلف فلسفی و اجتماعی تعابیر و معانی مختلفی دارد و قیاس آن با جامعه امروزی ایران که در شرایط گذار فکری و فلسفی از سنت به مدرنیته است نیاز اساسی است که همت اندیشمندان علوم انسانی را می طلبد. با این حال سعی می شود در نوشتار بعدی تعریفی از حقوق را بر مبنای علوم اجتماعی و حقوق اجتماعی و بر مبنای اندیشه فیلسوفان این عرصه ارائه دهیم تا به وسعت این عرصه پی ببریم.
کوروش آریامنش
منبع : روزنامه اعتماد